* آشفته بازاراین روزها در تمامی جهات متعاقب واریز یارانه با نرخ های متفاوت و دربسیاری موارد بدون ضابطه…. باتعریف اصولی ۳۰۰ در صد تورم را که حدیث مفصل خواندن دارد همراه اورد و هر چه در این باب نوشته شود فاجعه بشمار اید و تکراریست و عارف و عامی بخوبی بران وقوف دارند و با تمامی وجود لمس مینمایند-….
*هر چند متولی ناتوان فعلی در گفتگوی تلویزیونی دیشب خود تورم ۶۰ در صدی و کسر بودجه کلان را در اغاز امدن خود بعنوان میراثی از دولت روحانی مطرح ساخت…
*اثار تمهیدات جدید اقتصادی با تعریف «جراحی اقتصادی» بسرعت برتمامی عرصه های مورد نیاز جامعه واقعا متوحش – اثر گذاشته و خواهد داشت که در هر کوی و برزن شاهد ان…
* این روش و منش نیست مگر سرگرم ساختن بیشتر مردمان انبوه گرفتا رمعاش – انهم با برنامه و دور شدن از خواسته های اصلی وجلوگیری از تعمیم ارزش های انسانی که دوران های تاریخ گذشته میهن تحت سلطه و ستممان را تداعی مینماید.
* همچنانکه پیش بینی میشد حاصل مطالعات ونتایج اقدامات اخیر… در عمل بهبودی نشان نداده
* برنگرانان معاش دقیقا بر خلاف هدف «البته صوری !اطاق فکر جماعت» افزود و نیست مگر تعمد (البته بعنوان نمونه ) در حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی با همه ایرادات و حواشی که همراه با ندانم کاری ها با عناوین متفاوت بطول ۴ دهه با انتصابات غلط و نادانی ها موج سهمگین گرانی ها راکه تبلور ان در افت ارزش ریال در دست مردم با حدود ۵۰۰۰ برابر (۶۵ریال و ۳۲۰۰۰۰ریال ) را میتوان در همه موارد دید تا انجا که افت شدید پندار، گفتار و رفتار را در پی اورده است
* پر واضح که رفاه مردم تحت تأثیر به اصطلاح برنامه های معیوب البته جهت دار اقتصادی دولت «باتعریف وسیعترحکومت» قرار گرفته تا انجا که به راحتی سیاستهای فسادزای خود را به پیش میبرند….. جریانی که ردپای حمایت نیروهای امنیتی نیزدر ان بخوبی دیده میشود.
*پر واضح است که اقتصادحاکم فعلی نشأت گرفته از سیاستهای ایدئولوژیک حاکمیت در جهت تأمین مصالح و منافع مردم حرکت نمیکند.
*بررسی روند اجرای برنامه های دولتها و مجالس انتصابی بعنوان حکومت طی دهههای اخیر نشان میدهد که سیاستهای اعمال شده در جهت عکس عمل کرده ورفاه حداقلی مردم را نیز تحت الشعاع قرار داده است.
* تصمیمهای لحظهای طراحان اقتصادی حکومت در پوشش دولت ها ی کارپرداز مخصوصا جماعت فعلی عاملی شده تا نگرانیهای جامعه نسبت به ناتوانی درتامین معاش «اولین و ابتدائی ترین نیاز زندگی » افزون شود…
* اشاره ای گذرا به نیازهای مردمان با تعریف « آبراهام هَرولد مَزلو » ۱۹۰۸ – ۱۹۷۰) روانشناس انسانگرای آمریکایی شناخته شده بعنوان پدر روانشناسی انسانگرایانه…. که در ۱۹۵۴ کتاب «انگیزه و شخصیت» را – دربارهٔ «نظریه سلسله مراتب نیازها » منتشر کرد… انچنانکه معیار دول پیشرفته در برنامه ریزی های اجتماعی – فرهنگی ست و باعث توسعه و پیشرفت جوامع…. در این مبحث ضروریست:
- نیازهای زیستی اولین در این سلسلهمراتب هستند و بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. یعنی: خوراک، پوشاک، مسکن، سکس و خواب.
تا زمانی که نیازهای اولیه در واقع اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص راتحت تاثیر قرار می دهد – این نیازهای ابتدائی سطحی تعریف شده والبته بسیار نقش افرین، اساسی وبنیادی میباشند
- نیازهای امنیتی، رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اولیه ؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده
۳) احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودیست اجتماعی و هنگامی نیازهای اجتماعی اوج میگیردکه آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
۴)احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
- خودشکوفایی و خودانگیزشی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد.
* در این میان نا گفته نماند: نزدیک به ۵۰ میلیون یعنی بیش از نیمی مردمان ساکن این دیار خاموشان در محدوده فقر زندگی میکنند و در چنین شرایطی حکومت تنها برای افزایش حقوق شاغلین و باز نشسته ها میانگین ۱۰ درصدی را در نظر گرفته در حالیکه بر اساس آمار رسمی نرخ تورم در پایان اسفند سال گذشته حدود /۴۰ درصد اعلام شده است.
* در این وضعیت اعمال چنین سیاستهائی این گمانه را در اذهان عمومی شکل میدهد که مجموعه نظام نه تنها به فکر تأمین منافع و رفاه آنان نیست بلکه با سیاستهای مغرضانه و معیوب خود مردمان را بیشتر در تنگنای تأمین نیازهای مبرم قرار میدهد تا در تامین نیازهای اولیه بمانند و فرصت هیچگونه تعمقی در سایر موارد نداشته باشند !
* پرسش اینست؛ دولت منصوب حکومت که فاقد توان جلوگیری از رانت، قاچاق و فساد است، بر مبنای« ذات نا یافته از هستی بخش… » چگونه از عهده اداره امور کشور در راستای حفظ و صیانت از حقوق و منافع ملی بر میآید ؟؟
* و قادر به مدیریت هیجانات در پیش جامعه که خواه و نا خواه به نابودی زیر ساختها و سرمایه های ملی علاوه بر جان عزیز انسانها مخصوصا نسل ازرده جوان بدور مانده از اعتبار و منزلت – با این وضعیت نا بهنجارو نا مانوس غیر اصولی – منتهی میشود.. خواهد بود !
لب مردمان گرفتار این دیار خاموشان به استناد شواهد فراوان باور دارند که متولیان فعلی فارغ از میزان شایستگی ها به دلایل بسیار طریق ثواب و اصلاح را حتی با ضوابط و قانونهایی که مصوب کردهاند هر چند در موارد بسیاری مغایر استانداردهای حتی منطقه ای – نمیتوانند بپیمایند
از سویی تعدیل و تغییرات موردی هر چند نا کافی، برآمده از تدبیر جامعهی جوان، متفکر، تحصیلکرده، عاقل، مخالف تلفات انسانی و نابودی زیر ساختها و سرمایههای ملی، چند سال یک بار از طریق حضور در پای صندوق رأی اغلب سازمان یافته ؟ با حرکتی آرام، متین و اصلاح طلبانه و … نیز پاسخگوی منافع ملی واقعی در شرایط فعلی نتواند بود …
و معتقدند ایجاد این روزنهها صوری بوده و مسکنی است برای قدرتمداران مخالف کشورهای زورگو، که در داخل مملکت همان میکنند و رطب خورده منع رطب کی کند …؟!
مردمانی با انبوه مشکلات، بدون برنامهریزی، درگیر تامین معاش، گرفتاران خط فقر و فلاکت و آنان که از نیازهای اولیهی زندگانی (بدلایل روش که پرداختن به ان تکراریست ) و بتبع ان از سلامت جسم، فکر و روان محرومند…..
به امید ظهور منجی با توسل به تقدیر الهی و اینکه سرنوشت ادمیان از پیش تعین شده و مقدر است !! با امواج سهمگین تلویزیونهای داخلی، از سوئی سیاه نمائی مطلق تریبونهای در دست مهاجرین ازرده از عملکردها، از همه اثر گذارتر تاثیر غیر قابل انکار دنیای مجازی و ورود لحظه ای این رسانه های ارزان در دست همگان…. حتی انتشار کوچکترین رخ دادها…. محاصره شدهاند…
اندیشمندان و روشنفکران منقاد، آگاه و متخصص – در واقع و در همه حال مسئول اصلاح امور، دوستان دگراندیش و همهی میهندوستان در صحنه و واقف به امور و امکانات………با اشراف به جمیع جهات…. راه چاره را در پیمودن باور «گام به گام شادروان بازرگان » میدانند- البته بر خلاف خارج نشینان از بسیاری لحاظ ازرده – کلنگی شدن مملکت را مخالف منافع ملی در وضعیت فعلی عنوان و تنها راه شناختهاند.
دلسوزان جامعه و آنان که از علایقشان به میهن، مردم و انسانیت با همه ناملایمات….. هنوز نشانههایی بر جای مانده با همه موانع و روش های مخالف منافع ملی….. باید راهکارهایی که آزردگی عمیق و بیانگیزگی وافر جامعه و انحرافهای موجود را کمتر کند ارائه دهند.
در مبحث وتعریف مدیریت اصل «مسئولیت، اختیار و پاسخگویی» را مرور کنید، اختیار تصمیمگیری در مسائل کلان بدون تخصص و پاسخگویی، محصولی چنین دارد و همهی مسئولان ریز و درشت چون پاسخگوی رفتار و دیدگاههای خود نیستند و از مجازات معاف … چنین دستاوردی را به ملت ارائه دادهاند.
بیان و انعکاس مجموعهی عملکردها و به فراموشی سپردن خیانتها در پوشش و عنوان خدمت، طی سالیان متمادی این واقعیت را به دنبال داشته که نبایستی انتظار داشت بانیان نظام بتوانند و بخواهند عرصه را به صاحبان فکر، برنامه، اندیشه و وطندوستان سلیم النفس، متخصص و خیرخواه واگذار کند… به این دلیل که نگران پاسخگویی خود میباشند.
باید به آنان اطمینان داد که به اعتبار منافع ملی و جلوگیری از خسارتهای انسانی و مادی، برکناری آنان با آرامش کامل و حتی تقدیر و تدبیر! همراه خواهد بود تا تجدید نظری اساسی به عمل آید و تدبیر و میانهروی مشکلات را کاهش دهد.
طبعا فرصت حساب رسی به عملکردها با توجه به درجه مسئولیت ها و شایستگی متولیان با اینهمه دست اوردها با متانت کامل فراهم شدنیست و نبایستی نادیده گرفته شود !
عدم اطمینان به آینده، نبود برنامهریزی و سکوت بر آنچه که مخصوصا طی سال گذشته از لحاظ اقتصادی جامعه با آن مواجه بود،
وافت شدید مرتبهی علمی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، منطقهای و بینالمللی ایران و ایرانی را در پی داشته….
تا زمانی که از دشمنی، نفوذ خارجی، جاسوسی، استکبار و شعارهایی بدین گونه سخن میرود درب بر همان پاشنه خواهد چرخید و صاحبان قدرت ادامهی وضعیت فعلی را به دلیل استمرار حضورشان بر هر تغییری ترجیح میدهند.
ضربالمثلهایی مشابه: «بد میکنی و نیک طمع میداری» یا «به جز از کشته ندروی» و یا «کل نفس بما کسبت رهینه» و بالاخره «لیس للانسانَ الا ما سعی» و … مصداق وضعیت ماست و محصول بی تدبیری ها.
امید اینکه مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی با همه مشکلات در امر انتشار، نظارت های بی مورد و خلاف قوانین – بعنوان چشم و گوش جامعه – بتوانند بدون نگرانی از توقیف و در پی ان بیکاری جوانان شاغل در خود … خدمتها و خیانتها را با ادبیات مناسب به اطلاع ملت برسانند و جامعه در کمال متانت پاسخ متولیان امورکه هریک در ایجاد شرایط فعلی نقشی داشتهاندرا از آنان بخواهند…
تا ضمن پاسخ به چرایی وضعیت موجود – به دلیل ناتوانی در هدایت امور در صورت خیانت نکردن به ملک و ملت، به حاشیهی امن بروند و بگذارند منتخبین واقعی اکثریت با وضع قوانین مناسب روز و زمان – امور را سامان داده و جبران مافات نماید… که چنین باد.