قابل اغماض نیست که در دوره هایی احساسات بر عقل غلبه کرد اما حقیقت غیرقابل انکار تر این است که دانشجویان صدای بیدار وجدان جامعه ایرانی شدند .
شاید محمدرضا پهلوی هیچگاه با خود نمیاندیشید که اتفاقی که در صحن دانشکده فنی دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ رقم خورد تا ۶۰ سال بعد بتواند همچنان زنده و روشن در اذهان مردم و دانشجویان باقی بماند و در تمام ۲۵ سال بعد که بر ایران حکم میراند نیروهای امنیتیاش باید با این روز دسته و پنجه نرم کنند. آن گاه که کماندوها با همراهی ارتش و پشتیبانی پلیس حریم امن دانشگاه را شکستند و وارد دانشگاه شدند و با تحریک دانشجویان به روی آنان آتش گشودند، خود باور نداشتند که نتیجه رفتار پر از خشم و کینه رژیم شاهنشاهی میتواند چنین تبعاتی را با خود به همراه داشته باشد.۱۶ آذر ۱۳۳۲ ندای مظلومیت ملتی شد بر عیله دیکتاتوری و استبداد و آن گاه که کنفدراسیون جهانی دانشجویان در سیاه ترین و پر اختناق ترین سال های ایران هم صدا با دانشجویان ایرانی داخل کشور این روز را روز جهانی دانشجو اعلام کردند شاید تازه رژیم پهلوی در یافت که آن چه در دانشگاه اتفاق افتاده است چه هزینه سنگینی بوده است و این چنین تبدیل به یکی از راه گشا ترین وقایع تقویم ایران در مقابله با رژیم شاه گردید. پس از کودتای ۲۸ مرداد، رژیم شاه که توانسته بود با کمک سرویسهای امنیتی آمریکا و انگلستان بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایههای حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از اینکه مردم در اولین فرصت خشم و انزجار خویش را نشان خواهند داد. آیزنهاور طی نطقی در کنگره آمریکا، کودتای ۲۸ مرداد را چنین توصیف کرده بود:«پیروزی سیاسی امید بخشی نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است!» نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۳۳۲، راهی ایران شد تا نتیجه سرمایه گذاری بیست و یک میلیون دلاری سیا را که در راه کودتا و سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند.
ملت ایران در حالت افسردگی به سر میبرد و از نفاق و تفرقه ای که استبداد توانسته بود در میان ملت ایجاد کند، ناراحت بود. رهبری نهضت مقاومت، قصد رساندن صدای اعتراض مردم را به گوش جهانیان داشت و تلاش لندن و واشنگتن را که میخواستند با مشروع جلوه دادن رژیم کودتا، امتیازات مورد نظر خود را در محیط آرام به دست آورند، خنثی کند. اجرای این برنامه به عهده کمیته هماهنگی دانشگاه واگذار شد. دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی در دانشکده های خود، تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند. رژیم با تمام قوا متوجه دانشگاه شد. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران نظامی، در زد وخورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، گارد برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند. در یکی از کلاسهای درس دانشکده فنی، چند تن از دانشجویان در اعتراض به حضور مأموران گارد، آنها را به مسخره میگیرند و مأموران گارد با حمله به دانشجویان بی پناه، سه تن از آنان را به شهادت میرسانند. فردای آن روز در جو خفقان و وحشت، نیکسون به دانشگاه تهران میآید و از دست قاتلان دانشجویان ایرانی «دکترای حقوق » دریافت میکند.
شهید چمران در رابطه با حادثه ۱۶ آذر میگوید:« وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم میبینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین میاندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را میلرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحان را در میان این سکوت دردناک میشنوم . دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العین میبینم… نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران میآمد تا نتیجه بیست و یک میلیون دلار خرج کودتا را ببیند.»
این اتفاق در حالی رخ داد که طبق دهها سند و گزارش ریاست دانشکده فنی تهران و در کنار آن دانشکده های پزشکی و حقوق دانشکده ها را تعطیل کرده بودند و دانشجویان قصد خروج از محوطه دانشگاه را داشتند اما در نهایت آن چه رخ داد یک هجوم کاملا برنامه ریزی شده و حمله وحشیانه به دانشگاه بود. شاید که شاه در تمام آن مدت با خود چنین میاندیشید که نتیجه رفتارش سرکوب دانشجویان خفه کردن صدای منادیان آزادی در ایران باشد اما نه آن سال و نه در تمام سال های بعد صدای دانشگاه خفه نشد. دانشگاه و دانشجو از همان ابتدای تاسیس و ظرف کمتر از یک دهه پس از تاسیساش به بزرگترین منادی حق و آزادی در ایران تبدیل شد و باقی مانده است. قابل اغماض نیست که در دوره هایی احساسات بر عقل غلبه کرد اما حقیقت غیرقابل انکار تر این است که دانشجویان صدای بیدار وجدان جامعه ایرانی شدند . صدایی که در سیاه ترین سال های استبداد و ظلم در ایران همچنان منادی حق و حقانیت و آزادی بود.
اکنون با گذشت ۱۰۰ روز از آغاز دولت امید و تدبیر، دانشجویان ایرانی پیش از پیش امیدوار هستند و بر دولت تدبیر و امید و کل ارکان نظام است که به یاد داشته باشند این جوانان ، بخشی از نخبه ترین جوانان جامعه ایران هستند و نا امید کردن آنان به معنی ناامیدکردن بخشی از طبقه نخبه جامعه امروز ایران است.