ایران وایر
دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
ماههای پایانی حضور نیروهای آمریکا در افغانستان است و مذاکرات صلح با «طالبان» هم جریان دارد
ماههای پایانی حضور نیروهای آمریکا در افغانستان است و مذاکرات صلح با «طالبان» هم جریان دارد. قرار است نیروهای خارجی تا ۱۱ سپتامبر افغانستان را ترک کنند و چشمانداز روشنی هم برای تامین صلح سراسری در این کشور وجود ندارد. شهروندان افغانستانی در برخی ولایتهای این کشور مسلح شدهاند و زنان هم در بعضی از شهرها دست به اسلحه بردهاند تا بلکه بتوانند مقابل نیروهای شبهنظامی، خصوصا طالبان ایستادگی کنند.
در این میان، فرماندههای طالبان نظرات متناقضی دارند، برخی میگوید ایران با طالبان ارتباطی ندارد و برخی دیگر، از حمایتهای نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از طالبان میگویند. افغانستان برای بسیاری از تحلیلگران، روزگار پر خطری را میگذراند.
***
«مولوی محمد» نام مستعاری است که یکی از اعضای گروه «طالبان» در گفتوگو با «ایران وایر» برای خود انتخاب کرده است. او در ولایت [استان] «بادغیس» واقع در شمال غرب افغانستان فعالیت میکند. پنج سالی میشود که «مولوی محمد» خود را وفادار به پرچم سفید رنگ «امارت اسلامی طالبان» میداند و در همان «بادغیس» با نیروهای دولتی افغانستان جنگیده است. او حالا یکی از مقامهای ارشد استخبارات گروه طالبان است.
او در گفتوگو با ایران وایر، میگوید به عنوان یکی از مقامهای ارشد طالبان، به اهل تشیع اطمینان میدهد که آنها با حضور شیعیان و مکانهای مقدس ایشان مشکلی نخواهند داشت؛ اما «خط قرمز» طالبان «تبلیغ» شیعه برای اهل سنت است: «ما با مردم اهل تشیع هیچ مشکلی نداریم. در زمان امارت اسلامی [در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی] آنها مراکز مذهبی داشتند و ما هم مشکلی نداشتیم. اگر امارت اسلامی دوباره سر قدرت شود [قدرت را در اختیار بگیرد] ما برای اهل تشیع زمینه اشتغال و دیگر فعالیتها را فراهم میسازیم.»
این در حالی است که مکانهای مذهبی اهل تشیع، بارها در افغانستان آماج حملات گروههای تندروی اسلامگرا قرار گرفته است. «مولوی محمد» دست داشتن طالبان را در این حملات، تکذیب میکند. اما جامعه شیعیان افغانستان نمیتواند به این وعدهها اعتماد کند. در دوران حاکمیت طالبان در افغانستان، خصوصا همان نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی، اهل تشیع این کشور اجازه برگزاری مراسمهای مذهبی را نداشتند.
از ماه می سال جاری، و همزمان با آغاز روند خروج نیروهای خارجی از جمله آمریکا از افغانستان، حملات و عملیاتهای نظامی طالبان هم افزایش یافته است. آنها در بخشهایی از خاک این کشور پیشروی داشتهاند و حتی در برخی موارد خود را به دروازههای استانهای بزرگ افغانستان از جمله «بلخ»، «غزنی»، «فراه» و حتی «هرات» رساندهاند. به نظر نمیرسد که این ماشین جنگ طالبان خاموشی در پی داشته باشد و انگار که آنها عزم خود را برای گرفتن خاک بیشتری جزم کردهاند.
«مولوی محمد» در صحبتهایش حکومت افغانستان را قدرتی مخالف «شریعت اسلامی» توصیف میکند که ظلم و ستم در آن به اوج خود رسیده است: «مشکلات در ساحه تحت تسلط حکومت بسیار بلند است. در این حکومت ظلم و ستم و بربریت وجود دارد و موارد آدمربایی، سرقت و جرایم دیگر به اوج خود رسیده است. اگر کفار [کشورهای اروپایی و آمریکایی] از حکومت افغانستان حمایت نکنند، ما این حکومت را به زودی سرنگون و امارت اسلامی خود را برقرار میکنیم تا همه افغانها در آرامش به زندگی خود ادامه دهند.»
البته طالبان به جز گرفتن خاک افغانستان، در جنگ تبلیغاتی هم حضور ویژهای دارد. جنگجویان این گروه در پی تصرف بخشهایی از شهرستانهای این کشور، به سرعت گزارش مکتوب، عکس و ویدیو تهیه کرده و در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. مواردی هم پیش آمده که نیروهای طالبان پس از انتشار تصاویری از تسخیر برخی مناطق افغانستان، محل را ترک کردهاند و این مساله صرفا برای آنها جنگی تبلیغاتی و هدفمند بوده است.
«مولوی محمد» این اقدامها را «شفافیت» در میان طالبان عنوان میکند.
این مقام طالبان در پی سوال «ایران وایر» مبنی بر نقش جمهوری اسلامی در افغانستان و حمایت تسلیحاتی از طالبان، پس از چند ثانیه سکوت گفت: «ما کوشش داریم که با تمام کشورها رابطه خوبی داشته باشیم. اگر کشوری بخواهد در امور داخلی ما مداخله یا مشکلی ایجاد کند، دفاع از کشور را ضروری و الزامی میدانیم.»
او حمایت مالی و تسلیحاتی ایران از طالبان را رد کرد.
در مقابل، «ملا عبدالرازق» یکی از فرماندههای کلیدی طالبان در استانهای «هرات» و «فراه» [هم مرز با ایران] در گفتوگو با «ایران وایر» تایید کرد که نیروهای وابسته به سپاه پاسداران ایران، شانه به شانه نیروهای طالبان حضور دارند. به ادعای او جنگجویان طالب وابسته به ایران در روستای «دیوار سرخ»، شهرستان «خاک سفید» در استان «فراه» بیمارستانهای مجهزی دارند که نیروهای زخمی طالب را در آن درمان میکنند و در عینحال، برخی از زخمیهای طالبان برای درمان به ایران منتقل میشوند.
ملا عبدالرازق توضیح میدهد که نیروهای وابسته به سپاه پاسداران ایران، با پوشش افغانستانی همراه با طالبها در صفوف جنگ حضور دارند و به آنها مشاوره و آموزش میدهند: «در فراه ۵۰ درصد طالبان وابسته به پاکستان هستند و ۵۰ درصد دیگر به ایران. ایران برای طالبان سلاح میدهد و آنها جهت فراگیری آموزشهای نظامی و استفاده از بمبهای کنار جادهای به تهران میروند و پس از سپری کردن شش ماه آموزش نظامی، دوباره به افغانستان برگردانده میشوند. ایران حقوق خوبی هم به طالبان در فراه میپردازد.»
این فرمانده طالبان اما پیوستن به طالبهای وابسته به ایران را رد میکند و منتقد نوع عملیات آنها است: «طالبان ایرانی تاسیسات را تخریب میکنند. آنها نمیخواهند ساخت سد “بخشآباد” تکمیل شود. اگر این سد تکمیل شود، ایران با کمآبی مواجه خواهد شد.»
پیشتر برخی مقامات جمهوری اسلامی، ارتباط و حمایت حکومت ایران را از طالبان، تایید کرده بودند. «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه ایران در مصاحبه با تلویزیون «طلوعنیوز» افغانستان گفته بود که با گروه طالبان کار میکنند، اما از فهرست گروههای تروریستی خارج نشدهاند. این در حالی است که آذرماه ۱۳۹۸ محمدجواد ظریف با «ملا برادر آخند»، معاون گروه طالبان در ساختمان وزارت خارجه ایران دیدار کرد. «رسول موسوی» یکی از مقامهای ارشد وزارت خارجه ایران هم گفته بود که ایران در «تامین امنیت مرزی با طالبان همکاری میکند.» «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نیز مذاکره با طالبان را تایید کرده بود.
قدرت گرفتن جمهوری اسلامی در افغانستان و حمایت این کشور از نیروهای طالبان و همچنین دیگر گروههای شبهنظامی، به نگرانی بزرگی در جامعه این کشور تبدیل شده است. خصوصا که حالا بسیاری از نیروهای «لشکر فاطمیون» هم به کشور خود بازگشتهاند؛ یعنی شاخه نظامی وابسته به سپاه پاسداران که از مهاجران و پناهجویان عموما افغانستانی تشکیل شده بود و آنها در سوریه، برای منافع جمهوری اسلامی جنگیده بودند.
از سوی دیگر، بازگشت به قدرت طالبان برای بخش بزرگی از جامعه افغانستان به کابوس میماند. اسناد بسیاری از جنایتهای طالبان در افغانستان وجود دارد که بر این ترس و نگرانی دامن میزند.
«محمدعلی» که ۴۵ ساله و اهل «هرات» است، تنها یک نمونه از تجربه خود را با طالبان برای «ایران وایر» نقل کرد: «در دوران حکومت طالبان، بسیاری از مردم از حقوق خود محروم بودهاند. طالبان بارها اهل تشیع را مجبور کرد که مراسمهای مذهبی خود را به سبک اهل سنت برگزار کنند. خود من را بارها لت و کوب [ضرب و شتم] کردند و من را به زور تفنگ به نماز کشاندند و مجبورم کردند به شکل اهل سنت نماز بخوانم. واقعا خاطرات بدی از طالبان در ذهن خود دارم. آنها نباید دوباره بر سرنوشت ما مسلط شوند.»
افغانستانیها، به ویژه اهل تشیع و خصوصا زنان که زخمخورده حکومت طالبان هستند، از تصور بازگشت این گروه به حکومت در هراس به سر میبرند که فردای حکومت احتمالی طالبان، دوباره به عنوان اقلیتی مذهبی و زیر فشار این گروه تندروی اسلامگرا قرار بگیرند.
در این میان، نقش جمهوری اسلامی برای جامعه مدنی و حقوق بشری افغانستان محل پرسش است؛ آنها کدام سو ایستادهاند؟ در جهت جامعه مدنی افغانستان یا کنار گروهی تروریستی؟