حکومت اسلامی ایران از همان آغاز تا به امروز با سرکوب، بازداشت، شکنجه، اعدام، ترور و آدم ربایی فعالان سیاسی و به گلوله بستن مردم در خیابانها و خانهها تا کنون توانسته است به دیکتاتوری اسلامی- فاشیستی و فاسد خود ادامه دهد و در برابر مردم ایران و جهان قدرت نمایی کند. ولی بر قوای سه گانه نشاندن افراد بی آبرویی چون مصطفی پور محمدی و ابراهیم رئیسی که نقش آشکاری در کشتار زندانیان در تابستان ۶۷ و همدستی در دیگر جنایت های حکومت داشتهاند و انتخاب فردی چون غلامحسین محسنی اژه ای که شریکی دیگر در جنایت های حکومت است، نشان از آن دارد که حکومت در تنگنای شدیدی برای انتخاب شرکای خود قرار گرفته و دیگر به آخر خط رسیده است. هرچند حکومت با این انتخاب ها میخواهد نشان دهد که از هیچ اقدامی علیه سرکوب و کشتار مردم معترض کوتاهی نخواهد کرد، ولی مردم جان به لب رسیده و معترض نیز به خوبی فهمیده اند که با یک ساختار تمامیت خواه، سرکوب گر و فاسد روبرو هستند، نه با افرد و دسته بندی ها، و تنها راه نجات شان تقویت جنبش های مستقل خودشان است. به همین دلیل مردم در طی این سالها، به ویژه پس از اعتراض های گسترده سالهای ۹۶، ۹۷ و ۹۸ تا هم اکنون با تمام سرکوب ها، بازداشت ها و کشتارهای حکومت به خوبی نشان دادهاند که از هیچ کدام از این جنایت کاران نمی ترسند و صدای اعتراض شان را به طرق مختلف نشان میدهند، زیرا از سادهترین حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود محروم شدهاند.
هماکنون شاهدیم که مردم خوزستان در این گرمای طاقت فرسا به خاطر بی آبی و برای گرفتن حق خود تا پای جان ایستادهاند و بازداشت، زخمی و کشته میشوند. خبرگزاری هرانا در گزارشی نوشت: «روز شنبه ۲۶ تیرماه، اعتراضات گسترده مردم استان خوزستان در اعتراض به فقدان مدیریت آب و بحران بی آبی در سومین روز خود ادامه یافت و شهروندان شهرهای مختلف این استان از جمله در شهرهای شاوور، کرخه، سوسنگرد، کوت سید نعیم، شادگان، اهواز، کوت عبدالله، حمیدیه و شوش دست به تجمعات اعتراضی زدند.». بر اساس گزارش های منتشر شده در شبکههای اجتماعی در اعتراضات مردم خوزستان به بی آبی تا کنون چهار نفر کشته شده اند: مصطفی نعیماوی، جوان ۳۰ ساله اهل شادگان، قاسم خضیری نوجوان ۱۷ ساله اهل کوت عبدالله شامگاه جمعه در کوی کانتکس اهواز با تیراندازی مستقیم مأمورین مجروح و بعد از ظهر شنبه در بیمارستان جان باخت، علی مزرعه اهل زویه اهواز به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد و سیدحسین آل ناصر اهل سوسنگرد چهارمین جان باخته است که با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی کشته شد. هرانا خبر داده است: «بر اساس ویدیوهای منتشر شده، تجمع شهروندان در شهر سوسنگرد، با خشونت نیروهای نظامی و تیراندازی به سمت معترضین همراه بوده است. به علاوه شهروندان معترض با روشن کردن آتش، جاده های ارتباطی اهواز به خرمشهر و اهواز به شوش را مسدود کردند. علاوه بر این منابع محلی گزارشاتی مبنی زخمی شدن شماری از شهروندان معترض و همچنین بازداشت گسترده معترضین در شهر خرمشهر را منتشر کردهاند که صحت این ادعاها نیز در دست بررسی قرار دارد. همزمان گزارشهایی در خصوص قطعی و کاهش شدید سرعت اینترنت در استان خوزستان در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.».
هماکنون شاهدیم که اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای پیمانی نفت ادامه دارد و تجمع هایی در نقاط مختلف با تأکید بر ادامه اعتصاب در جریان است و در بیانیه شماره ۸ شورای سازماندهی اعتراضات اعلام کردهاند که طرح پایپینگ را نمی پذیرند و خواهان ۴ مطالبه فوری خود هستند. در بیانیه شماره ۹ نیز گفته اند: نگذاریم تجربه سال گذشته تکرار شود. هم چنین کارگران شرکت هفت تپه در ششمین روز اعتصاب در محوطه شرکت دست به راهپیمایی زدند و خواهان اجرای خواست ها و مطالبات خود شدند.
وجود هزاران زندانی سیاسی در تهران و شهرستانها و یا زندانیانی که با وثیقه های سنگین به صورت موقت در بیرون از زندان ها بسر میبرند و باز هم صدای اعتراض خود را بلند می کنند، بهترین نمونه اعتراض ها و تن ندادن مردم به ظلم است و نشان میدهد که سیاست رعب و وحشت حکومت نتوانسته است کارکرد مؤثر خود را داشته باشد یا حداقل کارکرد خود را از دست داده است زیرا دیگر نمیتواند مردم گرسنه و تشنه و جان به لب رسیده از این همه ظلم و بیعدالتی و تبعیض و نابرابری را ساکت کند.
وجود خانوادههای زندانیان سیاسی و خانوادههای کشته شدگان که هر روز صدای اعتراض شان به این همه سرکوب، جنایت و بازداشت بلند است، خود نمونه دیگری از استیصال حکومت است، حکومتی که راهی جز سرکوب نمیشناسد و آنقدر شعور سیاسی ندارد که بداند تحمل مردم هم حد و اندازهای دارد و این آتش زیر خاکستر به زودی شعلهور خواهد شد. حتی زندانیان سیاسی از درون زندان ها صدای اعتراض شان را به طرق مختلف بلند میکنند. هماکنون تعدادی از زندانیان از جمله ۶ زندانی سیاسی زن در زندان زنان اوین به کرونا مبتلا شدهاند و زندانیان و خانوادهها ساکت نخواهند ماند.
حکومت از بحران های عمیق ساختاری غیر قابل حل خود در داخل و خارج از کشور به شدت ترسیده و دوباره نقشه ترور و آدم ربایی فعالان سیاسی و اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده است. جنایت هایی که در طی این سالها کم مرتکب نشده است. از ترور اشخاصی چون عبدالرحمان برومند، فریدون فرخزاد، شاهپور بختیار، عفت قاضی، قاسملو و یارانش، و کشتار فعالان دانشجویی و فعالان کرد تا ترور فعالان سیاسی در رستوران میکونوس: صادق شرافکندی، نوری دهکردی، همایون اردلان و فتاح عبدلی و بسیاری دیگر در کشورهای مختلف که پس از برگزاری دادگاه میکونوس این ترورهای آشکار کاهش یافت.
هدف حکومت از نقشه ی ربودن روح الله زم، مسیح علی نژاد و دیگر فعالان سیاسی نیز تنها آنها نبوده و نیستند، بلکه به این وسیله به تمام فعالان سیاسی- اجتماعی در داخل و خارج از کشور میخواهد پیام دهد که ما در سراسر جهان قدرت، پول و مزدور و نیروی سرکوب گر داریم و میتوانیم فعالان سیاسی را حتی در آن سوی دنیا تهدید و ترور کنیم یا بدزدیم، ولی این تهدیدها و جنایت ها در خارج از کشور هم کارکرد خود را از دست داده است و میبینیم که با تمام تهدیدها و مزدورهای ریز و درشت حکومت در کشورهای مختلف، موفق نشده است که صدای معترضان در خارج از کشور را هم خاموش کند زیرا تبعید شدگان به خوبی میدانند که تن دادن به تهدیدهای حکومت و سکوت در برابر آن، پذیرش مرگ تدریجی خودشان است. با این وجود، بر ماست که به شدت به سیاستهای جنایت کارانه و کثیف حکومت اسلامی ایران اعتراض کنیم و چهره واقعیاش را به مردم سراسر جهان نشان دهیم و به کشورها و نهادهای بینالمللی و سازمان ملل فشار بیاوریم که این اعمال تروریسیتی را محکوم کنند و جلوی این جنایت ها را بگیرند.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، همراه با خانوادههای داغدار خوزستان دادخواه کشته شدگان هستیم و این چرخه ی تبعیض، بی عدالتی، نابرابریهای عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، آزادی کشی، سرکوب، بازداشت، شکنجه، اعدام، ترور و آدم ربایی و برنامهریزی برای ربودن مسیح علی نژاد و دیگر فعالان سیاسی و مدنی و زیر فشار قرار دادن خانوادههای شان را به شدت محکوم میکنیم و از شما میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید: ۱) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه و مردمی. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.
مادران پارک لاله ایران
۲۸ تیر ۱۴۰۰
www.mpliran.net