آیا رویکرد کشورهای عربی و اسلامی در قبال تحولات اخیر خاورمیانه حکایت از چرخشی در سیاست آنها در قبال فلسطینیان دارد؟ بهای پیمان صلح ابراهیم، فاصله گرفتن از اولویت قائل شدن برای مسئله فلسطین در مناقشات منطقه بود.
ده روز از شروع رویارویی نظامی حماس و اسرائیل میگذرد. در طی این مدت، اسرائیل بارها مناطقی از غزه را بمباران کرده و حماس نیز به سوی خاک اسرائیل موشک پرتاب کرده است.
نگاهها در بحران اخیر خاورمیانه متوجه عملکرد حزبالله لبنان، سوریه و کشورهایی است که اخیرا اقدام به عادی سازی مناسبات دیپلماتیک خود با اسرائیل کردهاند.
طی این ده روز، چند موشک با برد محدود از خاک لبنان به سوی اسرائیل پرتاب شده است. موشکهایی که پیش از رسیدن به اسرائیل در همان خاک لبنان فرود آمدهاند. چند موشک هم از خاک سوریه پرتاب شده است.
پرسشی که از سوی کارشناسان مسائل خاورمیانه مطرح میشود، ناظر بر دانستن این موضوع است که آیا رویکرد این کشورها در قبال بحران خاورمیانه و بهویژه در ارتباط با حمایت و پشتیبانیشان از فلسطینیان دستخوش تغییر شده است؟
حزبالله لبنان
سایت خبری “اشپیگل” در مقالهای که در این رابطه نوشته، از حزبالله لبنان شروع کرده است؛ سازمانی که به مقابله با عملکرد و موجودیت اسرائیل در منطقه از منظری ایدئولوژیک مینگرد و حمایت و پشتیبانی از فلسطینیان را در شمار اولویتهای سیاسی خود میداند.
طی ده روزی که از دور جدید درگیری بین حماس و اسرائیل میگذرد، تنها چهار موشک از خاک لبنان به سوی اسرائیل پرتاب شده است؛ موشکهایی که حتی از مرز این کشور نیز عبور نکردند و در خاک لبنان فرود آمدند.
دولت لبنان پس از حمله موشکی یاد شده بیدرنگ واکنش نشان داد و اعلام کرد که پرتاب موشک از جنوب لبنان ربطی به حزبالله نداشته است.
گفته شده است که این حمله از سوی افراطگرایان مسلح فلسطینی صورت گرفته است. حزبالله هم مدعی نشد که این حمله از سوی آنها بوده است.
سایت اشپیگل در مقاله خود به توانایی موشکی حزبالله اشاره کرده است. گفته میشود که حزبالله حدود ۱۰۰ هزار موشک میانبرد و دوربرد در انبارهای زیرزمینی خود دارد.
بهرغم آن، حمایت و پشتیبانی از سوی حزبالله لبنان از حماس و جهاد اسلامی در این دور از رویاروییهایشان با اسرائیل تا این لحظه دیده نمیشود.
حتی حسن نصرالله، رهبر حزبالله نیز شخصا اظهار نظر مشخصی نکرده است. این معاون او بوده است که اعلام کرده با نمایندگان حماس و جهاد اسلامی تماسهایی پیرامون بحران خاورمیانه گرفته شده است.
علت عدم جانبداری قاطعانه حزبالله از حماس را باید در حال حاضر در چند موضوع متفاوت جستوجو کرد. از یکسو به نظر میرسد که حزبالله در این ارتباط از درخواست جمهوری اسلامی ایران پیروی میکند. موضوع محوری ایران در حال حاضر به فرجام رساندن مذاکرات هستهای است.
از سوی دیگر، لبنان با بحران اقتصادی کمسابقهای روبهرو است. همین موضوع نیز از توان حزبالله برای مشارکت در جنگی دیگر میکاهد.
افزون بر آن، نباید فراموش کرد که حزبالله در حال حاضر در جنگ سوریه و در پشتیبانی از بشار اسد، حضور فعال و نظامی دارد و کنترل نقاطی از خاک سوریه را نیز برعهده گرفته است.
موضع ایران
تحلیلگر “اشپیگل” موضع ایران را نیز در ارتباط با حمایت و پشتیبانی از حماس چندان فعال ارزیابی نمیکند. در این مقاله آمده است که سپاه و همچنین خامنهای ماه گذشته آشکارا از حمایت و پشتیبانی نامحدود خود از حماس سخن گفته بودند.
اما به نظر میرسد که دغدغه اصلی ایران در حال حاضر بیشتر مربوط به کسب توافق با آمریکا بر سر احیای برجام باشد تا موضوع دفاع از حماس.
علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگویی که اخیرا با فرستنده رادیویی “دویچلندفونک” داشته به اظهارات اخیر یکی از اعضای ارشد حماس اشاره کرده است.
این فرد از بابت دریافت موشک از سوی ایران از رهبری این کشور قدردانی کرده بود. همین موضوع باعث شده بود که شماری از سناتورهای آمریکا خواستار قطع گفتوگوهای برجامی در وین شوند.
به باور بیگدلی، اظهارات این عضو حماس برخاسته از یک خطای سیاسی بوده و میتواند عملا نوک حمله را متوجه ایران کرده و بر مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در وین تاثیر گذارد.
سوریه، مصر و دیگر کشورهای عربی
سوریه در زمان حافظ اسد، سنگر مبارزه با اسرائیل تلقی میشد. اما اوضاع در حال حاضر تغییر کرده است. دغدغه بشار اسد در حال حاضر حفظ قدرت سیاسی در سوریه است.
بشار اسد در این ده روز، موضع مشخصی در قبال بحران خاورمیانه نگرفته است. حتی گفته میشود که خبر حمله موشکی صورت گرفته از خاک سوریه به اسرائیل را رسانههای دولتی سوریه به نقل از منابع اسرائیلی اعلام کردهاند.
مصر نیز عمدتا بر نقش میانجیگری خود در بحران خاورمیانه بین اسرائیل و حماس تاکید دارد. فراموش نباید کرد که مصر نخستین کشور عربی است که اقدام به عادی سازی مناسبات دیپلماتیک خود با اسرائیل کرد.
اکنون نگاهها از جمله متوجه کشورهایی است که در واپسین سال زمامداری دونالد ترامپ اقدام به عادی سازی مناسبات خود با اسرائیل کردند.
یکی از موانع اصلی عادیسازی مناسبات کشورهای عربی با اسرائیل، تصرف مناطق متعلق به فلسطینیان بود. بهرغم آن، کشورهای امارات متحده عربی و بحرین، پس از مصر و اردن، اقدام به برقراری مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل کردند.
در واقعیت امر، پدیده عادیسازی مناسبات با اسرائیل به معنای چرخش در سیاست و رویکرد این کشورها در قبال بحران خاورمیانه است. این رویکرد در حال حاضر نیز صرفنظر از اظهارات برخی از مقامات این کشورها، سیاست خارجی آنها در قبال بحران خاورمیانه را رقم میزند.
از: دویچه وله