زمان آن فرا رسیده است که رهبران لبنان دوست را از دشمن جدا کنند
بدیع یونس
طرحهای کنونی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس برای ایجاد یک لبنان توسعهیافته و مرفه است – ANWAR AMRO / AFP
از آغاز هزاره سوم تا امروز لبنان بر سر چند راهی قرارگرفته و به نقطه کشمکش میان قدرتهای مختلف تبدیل شده است. سازمان حزبالله هم در تلاش است تا به متحدان خود چنین وانمود کند که لبنان به میدان کشمکش میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی مبدل شده است و آنچه اکنون در لبنان میگذرد بازتاب عادی همین وضعیت است.
هدف از این راهبرد در ظاهر بیطرف نگهداشتن لبنان در کشمکشهای منطقهای عنوان میشود، اما در حقیقت هدف این است که لبنان از محیط عربیاش بیرون کشیده شود و به دامن جمهوری اسلامی برود. برای رسیدن به این هدف سالها کار و پیکار صورت گرفته است تا اینکه در سال ۲۰۱۵ مشاور خامنهای بهصراحت در بیروت اعلام کرد که کشورش بر چهار پایتخت عربی ازجمله بیروت تسلط یافته است.
حال این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا رویکرد کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و رویکرد رژیم جمهوری اسلامی ایران در منطقه یکی است و تفاوتی با همدیگر ندارند؟ در حقیقت فراخوانهای گذشته و طرحهای کنونی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس برای ایجاد یک لبنان توسعهیافته و مرفه است؛ لبنانی که هر فرد در آن از حقوق کامل و از مزایای یک زندگی شرافتمندانه برخوردار باشد؛ اما شاید تصویری که در نخستین نگاه در اذهان کژاندیشان شکل بگیرد این باشد که اینها همه در چهارچوب منافع کشورهای عربی قرار دارد؛ اما شگفتانگیزتر از آن کمدی تلخی است که در واقعیت لبنان جاری است و تابهحال سیاستمداران بر سر قدرت در لبنان هیچ اعتنایی به منافع ملی کشور و حقوق شهروندان خود ندارند.
ازاینجهت بهوضوح میبینیم که گروه شبهنظامی وابسته به رژیم ایران سلطه خود را بر همه نهادهای دولتی در لبنان تحمیل کرده است و حتی درباره سیاست خارجی دولت، دستور کار شورای وزیران و زمان برگزاری نشستهای آن تصمیم میگیرد. این گروه اکنون لبنان را که نقطه تلاقی فرهنگی و سیاسی میان شرق و غرب محسوب میشد، به یک جزیره منزوی و تنها تبدیل کرده و روابط آن را با جهان خارج گسسته است؛ اما باوجوداین نه رئیسجمهوری لبنان برای اظهار خشم و نارضایتی خود دست اعتراض بر میز میکوبد و نه نخستوزیر آن حاضر به استعفا میشود.
واقعیت این است که کشورهای عربی حوزه خلیجفارس همواره در کنار لبنان قرارگرفتهاند، از آبرو و منافع مردم لبنان دفاع کردهاند و در غم و شادی مردم لبنان خود را شریک دانستهاند. بهرغم همه حملههای لفظی برخی مقامهای لبنانی یا تجاوزهای عملی شبهنظامیان لبنانی وابسته به ایران که علیه کشورهای عربی خلیجفارس صورت میگیرد، صدها هزار شهروند لبنانی در این کشورها زندگی میکنند و از همه حقوق انسانیشان بهرهمندند.
حزبالله، گروه حوثیهای یمن را در پرتاب پهپادها و موشکهای بالیستیک به کشورهای عربی خلیجفارس آموزش میدهد، مواد مخدر و قرصهای کپتاگون را از حومه جنوبی بیروت به این کشورها قاچاق میکند، اما در مقابل این کشورها، نهتنها به شهروندان لبنانی آسیبی نمیرسانند، بلکه در گزارشها و بیانههای خود برای شهروندان لبنانی استثنا قائل میشوند و حقوق جانی و مالی آنان را محترم میشمارند.
طرح تازهای که اکنون کویت و سایر کشورهای عربی خلیجفارس برای نجات لبنان از بحران کنونیاش ارائه کردهاند نیز در همین راستا است. طرحی که در اصل انتظار میرفت از کاخ ریاستجمهوری در بعبدا یا از کاخ نخستوزیری در بیروت صادر شود که نشد. حالا کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس این طرح را در دست گرفتهاند تا بر اساس قوانین حسن همجواری و هنجارهای بینالمللی لبنان را از بحران به وجود آمده در روابط خارجیاش نجات دهند.
بر اساس گزارش رویترز و خبرهای درز کرده، مفاد این طرح بر محور توافق طائف، اجرایی شدن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و برگزاری انتخابات در زمان تعیینشده میچرخد. افزون بر آن، وزیر خارجه کویت در دیدارش از بیروت پیشنهادهایی را مطرح کرد که تشدید نظارت بر صادرات و قاچاق مواد مخدر به کشورهای عربی خلیج از آن جمله است. وزیر خارجه کویت پس از بازدید از بیروت اظهار داشت که اکنون کشورهای عربی خلیجفارس در انتظار پاسخ مقامهای لبنانی به سر میبرند.
واقعیت این است که پیشنهادهای کشورهای عربی خلیجفارس در راستای اعتمادسازی و نجات لبنان از بحران قرار دارد؛ اما آیا مسئولین لبنان حداقل یکبار برای درک مسئولیت و انجام رسالت سیاسی و ملی خود آماده خواهند شد؟ در شرایط کنونی منافع لبنان ایجاب میکند که لبنانیها از راهحل پیشنهادی داخلی گذشته که به دلیل لجاجت و مشکلتراشی حزبالله عملی نشد، صرفنظر کنند. آنها باید با صراحت میان دوست و دشمن تفکیک قائل شوند و پسازاین در برابر اقدامهای خصمانه و سیاستهای جانبدارانه حزبالله که لبنان را به قهقرا کشانده و در عمق کشمکشهای منطقهای فرو برده است، گذشت و تساهل را کنار بگذارند.
لبنانیها باید این واقعیت تلخ را درک کنند که بیطرفی در برابر گروهی که بیطرفی را به رسمیت نمیشناسد، پذیرفتنی نیست. در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با پیروی از تئوری صدور انقلاب و پشتیبانی سپاه پاسداران از شبهنظامیان نیابتیاش در بیرون از کشور، امنیت و ثبات منطقه را به خطر انداخته است، باید همه لبنانیهایی که به استقلال و حاکمیت لبنان باور دارند، گرد هم آیند و صدای خود را بلند کنند که ما در مواجهه با دشمن مشترکمان، جمهوری اسلامی ایران، در کنار دوستان و برادران خود در کشورهای عربی خلیجفارس قرار داریم.
همچنان لازم است مردم لبنان بدانند که کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در امور لبنان مداخله نمیکنند و هیچگونه برنامه مخفی علیه این کشور ندارند و شروطی که این کشورها برای بهبود روابط با لبنان مطرح کردهاند، بازتاب مثبتی برای هر دو طرف خواهد داشت. ایجاد یک دولت توانا در لبنان که بتواند مرزهای کشور را کنترل کند و نیروی نظامی را در انحصار خود داشته باشد، پیش از همه به سود مردم لبنان خواهد بود؛ اما در مقابل تسلط رژیم جمهوری اسلامی ایران بر لبنان، دولت را تضعیف کرده است، فساد را گسترش داده و قاچاق مواد مخدر را فزونی بخشیده است، لبنان را به سکوی تهدیدی برای جهان عرب مبدل کرده و روابط آن را با جهان قطع کرده است. درحالیکه قانون اساسی لبنان در مقدمه خود تاکید میکند که «لبنان یک کشور عربی است».
از: ایندیپندنت