فرامرز داور: احیای یک هراس تاریخی؛ چرا ایرانیان از روسیه می‌ترسند؟

جمعه, 6ام اسفند, 1400
اندازه قلم متن
فرامرز داور

روس ها حرم امام هشتم شیعیان در شهر مشهد را در نهم فروردین ۱۲۹۱ به توپ بستند و اموال آن را به غارت بردند. «علی خامنه ای» هرگز در سخنرای های خود به این واقعه اشاره نکرده است

 

اگر چه نزدیک‌ترین تجربه مستقیم از جنگ برای ایرانیان، نبرد خونین هشت ساله در دوره رهبری «روح‌الله خمینی» بین ایران و عراق است اما ترس تاریخی از نیروی خارجی در بین شهروندان ایرانی از روسیه است. چرا این ترس در این زمانه احیا شده است؟

***

سریال تلویزیونی«خاتون» در ایران که فجایع اشغال نظامی گیلان توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر کشیده، اخیرا پربیننده شده است. 

این سریال، اشغال نظامی گیلان و مرکز آن، رشت را با ورود کشتی‌های نظامی به سواحل ایران در دریای خزر و پرواز هواپیماهای روسی بر فراز شهر، یکی از پرمحنت‌ترین دوره‌های معاصر ایران در جریان جنگ جهانی دوم را نشان می‌دهد.

سازندگان سریال با استفاده از سابقه بدی که روسیه نزد ایرانیان دارد، آن هم درست در دوره‌ای که این کشور با سیاست‌های اخیر خود در برابر جمهوری اسلامی، سابقه بد ذهنی شهروندان ایرانی را تشدید کرد، موفقیت تجاری خود را تضمین کرده‌اند. 

پخش این سریال با سفر «ابراهیم  رئیسی»، رییس جمهوری ایران به مسکو و رفتار تحقیرآمیز روس‌ها با او و نیز لشکرکشی روسیه به مرز اوکراین و سرانجام حمله نظامی به این کشور هم‌زمان شده است.

چند روز پیش از ورود نظامیان روسیه به خاک اوکراین، در رخدادی بهت‌آور برای ایرانیان، «لِوان جاگاریان»، سفیر روسیه در تهران به بنای یادبود «الکساندر گریبایدوف»، وزیر مختار کشته شده روسیه در ایران در باغ سفارت این کشور ادای احترام و تصاویر آن را منتشر کرد.

گریبایدوف در حساس‌ترین سال‌های تاریخ ایران، در دوران سلطنت «قاجار»، یعنی در زمان جنگ‌های ایران و روسیه که به جدایی وسیع سرزمین‌های ایران در قفقاز و الحاق آن‌ها به روسیه انجامید، در مذاکرات صلح بین دو کشور و تشکیل عهدنامه «ترکمنچای» در بهمن ۱۲۰۶ خورشیدی که با صفت «ننگین» در حافظه تاریخی ایرانیان حک شده است، نقشی کلیدی داشت. 

او کوتاه مدتی بعد از اجرای ترکمنچای، به عنوان سفیر روسیه در تهران ارتقای مقام گرفت و البته با خشمی که در میان ایرانیان از رفتار متفرعنانه خود ایجاد کرد، ۹بهمن ۱۲۰۷ در سفارت روسیه در تهران کشته شد.

«لارنس کلی»، نویسنده کتاب «دیپلماسی و قتل در تهران» که درباره روابط ایران و روسیه و نقش گریبایدوف در آن است، درباره رفتار ستم‌گرانه و تحقیرآمیز گریبایدوف در زمان سفارتش در ایران، از تجاوز به حق و حقوق مردم تا قتل و غارت‌هایی که در زمان عزیمت از تبریز به تهران کرد و هم‌چنین گستاخی در دربار ایران، از جمله این که بر خلاف دیگر سفرا، در برابر شاه نمی‌ایستاد و می‌نشست و کفش از پا در نمی‌آورد، نوشته است.

لارنس در این کتاب از قول فرمانده نظامیان روسیه در جنگ‌های قفقاز، از جمله جنگ با ایران نقل کرده است که پس از مشاهده رفتار گریبایدوف در ایران، به او توصیه کرده بود: «نباید مردمان مغلوب را خانه‌خراب کرد.» 

گریبایدوف هم به او پاسخ داده بود: «ایرانیان فقط در برابر قدرت خاضع‌اند.» 

در دوره جمهوری اسلامی، سریالی از تلویزیون حکومتی ایران درباره گریبایدوف ساخته و پخش شد به نام «وزیر مختار» که بر خلاف سایر سریال‌هایی که بعد از سال‌ها دوباره پخش می‌شود، هرگز در عصر ابراز دوستی با روسیه پخش مجدد نشد.

اشغال و کشتار در تبریز، قزوین، اصفهان، گیلان، بخش شمال غربی ایران که امروزه شامل آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل است، کشتار در مهاباد و حتی بمباران حرم امام هشتم شیعیان در مشهد در فروردین ۱۲۹۱ و غارت اموال مردم، گوشه‌ای از اقدامات روسیه در ایران پس از جنگ‌های طولانی ایران و روس و ماجرای گریبایدوف است. 

آیت‌الله خامنه‌ای که زاده مشهد است، هرگز در سخنرانی‌های ضد خارجی خود به این واقعه در شهرش که به کشته شدن ده‌ها نفر انجامید، اشاره نکرده است.

۱۷۹ سال پس از عهدنامه ترکمنچای و قتل گریبایدوف در تهران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در مهر ۱۳۸۶ پذیرای «ولادیمیر پوتین»، رییس جمهوری روسیه شد و به او گفت: «تصویر ملت روسیه در ذهن ما، تصویر روشن و خوبی است و این به علت مقاومت‌ها و تدابیری است که ملت روسیه در مقاطع مختلف از خود نشان داده است.»

پوتین برای مذاکره درباره تقسیم دریای خزر به تهران آمده بود که از دید ایرانیان، جمهوری اسلامی امتیازات وسیعی درباره آن به روسیه بخشیده و از سهم تاریخی خود در این دریا کوتاه آمده است. 

وقتی آیت‌الله خامنه‌ای به پوتین درباره تصویر روشن و خوب روسیه در ایران می‌گفت، ایرانیان نگاهی به غایت مشکوک همراه با آمیزه‌ای از تحقیر شدگی ملی در برابر روسیه داشتند. این وضعیت در سال‌های بعد شدیدتر هم شده است، به طوری که برخی از سیاست‌مداران جمهوری اسلامی هم در پشت پرده و در دور از انظار عمومی، روسیه و پوتین را عامل تحقیر ملی خوانده‌اند.

نقطه اوج آن در گفته‌های «محمدجواد ظریف»، وزیر وقت امور خارجه جمهوری اسلامی چند ماه پیش از ترک این پست، در مصاحبه‌ای بیان شد که ظاهرا قرار نبود منتشر شود. 

ظریف گفته بود روسیه عامل اصلی ایجاد مانع در منفعت بردن ایران از توافق هسته‌ای بود و بلافاصله پس از توافق، نیروهای جمهوری اسلامی را به جنگ زمینی در سوریه کشاند و از جمله با هزینه جانی ایرانیان، «بشار اسد» را در قدرت حفظ کرد. 

کار تا به آن‌جا پیش رفت که جنگنده‌های روسی بدون اطلاع افکار عمومی در ایران، در پایگاه هوایی همدان مستقر شدند و از آن‌جا عملیات نظامی شکل دادند. یک بار هم از جنوب دریای خزر به سوی مواضعی در سوریه موشک‌های کروز شلیک کردند که اقدامی کاملا بی سابقه در تاریخ دریای خزر پس از فروپاشی شوروی بود. 

مقام‌های جمهوری اسلامی این همراهی نظامی را «دفاع از حرم»، یعنی مدفن خواهر امام سوم شیعیان در پایتخت سوریه می‌خواندند اما هیچ اشاره‌ای به بمباران حرم «امام رضا» در مشهد، شهر زادگاه علی خامنه‌ای توسط روس‌ها نکرده‌اند و نمی‌کنند.

شگفت‌انگیز این که همراهی نظامی و سیاسی ایران با روسیه و حالا حل شدن دیپلماسی تهران با این کشور و البته چین، بدون داشتن سابقه منفی رهبران ایران از روسیه در چهل و چند سالی که از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ می‌گذرد، نیست. اعدام «صادق قطب‌زاده»، یاور اصلی آیت‌الله خمینی در انقلاب بر اساس مدارکی بود که روس‌ها از او جمع‌آوری کرده و در اختیار مقام‌های وقت گذاشته بودند. 

محمدجواد ظریف در کتاب خاطرات خود از دوره ماموریت در نیویورک گفته است که ماموران جمهوری اسلامی همواره از همکاران روس خود حساب می‌بردند و نگران بودند در صورت انجام اقدامی که آن‌ها نمی‌پسندند، عکسی از ماموران ایرانی در کنار مشروبات الکلی ساخته و جعل شود و در اختیار مقام‌ها در تهران قرار گیرد.

مقام‌های جمهوری اسلامی، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی که در سال‌های اول انقلاب عضو «شورای عالی دفاع» بود و سپس به ریاست جمهوری رسید، هرچند مستقیم درگیر جنگ با عراق نبود اما بی تردید بیشتر از افکار عمومی ایران از حمایت نظامی شوروی از «صدام حسین» در جنگ با ایران مطلع است. 

رفتار روسیه در ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، بدقولی‌های چند دهه‌ای و محروم کردن ایران از تامین سوخت این نیروگاه موضوعی است که هنوز جمهوری اسلامی با آن درگیر است.

با وجود چنین سابقه و تاریخ پردرد و خونینی که کمترین نشانی از اعتماد به روس‌ها باقی نمی‌گذارد، جمهوری اسلامی بار دیگر چنان خود را به دامن روسیه و شخص پوتین انداخته که از محکوم کردن حمله غیرقانونی و متجاوزانه روسیه به خاک اوکراین عاجز است. مقام‌های جمهوری اسلامی در فاجعه حمله روسیه به اوکراین، از مواضع سنتی خود که محکوم کردن تجاوز بوده است، عدول کرده و برای اولین بار با متجاوز به یک کشور خارجی همراه شده‌اند.

«حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران می‌گوید حمله روسیه نتیجه سیاست‌های غلط امریکا و «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) است و به جای محکوم کردن متجاوز، قربانی، یعنی اوکراین را ملامت می‌کند. اما ناباورانه‌تر، اظهارات رئیسی در تماس تلفنی با پوتین است که گفته بود امیدوار است آن‌چه اتفاق می‌افتد، یعنی تجاوز روسیه به اوکراین، به نفع ملت‌ها و منطقه تمام شود.

جنگ در اوکراین البته برای گروهی از افراطیون جمهوری اسلامی مایه خوش‌وقتی است. چرا که احتمالا دولت اوکراین را آن قدر درگیر می‌کند که فرصتی برای پی‌گیری فاجعه سرنگونی هواپیمای مسافری خود در تهران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باقی نمی‌گذارد. اما هم‌زمان مایه عبرت هم شده است و هشدار می‌دهند این همان کشوری است که در اطمینان به غرب، برنامه اتمی و سلاح‌های هسته‌ای خود را تحویل داد و اینک برای دفاع از خود، تنها و ناتوان و بی ابزار است.

دریابان «علی شمخانی»، مسوول اصلی تنظیم مذاکرات اتمی ایران با قدرت‌های جهانی برای نجات توافق «برجام» در بحبوحه بحران اوکراین گفته است که برنامه اتمی ایران باید به شکل تهدیدی دایمی برای امریکا باقی بماند تا عهدشکنی مجدد نکند.

مقام‌های جمهوری اسلامی خطر روسیه را درک کرده و احتمالا برخی از آن‌ها نتیجه سیاست ویران‌گر کنونی در برابر آن کشور را می‌فهمند اما روسیه با گروگان گرفتن پرونده اتمی جمهوری اسلامی، وضعیتی سخت برای نظام ساخته است.

در وضعیتی که جمهوری اسلامی در سنگلاخی دست‌ساز از مذاکره مستقیم با امریکا پرهیز دارد و آن را به روسیه واگذار کرده است و البته همراهی مسکو با تهران در نقض قطع‌نامه‌های سازمان ملل متحد در جنگ یمن، ادامه ارسال سلاح برای شورشیان حوثی و جلوگیری از محکومیت جمهوری اسلامی در شورای امنیت، تهران راهی برای  توازن بخشی به این وضعیت پیدا نمی‌کند.

ناتوانی جمهوری اسلامی در محکوم کردن روسیه در به راه انداختن جنگ در اوکراین، (امری که حتی در صورت وقوع، اهمیت و هزینه چندانی هم برای مسکو ندارد) از اولین نتایج سیاست نظام در «چرخش به شرق» و تمنا از روسیه است.

روسیه با اقتصادی کوچک اما توان نظامی بزرگ، در صورتی می‌تواند به غیر از استفاده از حق «وتو» به جمهوری اسلامی کمک کند که نیاز به نیرو و‌تجهیزات سرکوب از امکانات داخلی در ایران فراتر رفته باشد. در غیر این صورت، روسیه خطری برای موجودیت ایران است که وضعیت دریای خزر و ‌‌حقوق در معرض تهدید ایران، نمونه عینی آن محسوب می‌شود.

 بی‌دلیل نیست که ترس تاریخی ایرانیان از روسیه احیا شده است.

از: ایران وایر 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.