ایران، روسیه، قزاقستان، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان کشورهای ساحلی دریای خزر هستند و قرار است بر مبنای این کنوانسیون دریای خزر را میان خود تقسیم کنند
سه سال از امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توسط «حسن روحانی» رییسجمهور وقت ایران میگذرد
سه سال از امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توسط «حسن روحانی» رییسجمهور وقت ایران میگذرد. ایران، روسیه، قزاقستان، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان کشورهای ساحلی دریای خزر هستند و قرار است بر مبنای این کنوانسیون دریای خزر را میان خود تقسیم کنند.
همه این کشورها بهجز جمهوری اسلامی ایران کنوانسیون دریای خزر را در مجالس خود هم تصویب کردهاند؛ اما تا زمانی که ایران هم این کنوانسیون را در مجلس شورای اسلامی تصویب نکرده باشد، کنوانسیون قانون لازمالاجرا نیست. برای همین روسیه به طور مداوم به ایران فشار میآورد تا کنوانسیون خزر را به مجلس بفرستد. درباره این کنوانسیون دریای خزر و سهم ایران چه میدانیم؟
***
در اظهار نظری نگرانکننده «کاظم جلالی»، سفیر جمهوری اسلامی گفته است کنوانسیون دریای خزر در حال بررسی در دولت ایران است. اگر سفیر جمهوری اسلامی در مسکو دقیق خبر داده باشد، میتوان گفت که زنگ خطر برای ایران به صدا درآمده است؛ چرا که دولت ایران تاکنون با این هدف کنوانسیون را تصویب نکرده بود تا بتواند در مذاکرات خط تعیین خط مبدا خود در دریای خزر، امتیازی را که به روی کاغذ از روسیه و دیگر همسایگان خزر کسب کرده، عملی کند. این امتیاز قرار است مشکلات متعدد جغرافیایی ایران در خزر را در زمان تعیین خط مبدا جبران کند.
خط مبدا به خطی فرضی در دریا گفته میشود که پشت آن آبهای داخلی کشورها قرار دارند. در دریای خزر قرار است ۱۰ مایل دریایی پس از این خط دریای سرزمینی کشورها باشد که به منزله خاک آنها خواهد بود. سپس تا ۱۵ مایل دریایی پس از آن، منطقه انحصاری ماهیگیری کشورها قرار دارد. هرچقدر خط مبدا کشورها جلوتر از نقطه خشکی، یعنی جایی که آب دریا به سرزمین خشکی میرسد باشد، دریای سرزمینی و منطقه انحصاری ماهیگیری آن وسیعتر خواهد بود که در نهایت یعنی سهم بیشتری از دریا در اختیار خواهد داشت.
وضعیت نامطلوب جغرافیایی ایران در دریای خزر عبارت است از سواحل بسیار کوتاه این کشور از دریا، گود یا مقعر بودن شکل آن و نداشتن جزایر طبیعی در خزر که هر میزان بیشتر باشد، میتواند سهم کشورها از آبهای دریا را هم بیشتر کند.
این وضعیت باعث میشود سهم آن از سواحل دریای خزر در حدود ۱۰ درصد از کل دریا باشد، در صورتی که ایران پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال سه جمهوری تازه در سواحل خزر یکی از دو شریک دریای خزر بوده است. حتی در وضعیتی که خزر سه دولت تازه ساحلی یافته، سهم ایران از سواحل آن کمتر از کشورهای استقلال یافته از شوروی است. معنی این وضعیت این است خط مبدا ایران هم نسبت به دیگر کشورهای خزر کوتاهتر است و به دنبال آن سهم ناچیزی از دریا را در اختیار خواهد گرفت.
برای جبران این وضعیت و تشویق جمهوری اسلامی به پذیرش کنوانسیون دریای خزر، چهار کشور دیگر پذیرفتهاند که ایران محدودیتهای مرسوم دولتها برای ترسیم خط مبدا را نداشته باشد و بتواند به شکلی خط مبدا خود در خزر را ترسیم کند که عوارض جغرافیایی و وضعیت نامطلوب طبیعی خود را جبران کند.
مطابق متن کنوانسیون دریای خزر، توافقنامههای مربوط به خط مبدا دریا باید مستقل از کنوانسیون امضا و سپس ضمیمه آن شود. ایران برای اینکه بتواند اطمینان کسب کند که از امتیاز به دست آورده در کنوانسیون به طور کامل میتواند استفاده کند، تاکنون متن کنوانسیون را در مجلس تصویب نکرده تا از لازمالاجرا شدن آن جلوگیری کرده باشد؛ سپس خط مبدا دریایی خود را در مذاکره با جمهوری آذربایجان در غرب دریا و ترکمنستان در شرق که دو کشور همسایه آبی ایران هستند، تعیین کند.
هر زمان که خط مبدا ایران در دریای خزر مشخص شد و موافقتنامههای آن امضا شد، به معنی تغییر در مرزهای سیاسی کشور است و باید آن را به تصویب مجلس برساند. در این زمان متن کنوانسیون خزر هم برای تصویب به مجلس فرستاده میشود. در صورتی که «کاظم جلالی»، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو می گوید ایران خود را آماده امضای این کنوانسیون میکند؛ بدون اینکه اشارهای به اهمیت مذاکرات ترسیم خط مبدا کرده باشد که افکار عمومی ایران هیچ اطلاعی از محتوی آن ندارد.
دولت حسن روحانی تا پایان کار خود سه سال فرصت برای مذاکرات مربوط به ترسیم خط مبدا خزر داشته اما تا پایان عمر دولت هیچگونه اطلاعرسانی درباره محتوای گفتوگوهای احتمالی با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان منتشر نکرده و هیچ شرحی حتی درباره کلیات مذاکرات نداد.
حالا کار به دست دولت «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور جدید افتاده که کمتجربهتر از روحانی و ناآگاهتر از دولتهای قبلی به امور اساسی و مهمی همچون مذاکراتی است که به تغییر دائمی مرزهای آبی ایران در خزر میانجامد. هولناکتر اینکه مذاکرات در یکی از ضعیفترین دورههای وضعیت بینالمللی ایران در تاریخ معاصر انجام میشود که اتکای آن بیش از همه به کشورهایی همچون روسیه است.
هم اکنون برای اولین بار در تاریخ ایران همه مقامهای ارشد تحت تحریم ایالات متحده هستند و این کشور به طور مداوم تحت اتهامهایی همچون ایجاد تهدید بینالمللی همچون ایجاد خطرات مرگبار برای کشتیرانی تجاری و حمایت از اقدامات بیثباتکننده در منطقه است.
در چنین وضعیتی، به سختی میتوان تصور کرد که ماموران دولتی ایران موفق به کسب امتیازی شوند که در متن کنوانسیون خزر به ایران داده شده است. به طور مثال اظهارات کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی در روسیه و نادیده گرفتن اهمیت مذاکرات تعیین خط مبدا و سکوت سه ساله دولت ایران درباره این موضوع اساسی، در کنار فشار مداوم مقامهای مسکو بر ایران برای پیوستن رسمی به کنوانسیون خزر میتواند درباره سرانجام سهم ایران در دریای خزر بسیار نگرانکننده باشد.
شاید در وضعیتی که ایران به سر میبرد، بهتر باشد مقامهای جمهوری اسلامی تا زمانی که این کشور وضعیت بینالمللی مناسبی داشته باشد، از مذاکرات تعهدآور درباره تعیین خط مبدا خزر خودداری کنند و آن را تا رسیدن دورهای مناسب با مذاکرهکنندگانی توانمند مسکوت بگذارند.
از: ایران وایر