نه. من از آن ها نیستم که چون از حکومت اسلامی نفرت دارم، هر اتفاقی را که در کشور بیفتد، با ربط و بی ربط به آن نسبت دهم.
اما این که مردی زن نوجوان اش را سر ببرد و با خنده و افتخار سر بریده را در شهر بچرخاند، قطعا به حکومت نکبت ربط پیدا می کند.
همین الان است که عده ای از ذوب شدگان ولایت با پوزخند استهزا آمیزی به من بگویند که مگر در امریکا شوهر زن اش را نمی کشد؟
مگر در اروپا جنایت های خانوادگی رخ نمی دهد؟
و از این رطب و یابس ها که همیشه در مقابله با چنین رویدادهایی از خورجین شان بیرون می آورند.
چرا حکومت اسلامی همدست قاتل است؟
پاسخ ساده است: وقتی قانون اسلامی به مرد اجازه دهد تا با دختر بچه ازدواج کند، وقتی قانون اسلامی پشتیبان مرد در جلوگیری از گرفتن طلاق همان دختربچه باشد، وقتی قانون اسلامی تحت ضوابطی به شوهر اجازه قتل همسرش را بدهد و موضوع از زاویه ناموسی در محکمه مطرح شود، معلوم است که شوهری که پسر عموی دختر نوجوان است با همدستی برادران اش دختر بی پناه را بی ترس و واهمه سر می برد و با افتخار سر بریده را در خیابان های شهر می گرداند.
می گویند این گونه از جنایت ها در مناطقی از خوزستان طبیعی ست و قانون با جنایتکارانی این چنین در این مناطق برخورد سخت نمی کند.
اینجا موضوع آینده ایران مطرح می شود. آینده ی کل ایران.
رضا شاه با تلاش بسیار و قدرت قاهره، توانست ملوک الطوایفی و قانون شکنی و «هر منطقه یک قانون» را در ایران براندازد، و تا حد زیادی سر بُرَندگانِ متکی به دین و قوانین جنایتکارانه شرع را محدود سازد.
با سرعتی که امروز حکومت نکبت به قهقرا سقوط می کند، و «هر کی هر کی» بر کشور حاکم می شود، در جایی که شوهر سر زن نوجوان اش را می برد یا فردی از اراذل و اوباش، در وسط خیابان شهر، رگ گردن افسری وظیفه شناس را می زند، ما ناچار خواهیم بود، در دوران عبور از این حکومت، شخصیتی مانند رضا شاه را بر سر کار بیاوریم تا آن نظم و قانون از دست رفته را در وهله ی اول با ضرب و زور به کشور بازگرداند و بعد دعا کنیم که این شخص فرضی، در بطن خود، انسانی دمکرات و مردم دوست باشد، و بعد از استقرار نظم و قانون، آزادی ها را به تدریج به حد اعلای خود برساند.
این، اندیشه ای است که باعث هراس هر انسان آزادی خواه ی می شود، ولی واقعیت جامعه نشان می دهد که جز این راهی در پیش رو نخواهیم داشت و بعد از سقوط این حکومت بدکار، با هرج و مرج دهشتناکی رو به رو خواهیم شد که راه مقابله با آن تنها همین کار خواهد بود.
از: گویا