من بطور جدی پیشنهاد می کنم که وقتی یک نفر می خواهد نماینده مجلس یا مسئول عالیرتبه کشور بشود، یک بار برای همیشه به او مفهوم اعداد و بخصوص اعدادی مثل ده، صد، هزار، میلیون، میلیارد و جدول ضرب را یاد بدهند و از او امتحان بگیرند و اگر واقعا متوجه اعداد می شد، بعدا او را به مجلس یا دولت راه بدهند. نمی شود که یک آدمی مثل خانم فاطمه آلیا دو دور نماینده مجلس باشد و بعد چشمش را ببندد بکلی و دهانش را باز کند به شعاع یک متر و نیم و بگوید: “اگر فقط نیمی از زنان جامعه ذخایر طلای خود را به زیر پای مقام معظم رهبری بریزند با آن میتوانیم بانکهای آمریکا را بخریم.” یعنی این خانم محترم قبل از گفتن این جمله نباید دو دقیقه فکر کند و بعد حرف بزند؟ یا فقط پنج دقیقه به مفهوم طلا، سکه، دلار، بانک، جمعیت، زنان، آمریکا و پول فکر کند و بعد همینطوری زاررررپ نظر ول کند وسط مجلس؟
ببین فاطمه خانم! اولا زنانی که قرار است سکه های طلای شان را بریزند زیر پای رهبر طبعا باید دلیلی داشته باشند. فرض کنید که خانمی سکه طلا یا گردنبند طلا یا سرویس طلا هم داشته باشد، ولی از رهبر خوشش نیاید، به نظر شما چنین خانمی اصلا حاضر می شود طلای خودش را بریزد پای رهبر؟ به نظر شما اصولا چند درصد زنان کشور حاضرند پول های شان را بریزند پای رهبر؟ یعنی فکر می کنید تعدادشان بیشتر از دو میلیون زنی می شود که به جلیلی رای دادند؟ اصلا بگذارید نه توی کار نیاوریم و فرض کنیم همه آن نه میلیون زنی که به روحانی بخاطر خاتمی و هاشمی رای دادند، اولا موجودی طلا داشته باشند و ثانیا عقل شان را موش بخورد و همه طلاهای شان را بریزند زیر پای رهبر کشور. اصلا بگذارید خسیس بازی در نیاوریم و کل زنانی که بیش از هجده سال دارند، هر چه طلا دارند بریزند پای رهبر یعنی حتی نصف طلای شان را هم که شما پیشنهاد کردید نه، همه طلایی که دارند بریزند زیر پای رهبر، فکر می کنید باید هر کدام چقدر طلا داشته باشند که با آن بتوانند بانکهای آمریکا را بخرند؟
ببینید! فاطمه خانم! من برای اینکه شما ممکن است حساب و کتاب بلد نباشید، که اگر بلد بودید این حرف های بی حساب و کتاب را نمی زدید، عرض می کنم که اگر فرض کنیم که قیمت یک سکه طلای بهار آزادی که همین امروز حدود ۹۶۰ هزار تومان بود، و قیمت یک دلار آمریکا که همین امروز حدود ۳۰۰۶ تومان بود، ضرب و تقسیم کنیم قیمت هر سکه می شود حدود ۳۲۲ دلار آمریکا. موجودی سه بانک مهم آمریکا یعنی بانک سیتی گروپ، مورگان و بانک آمریکا، جمعا تا همین دیروز حدود ۶۲۰۰ میلیارد دلار بود. یعنی برای اینکه بتوانیم این سه تا بانک را بخریم، حالا آن دو هزار بانک دیگر پیشکش، فقط همین سه تا را اگر بخواهیم بخریم باید ۱۹ میلیارد و ۲۵۴ میلیون سکه بهار آزادی داشته باشیم و حالا فرض کنید که کل زنان بالای هجده سال ایران تا ابتدای سال گذشته طبق آمار ۲۲ میلیون نفر باشند، و ما هم می دانیم که بچه زیر هجده سال معمولا طلا ندارد، اگر هم داشته باشد چیز زیادی نیست و آن را به بابای خودش هم نمی دهد چه برسد که آن را زیر پای رهبر بیاندازد، من حساب کردم، باید هر زن ایرانی بالای هجده سال نفری ۸۷۵ سکه بهار آزادی زیر پای رهبر نظام جمهوری اسلامی بریزند تا با آن بشود همین سه تا بانک آمریکا را خرید.
در حالی که کل طلایی که در بهترین حالت ممکن است در ایران وجود داشته باشد، و نه با ایثار بلکه به زور تانک از زنان طلادار کشور گرفته شود، خیلی خیلی خیلی که بشود می شود پنجاه میلیارد دلار. همین را ضربدر ۱۲۰ بکن که می شود ارزش همین سه تا بانک آمریکا. یعنی کلا ۱۲۰ کشور با جمعیت ایران باید داشته باشیم که همه طلای شان را بدهند و با آن بشود این سه تا بانک آمریکا را بخریم. البته من نه مخالف خریدن بانکهای آمریکا هستم، و نه مخالف این که زنان کشور همه طلای شان را بریزند زیر پای رهبر. منتهی دو دو تا می شود چهار تا، فوق فوقش بشود شش تا، خیلی که حزب اللهی باشی ممکن است بشود هشت تا، اگر در ولایت فقیه ذوب بشوی می شود ده تا، ولی خودتان فکر کنید، تا حالا دیدید دو دو تا بشود ۲۴۰ تا؟
حالا من اصلا کاری به این ندارم که اگر پول زیر پای طرفداران رهبری نریزند اصلا یک روز هم طرفدار می مانند یا نمی مانند، ما که از عالم غیب خبر نداریم، ولی به چشم خودمان ندیدیم.
به نظر من خانم آلیا یا نمی داند نصف یعنی چی، یا نمی داند طلا چه چیزی است، یا جمعیت ایران را با چین عوضی می گیرد، یا نمی داند بانک چه جور جایی است، یا فکر می کند آمریکا هم مثل سوریه است، فقط یک کم خارج تر است