از لبنان تا سوریه، از یمن تا عراق، حکومت ایران و قوای نیابتی اش با بحران و ضعف و بی اعتباری فزاینده روبرو هستند. علیرضا نوریزاده تحلیلگر مسائل خاورمیانه در توضیح این وضع از جمله گفته است که جمهوری اسلامی ایران عقب ننشسته است، بلکه به عقب رانده شده است و ضعف و عقب نشینی آن نتیجۀ نهایی رویکرد خود رژیم اسلامی است که از آغاز کوشید نفوذ سیاسی خود را در منطقه بر سلاح و اقدام نظامی استوار کند.
علیرضا نوریزاده در ادامه افزوده است :
“همین شیوه با قتل رفیق حریری به اوج رسید و تاکنون ادامه داشته است، هر چند امروز این رویه به تنفر عمومی از جمهوری اسلامی ایران در لبنان و دیگر جاها تبدیل شده است. در بحرین، جایی که جمهوری اسلامی کوشید کودتا کند وضع و چهرۀ حکومت اسلامی ایران از این هم بدتر است.”
علیرضا نوریزاده در ادامه افزوده است : “حضور جمهوری اسلامی در هیچیک از کشورهای منطقه، از سوریه تا یمن، غیرقابل توجیه است و جز مصیبت برای ملتهای خاورمیانه حاصلی نداشته است تا جایی که جمهوری اسلامی امروز در تمام این کشورها طرف مطرود است، نه طرف محبوب و کلیه ملتهای منطقه بدون استثناء خواستار خروج آن از قلمروهای خود هستند.”
نوریزاده سپس گفته است : “ایران کشوری قدرتمند است و این قدرت ثمره پنجاه و هفت سال پادشاهی پهلوی است. هنوز به شکرانۀ این قدرت جمهوری اسلامی ممکن است تاب تحمل فشارها را داشته باشد. اما، به مرور که درآمدهای این قدرت ته میکشند، موقعیت آن نیز در کشورهای منطقه با اتکاء به نیروهای نیابتی اش متزلزلتر میشود. یک رزمجوی حزب الله ماهانه پانصد دلار حقوق میگیرد، حقوق فرماندهان حزبالله تا پنج هزار دلار در ماه است. وفاداری حزب الله به رژیم ایران تا زمانی است که این حقوق تأمین می شود و روزی که جمهوری اسلامی قادر به تأمین این حقوق نباشد، حزب الله ناچاراً به جای دیگر رجوع میکند.”
به گفتۀ نوریزاده، “همین نیز در مورد جهاد اسلامی و حماس و گروه های شبه نظامی در عراق و یا حوثیها در یمن صادق است. وابستگی اینان به رژیم اسلامی جنبه مالی دارد تا ایدئولوژیک. اینان نیروهای مزدوری هستند که با قطع شدن حقوق شان به راحتی از رژیم اسلامی ایران روی برمی گردانند، به ویژه این که حریفان و رقبای دیگری هستند که حاضرند دوبرابر بیشتر پول بدهند. مزدور در جستجوی پول است. نیروهای عقیدتی-سیاسی، جماعت بسیار اندکی را در میان نیروهای نیابتی حکومت ایران تشکیل میدهند.”
علیرضا نوریزاده در پایان گفته است : “افزون بر این، عقب نشینی رژیم ایران فقط در منطقه روی نداده است. در داخل هم وضع حکومت در مقابل موجهای پیاپی اعتراضهای اجتماعی به همین گونه است به طوری که این تصور که جمهوری اسلامی ایران را قدرتی شکست ناپذیر معرفی میکرد کلاً از میان رفته است.” به گفتۀ نوریزاده : “البته ضربات اسرائیل به رژیم ایران نقش مهمی در فروپاشی این تصور داشته است. جمهوری اسلامی ایران امروز بی اعتبارترین رژیم در کل منطقه است. از رئیس جمهوری اش در رسانه های منطقه به عنوان “قاتل” یاد می کنند و رئیس جمهوری پیشین اش، محمود احمدی نژاد، وقتی به دبی سفر می کند اسباب مضحکۀ همین رسانه ها می شود.”