ظریف، سیاستمدار بی سیاست!

جمعه, 17ام اردیبهشت, 1400
اندازه قلم متن

در بین نظام‌های حکومتی، نظام‌های غیر دموکراتیک، بدترین نوع حکومت‌ها محسوب می‌شوند و شوربختانه، خاورمیانه به عنوان مهد تمدن جهان، هنوز کانون این نوع حکومت هاست.
به طور کلی، ایده آل هیچ فرد منطقی و متمدن، داشتن حکومت توتالیتر و غیر دموکرات نیست ولیکن آرزو و خواست‌ها، با واقعیت‌های جامعه و منطقه جغرافیایی، تفاوت زیادی دارد. به ویژه برای ما مردم ایران که از سال ۱۲۸۵ در حسرت یک حکومت مردمسالار به سر می‌بریم و به جز چند سال دهه ۲۰، هیچگاه طعم واقعی مردمسالاری را نچشیدیم! (البته آن هم نصف و نیمه!)
اگر تز دارون عجم اوغلو (نویسنده کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند) را نادیده بگیریم، می‌بینیم که در حکومت‌های غیردموکراتیک جهان هم، رشد اقتصادی مطلوب رخ می‌دهد و مردم هم به رفاه نسبی (تاکید می‌کنم نسبی!) دست پیدا می‌کنند و نمونه بارز آن کشورهایی مانند امارات و قطر هست و یا در مقطعی، سنگاپور.

پس عمده مشکل مردم ایران که حداقل طی چهل سال اخیر، با مشکلات متعدد اقصادی و سیاسی دست و پنجه نرم می‌کنند، الزاما از داشتن حکومت غیر دموکراتیک سرچشمه نمی‌گیرد.
چه بسا بهترین دوران رشد اقتصادی و حتی موقعیت سیاسی کشور در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، زیر سایه پادشاهی رخ داد، که نه به جایی پاسخگو بود و نه توسط مردم انتخاب شده بود!
اما مشکل اصلی چیست؟
در حکومت‌های توتالیتر، مانند ایران، اگرچه دولتها و نمایندگان مجلس با رای مستقیم مردم به قدرت می‌رسند، اما کانون قدرت و تصمیم گیری، در نهاد و یا شخص غیر منتخب است و مجلس و دولت، در خدمت اجرای اوامر ملوکانه!
در اغلب کشورهای حوزه خلیج فارس هم، مجلس به اصطلاح انتخابی‌شان، منویات شیخ و خلیفه را اجرا می‌کنند اما تنها تفاوت بین سیاستمدارانشان با سیاستمدارن فعلی ماست و آن هم جسارت کافی اطرافیان شیخ و سلطان است!
اگر حکومت پادشاهی ایران در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، توانست به موفقیت هایی دست پیدا کند، به لطف حضور سیاستمداران جسور و کاردانی مانند دکتر عالیخانی، دکتر امینی، دکتر اعتماد و یا دکتر نیازمند بود.
این مدیران اقتصادی و سیاسی، با شجاعت تمام، در پس پرده، انتقادات و پیشنهادات خود را به عرض همایونی می‌رساندند و بر خلاف سایر وزرا و متملقین، حتی اسباب تکدر خاطر همایونی را هم به وجود می‌آوردند! اما پس از قطعیت برنامه‌ها، ولو بر خلاف میلشان، به اجرای آن می‌پرداختند و اگر احساس می‌کردند سیاست جاری، بر خلاف دیدگاه‌ها و رویه فکری‌شان هست، شجاعت استعفاء و خانه نشینی را هم داشتند. و از قضا، هنگامی حکومت پهلوی به سراشیبی افتاد، که جای وزرای شجاع، افراد بله قربان گویی مانند نصیری و هویدا، همه کاره شدند!
جمهوری ولایت فقیه هم، از این امر مستثنی نیست و دقیقا از حضور بادمجان دور قابچینانی مانند ظریف بیشتر ضربه می‌خوریم تا ولایت مطلقه!
کسی مانند ظریف که نام سیاستمدار را هم، با خود یدک می‌کشد، در عین بی سیاستی، در حضور رهبر و جلسات خصوصی، به تملق و بله قربان گویی مشغول است و در سوی دیگر، میخواهد خود را از حلقه تصمیمات نظام جدا کند!
وزیر سیاستمداری که جرات تصمیم گیری درباره خصوصی ترین امور شخصی‌اش (مدل ریش) را ندارد، طبیعی است در جلسات خصوصی هم، نه جرات بیان نظر کارشناسی خود را دارد و نه جسارت مخالفت! و یا احیانا تلاش برای اقناع رهبری در خصوص تصمیم درست!
همانگونه که رهبر هم با صراحت بیان کردند، تصمیمات کلان، در دولت‌ها گرفته نمی‌شود! و دولت‌ها، و به ویژه وزرات امور خارجه، مجری تصمیمات نظام است. و بعید می‌دانم در کشورهای حوزه خلیج فارس نیز، وزارت امور خارجه مستقل از شیخ و سلطان تصمیم بگیرد، اما تفاوت در این است که وزارت خارجه آنها، نظر کارشناسی خود را به صراحت به عرض شیخ می‌رساند و دست به خود سانسوری نمی‌زند تا خاطر مبارک مکدر نشود!، ولی پس از ابلاغ سیاست‌ها، مجری آن می‌شوند!
اگر بهترین دوران حکومت قاجار را زمان زمامداری امیرکبیر و قائم مقام می‌دانیم، نه بخاطر این است که شاه سلطنت نمی‌کرد! بلکه بخاطر حضور وزرایی بود که جسارت انتقاد و مخالفت با تصمیم پادشاه را داشتند ولی در عین حال، مجری اوامر ملوکانه هم بودند!
اگر همه وزرا و رئیس جمهورها، جسارت بیان نظرات کارشناسی خود را در حضور رهبری داشته باشند و با صراحت نظرات خود را بیان کنند، در بدترین حالت، وضعیتی مانند کشورهای عربی خواهیم داشت!
رئیس جمهور و وزرا، اگر به جای ساعتها گفتگوی محرمانه با تاریخ شفاهی! و در پی مبری کردن خود از وضعیت به وجود آمده باشند، ساعتها جلسه کارشناسی با رهبر و مسئولین تصمیم گیر، برپا می‌کردند و آنها را با وضعیت کشور و منطقه و عواقب انتخاب بین میدان و منافع ملی آشنا می‌کردند، و اگر قادر به اقناع رهبر نمی‌شدند، حداقل جرات و جسارت خانه نشینی و استعفا را هم می‌داشتند تا آنکه مفتخر به عنوان ماله کشی نظام شوند!
به قول عبید زاکانی ” خاتون این سوراخ که در خانه پدر باید کرد، اینجا می‌کنی و آنچه اینجا می‌باید کرد، در خانه پدر کردی”!

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.