دستاندرکاران رژیم که معمولا از سخن گفتن از “بحران” میپرهیزند ناچار شدهاند معضل بحران کمآبی را در فرصتهای گوناگون مطرح سازند بویژه آنکه این بحران میتواند به یک بحران امنیتی بهصورت درگیریهای بینشهری برای دسترسی به آب آشامیدنی منجر گردد.
عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست باور دارد که “ایران به دلیل کمبود منابع آبی در حال نابودی است”. ایران برخلاف اندرز نشست ریودوژانیرو در سال ۱۹۹۲، که حد مجاز مصرف منابع آبهای تجدیدپذیر را ۴۰ درصد اعلام کرده بود، سالهاست بیش از ۱۰۰ درصد ذخایر آبهای کشور را مصرف میکند. باورها و مدیریت نادرست مقامهای ایرانی در چهار دهه گذشته منجر به تخریب محیط زیست و بروز بحران کمآبی در کشور شده است:
۱- کم اهمیت شمردن بحرانهای محیط زیستی و برتر شمردن معیارهای ایدئولوژیک اسلامی که گریبانگیر ولی مطلقه فقیه است، یکی از عوامل مهم این بحران به شمار میآید:
خامنهای باور دارد که مسئله اصلی بشریت “بحران آب، بحران انرژی، بحران گرمشدن زمین” نیست بلکه “بحران زن”[۱] یعنی “جایگاه زن، مسئله زن و شان زن در جامعه” مشکل اصلی و “حقیقتا یک بحران است”.
رهبر زنستیز نگران “جنبش ضد تبعیض و برابرطلبی” روبهگسترش زنان ایرانی در تمام عرصههاست که آن را “بحران زن” مینامد و نه تنها بحرانهای محیط زیستی را کم اهمیت جلوه میدهد بلکه کنشگران محیط زیستی را به اتهامهای واهی سالها در زندان نگه میدارد. اثرات زیانبار این دیدگاه در برنامههای کلان اقتصادی از جمله کشاورزی و در نتیجه بحران آب نمایان شده است.
– رهبر روانپریش که با راهبردهای تنشزای منطقهای و هستهایاش کشور را به انزوا کشانده است هموار نگران “امنیت غذایی” و دخالت دشمنان در تآمین مواد غذایی است. وی در نشست با کشاورزان میگوید “امروز کشور ما که مورد سوء نیت و کینهورزی قلدرهای دنیاست؛ … بیش از همیشه به امنیت غذایی احتیاج دارد، تا برای نانش، برای خوراک روزمرهاش، برای روغنش، برای گوشتش محتاج کشورهای دیگر نباشد؛ محتاج کسانی که میتوانند در مقابل این عطیه، شرف او را مطالبه کنند، نباشد؛ امنیت غذایی برای کشور ما خیلی مهم است”.[۲]
بر پایه باور بالا، خامنهای از جمله با واردات گندم که ارزانتر از تولید آن در داخل است مخالفت میکند و میگوید:
“گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفهی اقتصادی ندارد؛ صرفهی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفهی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه کار میکنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را میکند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گرانتر در دنیا فروش میرود؛ صرفهی اقتصادی این است.”[۳]
در این شرایط، کشاورزی به محور توسعه تبدیل و تآکید بر خود کفایی منجر به “تولید محصول به هر قیمتی” شده است که بحرانزاست. افزون برین بهرهوری رو به کاهش کشاورزی بحران آب را تشدید کرده است. اگر در سال ۱۳۸۴، تولید گندم ۳.۸ تن در هکتار میگردید، این میزان در سال ۱۳۹۲ به ۲.۹ تن رسید. با توجه به بهرهوری پایین محصول گندم، برای رسیدن به خودکفایی لازم شده است که زمینهای بیشتری زیر کشت رود و در نتیجه فشار بیشتری بر منابع آبی کشور وارد گردد.
– در دنیا در ازای مصرف هر متر مکعب آب، بطور متوسط دو کیلو گرم محصول کشاورزی تولید میشود، این در حالی است که در ایران در ازای هر متر مکعب آب تنها ۹۰۰ گرم محصول بدست میآید. سرانه مصرف آب در دنیا ۱۵۰ لیتر و در ایران ۱۹۱ لیتر است یعنی هر ایرانی حدود ۴۰ لیتر بیشتر از سرانه جهانی آب مصرف میکند.
– عدم قیمتگذاری بر منابع آبی و یارانههای پرداختی به انرژی نیز مزید بر علت شده و غیر اقتصادی بودن تولید برخی محصولات را به هزینه منافع ملی، اقتصادی کرده است. استخراج آب از عمق ۳۰۰ متری و پمپاژ آنها تا ارتفاع چند صد متر صرف کشت محصولاتی میشود که ارزش افزوده ندارند و کشت غیر اقتصادی آنان “حتی به شرط صادرات، به معنای صادرات آب مجازی”[۴] است.
– در ایران بخش کشاورزی ۹۲ درصد از آبهای تجدیدپذیر را مصرف میکند در حالی که میانگین جهانی ۷۰ درصد است. بسیاری از کشاورزان برای مصرف آب بیشتر از چاههای غیر قانونی استفاده میکنند که سالانه ۴.۷ میلیارد متر مکعب از آبهای زیر زمینی را به مصرف میرساند. برداشتهای بیرویه از ابهای زیر زمینی در برخی مناطق به صورت فاجعهباری به نشست زمین منجر شده است. بالاترین نشست زمین در جهان ۳۲ سانتیمتر در ایالت نیومکزیکو آمریکا روی داد اما در ۱۸ سال گذشته ۲ بار این رکورد در سال ۲۰۱۰ در تهران با ۳۶ سانتیمتر و در سال ۲۰۱۵ بین دشت فسا و جهرم با ۵۴ سانتیمتر شکسته شد.
– مصرف آب در صنایع آب بر کشور نیز چشمگیر است. به عنوان مثال فولاد مبارکه اصفهان برای پایین آوردن دمای آهن از ۴۵۰ درجه به ۵۰ درجه در هر ساعت هزار متر مکعب آب شیرین مصرف میکند. این در حالی است که میانگین این رقم ۱۰ متر مکعب در ساعت است[۵]. نیروگاههای حرارتی نیز به شدت آببر هستند و این در حالی است که میتوان بهجای تآمین هزینههای شبهنظامیان شیعه در کشورهای منطقه (۳۰ میلیارد دلار در ده سال گذشته در سوریه) و یا فعالیتهای بیحاصل هستهای، با ایجاد مزارع صفحههای خورشیدی در کویر و یا احداث توربینهای بادی، انرژیهای مورد نیاز کشور را بدون حیف و میل آب تامین کرد.
۲- سدسازی و سبزستیزی
جمهوری اسلامی تشنه سدسازی است بهطوریکه برپایه معیارهای سازمان ملل بین دو تا دو و نیم برابر حد مجاز در ایران سد ساخته شده است. قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء در احداث این سدها بسیار ذینفع بوده است.
افراط در سدسازی چنان بالاست که بنا به گفته وزارت نیرو در پشت بسیاری از سدها حتی آب ذخیره نمیشود.[۶] به باور ناصر کرمی این پدیده ناشی از گرایشهای “سبز ستیزی” و “توسعهگریزی” به سود “رشد” در جمهوری اسلامی است که ویژگی نظامهای اقتدارگراست. در این نظام “آینده ایران هزینه شده تا “حال” ایران چندان دشوارتر نگذرد”.[۷]
ایران رتبه سوم سدسازی در جهان را به خود اختصاص داده است. کارشناساان محیط زیست باور دارند که سدها نقشی منفی در تبخیر آبهای تجدیدپذیر داشتهاند. به باور زنگنه در ایران سالانه یک هزار و ۲۵۰ میلیمتر تبخیر داریم در حالی که به طور میانگین فقط ۲۵۰ میلیمتر بارندگی در کشور وجود دارد. بدین ترتیب جمعکردن آب در پشت سدها به هیچ وجه منطقی نیست.[۸]
ایرانیان برای هزاران سال با مخفی کردن آب در زیر زمین (قناتها) توانستند از تبخیر آب جلوگیری نمایند و با وجود کمآبی به زندگی در این سرزمین ادامه دهند. سد سازیهای بیرویه تنها به سود مصالح امنیتی نظام از طریق ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی (ارزانترین راه تولید اشتغال) و پیمانکاران سپاه پاسداران تمام شده است.
احداث برخی از سدها در محل نامناسب نیز به فاجعه محیط زیستی منجر شده است که در این مورد میتوان به سد گتوند در خوزستان اشاره کرد که به رغم هشدار کارشناسان در کنار معادن نمک ساخته شد و سبب شور شدن شدید آب ذخیر شده در پشت سد گردید. احداث این سد جزو افتخارات سپاه به شمار آمده است!
بحران آب در ۱۰ سال آینده تشدید خواهد شد. محمد درویش فعال محیط زیست و مسئول کمیته سلامت اجتماعی کرسی محیط زیست یونسکو باور دارد که “واقعا نمیتوان به چشمانداز ده ساله سفرههای آب زیر زمینی کشور امید داشت.”[۹]
راهبردهای کلان کشور بر پایه افزایش تولید و صادرات محصولات کشاورزی استوار است بهویژه آنکه نمایندگان مجلس نیز طرح “مانعزدایی از تولید کشاورزی” را به تصویب رساندهاند. در چشمانداز هیچ نشانهای از کاهش وابستگی به “آب و خاک” دیده نمیشود. “وضعیت منابع آب ایران در ۱۰ سال آینده خطرناک است”.
بحران آب سبب جابهجایی و مهاجرت گسترده روستاییان بهویژه از سیستان و بلوچستان به کلان شهرهای ایران شده است. در حال حاضر حدود ۲۰ میلیون حاشیهنشین در کشور وجود دارد این شمار در کنار رشد روز افزون شمار خانوارهای زیر خط فقر که در سال ۱۳۹۸ به ۵۵ درصد میرسید، زنگ خطری برای نظام دینی است. این اقشار در رقم زدن سرنوشت جمهوری دینی نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
حل مشکل بحران آب در گرو دگرگونی راهبردهای ایدئولوژیک نهاد ولایت و نگاه دستاندرکاران به دنیای خارج به ویژه غرب و بازنگری در نقش کشاورزی در کشور، پدیده خودکفایی و امنیت غذایی است. تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که نظام دینی در حل مشکلات کشور ناتوان است. جدایی دین از دولت و راهبردهای دمکراتیک و مشارکت مردم در تعین سرنوشت خویش چاره کار است که با همیاری و همکاری طبقه متوسط، تهیدستان شهری و روستایی و اپوزیسیون متحد امکان پذیر خواهد شد.
خرداد ۱۴۰۰
mrowghani.com
——————
[۱] – خامنهای، الگوی سوم زن، https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33912
[۲] – خامنهای، بیانات در دیدار کشاورزان https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3325 –
[۳] – خامنه ای، بیانات در دیدار مسئولان نظام، https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42512
[۴] – محسن محمدرضاپور طبری، جامعه شناسی سیاس بحران آب در ایران
[۵] – فرونشست زمین در ایران ۱۴۰ برابر حد بحران، آفتاب پایگاه خبری، ۱۰ خرداد ۱۴۰۰
[۶] – ناصر کرمی، مناقشه محیط زیستیها و سد سازان در ایران، بی بی سی فارسی، ۱۹ بهمن ۱۳۹۴
[۷] – همان
[۸] – سد سازی غیر اصولی منشاا مشکلات محیط زیستی، ایرنا، ۱۲ خرداد ۱۳۹۸
[۹] – وضعیت محیط زیست ایران در ۱۰ سال آینده، همشهری آنلین، ۹ خرداد ۱۴۰۰
از: ایران امروز