مریم دهکردی
شامگاه دوشنبه ششم تیر ۱۴۰۱، دختر ۱۶ سالهای به نام «آریانا لشکری»، از اهالی نورآباد ممسنی در استان فارس با شلیک گلوله از اسلحه شکاری پدرش کشته شد.
چند منبع مطلع در گفتوگو با «ایرانوایر»، این قتل را عمدی دانسته و دلیل آن را «مسایل ناموسی» عنوان کردند. اما روایتهایی از سهوی بودن این ماجرا نیز شنیده میشود.
نورآباد یکی از شهرهای استان فارس در جنوب ایران است. این شهر مرکز شهرستان ممسنی است و فاصله آن تا کلانشهر شیراز حدود ۱۶۰ کیلومتر است.
***
چند صفحه مجازی که اخبار شهرستان نورآباد ممسنی را منتشر میکنند، گنگ و مبهم از وقوع یک قتل هولناک در این شهر خبر دادهاند. در یکی از پرطرفدارترین صفحات خبری، با تیتر «قتل خانوادگی در ممسنی»، خیلی مبهم به این فاجعه اشاره شده است اما نه از نام مقتول در خبر اثری هست و نه از تصویرش. حتی علت وقوع قتل هم ذکر نشده و تاکید شده است که اگرچه جزییات بسیاری از این قتل در اختیار دارند اما به خاطر «شأن» همشهریان خود از بیان جزییات واقعه خودداری میکنند.
یک منبع مطلع اما ساعاتی پس از وقوع قتل، در تماس با «ایرانوایر» میگوید: «اینجا شهر کوچکی است و همه همدیگر را میشناسند. یکی از نزدیکان آریانا به من گفت که این اتفاق سهوا افتاده و پدر آریانا بدون آن که قصد کشتن او را داشته باشد، هنگام تمیز کردن اسلحه، با آریانا و خواهرش شوخی کرده است. این فرد نزدیک به آریانا میگفت پدرش از پر بودن اسلحه اطلاع نداشته و با گمان این که خالی است، با آن به سمت دخترش شلیک کرده است.»
این روایت اما توسط منابع دیگری رد میشود. یکی از اهالی نورآباد ممسنی که از قتل آریانا لشکری اطلاع دارد، میگوید: «مادر آریانا سالها قبل از پدرش به خاطر اعتیاد جدا شده بود. البته خیلی تلاش کرد زندگی را بسازد اما وقتی دخترها از آب و گل درآمدند و تلاش او برای تغییر همسرش به نتیجه نرسید، طلاق گرفت. آریانا و خواهرش پیش پدرشان زندگی میکردند. میگفتند اعتیاد را ترک کرده اما گویا صبح دوشنبه محمدکاظم لشکری، پدر آریانا او را در پارک با جوانی دیده و شب از سر عصبانیت و خشم او را با شلیک گلوله کشته است. خیلیها میگویند حالت عادی نداشته و میخواسته خواهر آریانا را هم بکشد اما دخترک توسط همسایهها نجات پیدا کرده است. حالا هم خیلیها میگویند پدر آریانا تحت تاثیر مواد مخدر بوده است. اما من گمان میکنم مصرف مخدر و الکل معمولا وقتی پای جنایت در میان است، به عنوان ابزاری برای تخفیف در مجازات به کار میرود.»
این فرد مطلع در خصوص روایت سهوی بودن قتل آریانا لشکری میگوید: «بیشتر کسانی که درباره سهوی بودن این قتل حرف میزنند، از بستگان خانواده لشکری هستند. شما بهتر میدانید که در مناطق و شهرهای کوچک حفظ آبرو به هر قیمتی باید انجام شود؛ قتل برای حفظ آبرو، دروغ و وارونه جلوه دادن حقیقت برای حفظ آبرو. حتی گاهی مردم شهر میگویند این خبرها درز نکنند که آبروی شهر نرود؛ یعنی فقط بحث آبروی خانواده و فامیل و طایفه نیست، شهر هم به نظر آنها آبرو دارد.»
یکی دیگر از شهروندان ساکن نورآباد به «ایرانوایر» میگوید: «اینجا شهر کوچکی است و شایعه دهان به دهان میچرخد اما این اولین بار نیست که از این اتفاقها در شهر ما میافتد. اینجا به خاطر بافت عشایری، داشتن اسلحه شکاری امری عادی است. از وقتی به یاد دارم، در دعواهای خانوادگی بین در و همسایهها، به اسم غیرت، مردانگی و اصالت، از سر خودخواهی و خودشیفتگی، خون زنان و دختران ریخته شده است. آریانا هم قربانی همین لفاظیهای بیحاصل و بیقانونی محض است. من آنقدر در این شهر از قتل ناموسی شنیدهام که به محض این که گفتند دختر نوجوان خانواده لشکری کشته شده است، فقط حدسم این بود که حتما پدرش غیرتی شده و خون ریخته است تا خودش را آرام کند.»
یکی از افرادی که درباره قتل آریانا اطلاعرسانی کرده است، میگوید: «متاسفانه به دلیل همان باور به حفظ آبرو، اخبار مربوط به شهرستانها، بهویژه شهرستان ما، کمتر در رسانهها منعکس میشوند. من درست به یاد دارم فقط در سه ماه اول سال ۱۳۹۹، شش قتل در شهر ما اتفاق افتاد که خبری شد، درحالی که ما یقین داریم تعداد قتلها بیشتر است. خوب یادم هست جوان ۲۵ سالهای که مانع متلکپرانی دو مرد به دختران دوچرخهسوار در یکی از پارکها شده بود، به قتل رسید. بعد تمام مردم شهر دو دختر را مقصر میدانستند و میگفتند خون پسر مردم به خاطر آنها هدر شده است. بعضیها هم از این جوان تقدیر میکردند و میگفتند در راه دفاع از ناموسش خون داده است. هم منتقدان و هم مدافعان ماجرا تحلیل اشتباه داشتند. تنها چیزی که اهمیت ندارد، حق و حقوق زنان و دختران این شهر است.»
چرا باید قتلهای خانوادگی را جدی گرفت؟
زنگ خطر قتلهای خانوادگی در ایران سالها است که شنیده میشود؛ از زنکشی و شوهرکشی تا فرزندکشی که به نوعی در پناه قوانین رو به افزایش هستند.
در فاصله آبان تا آذر سال گذشته، خبر دستکم ۱۰ مورد قتل خانوادگی در شهرهای مختلف رسانهای شد.
قتل زن جوانی به دست مادرش در ماهشهر ، قتل زنی در اراک توسط فرزند ۳۰ سالهاش با ضربات چاقو، قتل یک زن ۴۵ ساله و فرزند ۲۵ سالهاش توسط برادر ۲۹ ساله زن به دلیل اختلافات خانوادگی، قتل زنی در جهرم به دست همسر ۶۴ سالهاش باز هم به دلیل اختلاف خانوادگی با ضربات چاقو، قتل دختر ۱۴ سالهای در شهرستان بختگان فارس به دست پدرش با اسلحه شکاری و تیراندازی مردی ۵۵ ساله در استان مازندران به دو خواهر جوانش از جمله این قتلها هستند.
ماجرای تکاندهنده قتل «بابک خرمدین»، خواهر و همسر خواهرش به دست پدر و مادر میانسال آنها و همچنین قتل «رومینا اشرفی»، دختر ۱۳ ساله اهل روستای «سفیدسنگان» تالش در استان گیلان که در سال ۱۳۹۹ با ضربه تبر در خواب توسط پدرش کشته شد، از تراژیکترین قتلهای خانوادگی سالهای اخیر هستند.
تکرار و تعدد این خشونت در بستر خانوادهها نشان میدهد که نمیتوان به بروز این ماجرا به عنوان یک اتفاق نادر نگاه کرد.
برخی از شهروندان میگویند مشکلات اقتصادی، تعارض میان سنت و مدرنیته و تغییر سبک زندگی موجب بروز این خشونت افسار گسیخته در بستر خانواده و اجتماع شده است.
از: ایران وایر