در سریال جیران گذشته از ماجرای عشقی ناصرالدین شاه، احتمالا توطئه و رقابت جریانهایی مختلف دربار ناصری برای جانشینی روایت خواهد شد
قرار گرفتن دو نام شناخته شده در عرصه سینما و سریالهای شبکه خانگی ایرانی و یک داستان عشقی که بنا به ادعای نویسنده آن، به دوران ناصرالدین شاه قاجار بازمیگردد، میتواند هر مخاطبی را وسوسه کند تا مجموعه تلویزیونی آینده تولیدشده در ذیل چنین عناوینی را دنبال کند.
این دو نام، «حسن فتحی» و سریال «شهرزاد» است؛ نامهایی که در فضای تولیدات شبکه نمایش خانگی، عنوان و اعتباری برای خود ساختهاند و با توجه به چنان پیشزمینهای، میتوانند هر سرمایهگذاری را وسوسه کنند که برای آثار آینده چنین کارگردانی سرمایه و امکانات خود را بهکار گیرد، و دست به تولید آثاری بزنند که بهرغم هزینههای بسیار، هم بازگشتسرمایه پراطمینانی دارند و هم رضایت عموم مخاطبانی را برمیانگیزند که با این آثار سرگرم میشوند.
سریال جدیدی که حسن فتحی به دست گرفته است و بنا بر آنچه در تارنمای این سریال آمده است، تا ۱۵ تیرماه نخستین بخش آن آماده بارگذاری و نمایش خواهد شد، «جیران» نام دارد. قرار است این سریال در کنار یک داستان عشقی از سالهای جوانی ناصرالدینشاه، برخی از رخدادهای تاریخی آن دوران را نیز رصد کند و به سمع و نظر مخاطبان برساند.
از فیلمنامهای تاریخی تا بازیگری بهرام رادان در نقش ناصرالدینشاه
در میان دستاندرکاران سریال جیران، نام احسان جوانمرد هم دیده میشود؛ نامی که در کارنامه کاریاش نگارش فیلمنامه تاریخی سریال «بانوی عمارت» به چشم میآید. آن فیلمنامه نیز روایتی عشقی از سالهای پایانی سلطنت ناصرالدینشاه و ماجرای ترور و قتل او از سوی میرزا رضا کرمانی را در پس زمینه اصلی خود دارد. در سالی که «بانوی عمارت» به نمایش درآمد، هم با استقبال مخاطبان روبهرو شد و هم در برخی جشنوارههای داخلی، آقای جوانمرد جایزه نخست فیلنمامهنویسی را برای آن دریافت کرد.
جوانمرد در گفتوگویی که ۲۶ آذرماه ۱۳۸۷ در تارنمای «سینما سینما» منتشر شد، گفت که به اتفاق برخی دیگر از دوستانش، مطالعه تاریخ ایران و منابع دست اول آن را از سال ۱۳۸۷ شروع کردهاند که با خواندن و نقد و بررسی متون تاریخی دوره صفویه آغاز شده است و اکنون به دوره پهلوی اول رسیدهاند و فیلنمامه «بانوی عمارت» در واقع بخشی از یک اثر چند فصلی است که بخش دوم آن، حکایت ماجرای عشقی دیگری خواهد بود. او گفت که همان فیلمنامه نیز ۷ سالی در صدا و سیما دست به دست میگشت تا در نهایت تصویب شد. اکنون که سه سالی از نمایش آن سریال میگذرد، میتوان حدس زد که «جیران» به نوعی فصل دوم همان سریال باشد که به دوران جوانی ناصرالدین شاه مرتبط است.
جوانمرد دکترای جامعهشناسی دارد و همین موضوع باعث شده است که نسبت به روابط بین طبقات و اقشار جامعه، حساسیت بیشتری داشته باشد.
او در همان گفتوگو اشاره کرده است: «مطالعات آثار و منابع تاریخی برای فهم بهتر حال و هوا و مناسبات اجتماعی آن دوران بسیار به من کمک کرده است. از طرفی لازم بود برای فهم شیوه زندگی مردم در دوران قاجار به درک بهتری برسم که مطالعات تاریخی در این زمینه بسیار موثر بوده است، و اینکه برای نگارش درست دیالوگها باید نسبت به زبان آدمهای آن دوران به شناخت بهتری میرسیدم، که مطالعه آثار تاریخی در این زمینه نیز به کمکم آمده است.» با توجه به سابقه رد شدن این گونه سریالها در صدا و سیما، طبیعی است که طرح و ایده اصلی سریال، به خارج از سازمان انتقال یابد و در شبکه نمایش خانگی به کار گرفته شود.
حسن فتحی پیش از این نیز برای ساخت سریال «شهرزاد» از کمک نغمه ثمینی برای نگارش فیلمنامه مدد گرفته بود و در واقع آن اثر حاصل ذوق و ظرافتهای نغمه ثمینی بود که در ترکیب با ذهن فتحی، به تولید سریالی انجامید که باید آن را در زمره محبوبترین سریالهای پس از انقلاب به شمار آورد.
اما گذشته از فیلمنامه که از ارکان اصلی یک اثر سینمایی به شمار میآید، حسن فتحی برخی از بازیگران شاخص سینمای ایران را به کار گرفت تا سریال از این منظر هم جلب توجه کند.
بازیگرانی چون «پریناز ایزدیار»، «مریلا زارعی»، «بابک حمیدیان»، «امیر جعفری»، و «گلاره عباسی»، پیش از آن نیز در آثار حسن فتحی حضور داشتند، اما چهرهای مانند «بهرام رادان» نخستین بار است که در یک کار تاریخی ایفای نقش میکند؛ آن هم نقش ناصرالدین شاه قاجار در سن ۳۰ تا ۴۰ سالگی. نقش «جیران» را در این سریال «پریناز ایزدیار» بر عهده دارد که از جمله بازیگران اصلی سریال شهرزاد نیز بود. «مریلا زارعی» در نقش مهدعلیا، و «امیر جعفری» در نقش میرزآقاخان نوری، از دیگر شخصیتهای اصلی این سریال هستند.
جیران کیست؟
جز سریال «روشنتر از خاموشی» (زندگی ملاصدرا)، بقیه آثاری که حسن فتحی کارگردانی کرده است، در زمره آثاری با پسزمینه تاریخی هستند. برای نمونه، اگرچه سریال «شهرزاد» در سالهای حولوحوش کودتای ۲۸ مرداد و حوادث آن ایام رخ میدهد، اما هیچ یک از شخصیتهای سریال رنگ واقعی ندارند. در مقابل، روایت سریال جیران و حوادث آن از یک رخداد واقعی در دورهای مشخص الهام گرفته است و از این منظر، جز فضای دراماتیک و نمایشی که لازمه هر سریال داستانی است، انطباق برخی رخدادهای آن با حوادث تاریخی نیز قطعا مورد توجه فیلمنامهنویس و کارگردان اثر بوده است.
چنان که ادوارد پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در کتاب سفرنامه خود آورده است:
«جیران رقاص ملکه مادر (مهد علیا) بود که نه زیبایی خاصی داشت و نه لطف و ملاحتی و بر گونه چپ هم سالکی بزرگ داشت که به واسطه چشمان بزرگش، شاه او را جیران نامید و چندی بعد او را ملقب به فروغالسلطنه کرد. (سفرنامه پولاک ص ۱۶۲)
به نوشته پولاک، جیران سخت موردپسند شاه ۳۰ساله قرار میگیرد، به نحوی که «موفق شد تمام زنان عقدی را، که از آن پس ناگزیر در اندوه و عزلت به سر بردند، از چشم شاه بیندازد.» (همان-ص ۱۶۲)
تلاش او البته تنها به ماجراهای عاشقانه منحصر نشد، بلکه سعی کرد پای خانوادهاش را هم به دربار باز کند و «پدر او به حکمرانی یکی از ولایات منصوب شد و برادر و یکی دیگر از خویشان نزدیکش، که هیچیک خواندن و نوشتن نمیدانستند، به سمت فراش خلوت شاه برگزیده شدند.» (همان ص ۱۶۲)
به نوشته پولاک، در دربار جریانی شکل گرفته بود که ولایتعهدی را از مظفرالدین شاه (به بهانه ضعف جسمی) گرفته شود و به پسر ارشد جیران (قاسمخان) انتقال داده شود، «اما برای حفظ صورت ظاهر از من خواسته شد که سندی با این مضمون بهدست بدهم که مظفرالدینمیرزا از نظر دماغی و جسمی ضعیف است و در نتیجه شایستگی رسیدن به سلطنت را ندارد. طبیعی است که من این پیشنهاد را که از طرف صدراعظم رسیده بود، با شدت و حدت رد کردم، حتی خیال نمیکنم که چنین تمهیدی از طرف خود شاه بوده باشد.» (همان ص ۱۶۲).
عباس امانت نیز در کتاب «قبله عالم»، که از جهاتی مهمترین کتاب در زندگی و زمانه ناصرالدین شاه است، بر این نکته انگشت تاکید مینهد که چگونه تمامی مساعی جمعی به کار گرفته شد تا بتوانند تباری و نژادی برای جیران فراهم سازند. به نوشته او، «اولین قدم برای مشروعیت بخشیدن به این اقدام این بود که شجرهنامهای تهیه شد که در آن اصل و نسب جیران به چنگیزخان و پادشاهان ساسانی و پیشدادی میرسید. سپس نوبت این بود که او در زمره همسران عقدی شاه قرار گیرد. ناصرالدین شاه از میان چهار همسر عقدی خود، «ستاره خانم» را طلاق داد و به صیغه خود درآورد، و جیران فروغالسلطنه در ذیالقعده ۱۲۷۳ همسر رسمی شاه شد. (قبله عالم -ص ۵۳۱)
اما این تمهیدات نتیجه نداد و به فاصله چند سال، ابتدا ولیعهد خردسال (پنجساله) درگذشت و چندی بعد جیران هم درگذشت. اگرچه، در کتابهای تاریخی آمده است که ناصرالدین شاه به اندازهای دلبسته او بود که حتی پس از آن که در اثر اقدام به ترور از سوی میرزارضا کرمانی مجروح شد، به مزار جیران رفت تا با او وداع کند.
از حریم سلطان تا جیران
در چند سال اخیر سریالهایی که زرق و برقهای دربار پادشاهان را در کنار توطئههای حرمسراها نشان میدهند، از اقبال مناسبی در میان مخاطبان ایرانی بهرهمند شدند. نمونه آن سریال «حریم سلطان» و دنبالههای آن است که گذشته از یک ماجرای عشقی بین سلطان سلیم و یک دختر زیبارو که بعدها همسر اول خلیفه عثمانی میشود، توطئهها و رقابتها و حسادتها میان زنان درباری را به خوبی نمایش میدهد و مشخص میکند که در پس و پشت برخی اتفاقات ساده، دستاندرکاران و به خصوص بانوان درباری و همسران شاهان، نیز نقشی ایفا کردهاند؛ نقشهایی که گاه تا کشتن فرزند شاه هم پیش رفته است.
اکنون باید تا نیمههای تیرماه به انتظار نشست و تلاش حسن فتحی و تیم همراهش در سریال جیران را تماشا کرد.