نتایج اولیه انتخابات ریاست جمهوری اخیر برای همه طیفهای سیاسی جامعه ایران پیامهای مهمی داشت که با روشنتر شدن جزئیات آمار مشارکت به تفکیک شهرها و استانها میتوان بیشر و بهتر به تحلیل نتایج این انتخابات پرداخت. روشن است که اولین پیام به نظام و بازوی اجرایی آن شورای نگهبان بود که نتیجه مهندسیشدهترین کمترین میزان مشارکت بود. البته ظاهرا کسانی که چنین انتخاباتی را طراحی کرده بودند انتظار مشارکت بالا نیز نداشتند.
مهمترین درس این انتخابات اما برای اصلاحطلبانی بود که سیاستورزی را به ورود این یا آن شخصیت سیاسی به صحنه انتخابات و دعوت آنها از مردم به شرکت در انتخابات فروکاسته بودند. علیرغم هشدارهایی که از مدتها پیش از انتخابات به آنها داده شده بود بهجای اینکه نگاهشان به متن جامعه باشد، چشمشان به دهان خاتمی بود. آنها در روزها و حتی ساعتهای آخر مبنای پیروزی یا شکست همتی را تکرار محمد خاتمی و ورود دیگر چهرههای اصلاحطلبان به صحنه میدانستند.
در ۷۶، ۸۸، ۹۲ و ۹۶ متن و کف جامعه میخواست و دریافته بود با شرکت خود میتواند تحولی را رقم بزند و رقم نیز زد. در این انتخابات نیز همان جامعه تصمیم گرفته بود شرکت نکند و سردی تنور مشارکت نیز از ماهها پیش و حتی از ۹۶ به بعد معلوم بود، اما برخی میخواستند به زور و ضرب ورود و درخواست شخصیتها آن تنور را بزعم خود گرم کنند. درسی که آنها و شخصیتهای مورد نظر آنها گرفتند این بود که هر تکراری تکرارساز نیست. اگر خواست مشارکت در کف جامعه وجود نداشته باشد، دعوت محمد خاتمی یا حسن خمینی نهایتا میتواند درصد کمی میزان مشارکت را افزایش دهد اما جامعه را نمیتواند. بر و رو کند و معجزه ساز باشد، چنانکه نبود.
مردم نشان دادند هم از بازی میدان-کارگزار خسته شدهاند هم تحقیر را برنمیتابند. اصلاحطلبانی که رایدادن را برگزیدند با شکست سخت اخیر نه تنها چنانکه امید داشتند به دور دوم نرفتند، بلکه دو فرصت دیگر نیز از دست دادند. اول فرصت درکنار مردم معترض ماندن و دوم فرصت یکپارچگی صف عدم مشارکت و نه گفتن به حاکمیت. اصلاحطلبانی که مشارکت را برگزیدند نشان دادند درایت و صراحت محمود احمدینژاد در ماندن کنار مردم معترض و نه گفتن به تحقیر را نیز نداشتند.
باید انتظار صفبندیهای جدید در صفوف اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان در پی نتایج این انتخابات باشیم. بعید نیست یکی از این صفبندیها اتحاد یا همکاری اصلاحطلبانی که لاریجانی نماینده شاخص آن است با اصلاحطلبان محافظهکاری باشد که در این انتخابات شرکت کردند.
نیروهایی که در خارج کشور با توهین، فحاشی و حتی با حمله فیزیکی به رایدهندگانی که برای رای دادن به کنسولگریهای جمهوری اسلامی با دیگر مراکز رای گیری میرفتند روبرو شدند نیز بار دیگر نشان دادند که سالها زندگی در دموکراسیهای غربی نتوانستهاند درس زندگی دمکراتیک بگیرند. آنها در قامت گروه فشار خارج کشور ظاهر شدند و همان رفتاری کردند که هسته سخت قدرت و شورای نگهبان با انتخابات و آرای مردم در داخل کشور میکند.
اصلاحطلبان محافظهکار شکست سختی در انتخابات خوردند، اصلاحطلبی اما همچنان در جامعه ایران ریشه دارد. خواستههایی که حتی گاه از زبان کاندیداهای اصولگرایان در مناظرههای انتخاباتی در مورد دسترسی به اینترنت، حقوق زنان، جوانان و اقلیتهای قومی مطرح شد گویای آن است، هرچند بخشی از آن تلاشی بود برای کسب آرای بیشر.
رئیسی حدود همان ۱۶ میلیون رای پیشین خود در سال ۹۶ را کسب کرد و پیروز انتخابات شد. اصلاحطلبان محافظه اما کار شکست سختی در انتخابات خوردند، اصلاحطلبی اما همچنان در جامعه ایران ریشه دارد. خواستههایی که حتی گاه از زبان کاندیداهای اصولگرایان در مناظرههای انتخاباتی در مورد دسترسی به اینترنت، حقوق زنان، جوانان و اقلیتهای قومی مطرح شد گویای آن است، هرچند بخشی از آن تلاشی بود برای کسب آرای بیشر.
از: ایران امروز