کارزاری موفق یا «قرآن بر سر نیزه»؟
زیتونـ پس از ماجرای درگیری در بیآرتی، میان «سپیده رشنو» و «رایحه ربیعی»، انتشار و همرسانی گستردهی فیلم مادری که دختر بیمار او توسط «گشت ارشاد» بازداشت شده بود، موج جدید و گستردهای از انتقادها و اعتراضها را بهدنبال داشت.
در این فیلم، مادری که جلوی ون گشت ارشاد را گرفته، فریاد میزند: «دخترم رو نبرید؛ دخترم مریضه، دخترم مریضه». رانندهی خودرو نیز بدون توجه به درخواستهای این زن به مسیر خود ادامه میدهد و در نهایت «مادر» را بر زمین میزند و «دختر» را با خود میبرد.
یکی از وسیعترین اعتراضها به این ماجرا، کارزاری بود که به ابتکار «زنان محجبه» در اینستاگرام کلید خورد.
این کارزار ابتدا با هشتگ «محجبهام و مخالف گشت ارشادم» و در ادامه #محجبهام_و _مخالف_حجاب_اجباریام» خیلی زود توانست پیام خود را در شبکههای اجتماعی بگسترد و به همین سبب با واکنشها، مخالفتها و انتقادهای فراوانی مواجهه شد.
یک کارزار موفق: همراهان این کارزار توانسته بودند نظر مخاطبان را خیلی ساده و سریع به تفاوت جدی میان «حجاب»، «بیحجابی» و «حجاب اجباری» جلب کنند. آنها همچنین توانستند «گشت ارشاد» را در تقابل با مفهوم حجاب قرار دهند. همراهی با این کمپین، بهخاطر محتوای هشتگ، هزینه بسیار کمتری داشت و امکان همراهی شهروندان عادی را فراهم میکرد. افزون بر اینها، این کمپین توانسته بود تفاوت سبکهای مختلف زندگی و پوشش و باورهای شهروندان را در شعار خود اعلام و به رسمیت بشناسد.
ساز مخالف: جمعی از براندازان منتقد یا مخالف این کارزار هستند. آنها میگویند که عبارتِ «با گشت ارشاد مخالفم»سبکهای زندگی مختلف و حجاب اختیاری را بهرسمیت نشناختهاست و فقط با برخورد گشت ارشاد مشکل دارد. این گروه اگرچه عموما از مخالفان حجاب اجباری و حتی حجاب هستند اما این کارزار را به تقلیل دادن مخالفت با حجاب متهم کردند. گاهی هم گفتند که «اصلاحطلبان» قصد مصادره حرکت مبارزه با حجاب را دارند که این روزها اوج گرفته است. از این مخالفتها میشد نشانههای رقابت جریانهای سیاسی را هم مشاهده کرد.
چرا این کارزار مهم است؟
واکنشها و مخالفت کارگزاران جمهوری اسلامی با این کارزار، نشان میدهد آنها نگران تأثیر این کارزار بر اصولگرایان و پایگاه رأی سنتی خود هستند.
امام جمعه و نمایندهی خامنهای در استان البرز با بیان اینکه «دشمن» تلاش میکند با «راهاندازی خط تحریف پویشی» با عنوان «من محجبه و مخالف حجاب اجباریام»، «ناکامیهای» خود را جبران کند، گفت: «این پویش مشابه قرآن بر سرنیزه کردن سپاه معاویه در جنگ صفین است»
روزنامه جوان، متعلق به سپاه، زنان محجبهیِ مخالف حجاب اجباری را «سادهاندیش» دانست و نوشت: «هر طیفی، از جمله محجبهها، یک قشر یا لایه بیرونی دارند. این بخش به لحاظ قدرت اندیشه، درک واقعی از ماوقع و نیز مرزبندی عقیدتی، معمولاً دچار سادهاندیشی یا تساهل و نتیجتاً با مخالفان خود بسا نزدیکاند.»
همشهری، روزنامهی وابسته به شهرداری تهران، در انتقاد به این کمپین پرسید«حالا که این کمپینها را داریم چرا مثلا کارزارهای «با همجنسگرایی یا ازدواج سفید موافقم» راه نیفتد؟ چه فرقی دارد؟ اصلا بگویید من با دستگیری دزدان و قاتلان مخالفم، با پشت چراغقرمز در خیابان ایستادن مخالفم، با جداسازی زنان و مردان در سواحل مخالفم، با ممنوعیت فروش مشروبات الکلی و موادمخدر مخالف»
در این میان حمید رسائی، نمایندهی سابق مجلس، پا را فراتر گذاشت و تلاش کرد این حرکت را «شبیهسازی» کند و توییت زد «اشتباه نکنید! شما اولین کسانی نیستید که محجبهاید و باحکم الهی الزام حجاب در ملأعام مخالفید ودنبال حجاب اختیاری هستید و از این کمپین آنطرف آبی حمایت میکنید، قبل از شما مریم قجر و زنان منافقین بودند که لچک به سر، مثل شما گفتند: #من_محجبهام_و_مخالف_حجاب_اجباریام»
برخی از مخاطبان حمید رسایی در پاسخ به این «مشابهت»، به او یادآوری کردند که حجاب در کمپهای سازمان مجاهدین خلق هم «اجباری» است.
اشتباه نکنید! شما اولین کسانی نیستید که محجبهاید و باحکم الهی الزام حجاب در ملأعام مخالفید ودنبال حجاب اختیاری هستید و از این کمپین آنطرف آبی حمایت میکنید، قبل از شما مریم قجر و زنان منافقین بودند که لچک به سر، مثل شما گفتند: #من_محجبهام_و_مخالف_حجاب_اجباریام
— حمید رسایی (@hamidrasaee) July 21, 2022
پیوندتان مبارک
وحید یامینپور، مجری سابق صدا و سیما و معاون فعلی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، با دفاع از برخوردهای خشن و «کیفری» با «بدحجابان» گفت: «… نظام جمهوری اسلامی نفع خود را در این نمیبیند که اصطلاحاً وا دهد.» او در ادامه اضافه میکند که «اگر روسری را آزاد کنید، به برداشتن روسری اکتفا نمیکنند. الان روسری را به چوب میزنند و روی بلندی میایستند، فردا شورتشان را به چوب میزنند».
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی این تعابیر را از سوی معاون وزیر جوانان حمل بر استفاده ا
در یکی از آخرین واکنشها، محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و معاون اسبق مجلس، هم عنوان کرد: «یک زمانی آقای احمدینژاد میگفت یک شاخه و دو شاخه از موی بانوان بیرون باشد، مشکلی ایجاد نمیکند. اما گاهی این دو شاخه میشود چهار شاخه اگر شد ۴۰ شاخه و بعد ۴۰۰ شاخه و اگر روسری رفت کنار و یواش یواش شلوار هم کوتاه شد و دامن هم آمد بالا چه میشود؟»
پروندهسازی: سید پویان حسینپور، معروف به «آسید» از چهرههای امنیتی و پروندهساز در توئیتر، کمپین «محجبهام و مخالف گشت ارشادم» را «مشکوک» خواند و محمدرضا جلاییپور و مسیح علینژاد را «دو لبهی یک قیچی» دانست که پروژهی مشترک «براندازی جمهوری اسلامی» را دنبال میکنند.
او در روزهای گذشته و در طی توئیتهای مختلفی و با طرح ادعاهایی بیاساس به محمدرضا جلاییپور حمله کرد که قصد دارد «با سوارشدن بر موج نارضایتی بانوان مذهبی، کمپینی به نام اعتراض به گشت ارشاد» را، امّا با هدف نشانهگرفتن اصل حجاب «سازماندهی کند».
این تصویر، تصویر حقیست!
— سید پویان حسینپور (@aseyedp) July 23, 2022
مصی علینژاد و محمدرضا جلاییپور دو لبهی یک قیچی هستند که به بهانه گشت ارشاد و حجاب و…، هدفی فراتر یعنی براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکنند..
یکی خارج از ایران و در آغوش لابیهای صهیونیستی-آمریکایی و یکی در داخل ایران و از میانهی حزب اتحاد ملت.. pic.twitter.com/XHFNnHkKpJ
«اکانت ناامن آسید» و دیگر اکانتهای امنیتی، به عنوان مهّمترین بازوهای اطلاعاتی در فضای مجازی، سابقهی پروندهسازی و خبرپراکنیهای متعددی برای فعالان سیاسی و فرهنگی دارند که مورد «نوشین جعفری» تنها یکی از این دهها موارد است.
کمی عمیقتر؛ چه کسی میبرد و چه کسی میبازد؟
کمپینها به عنوان بخشی از حرکتهای اعتراضی جهت هویتسازی، آشکارکردن نقصها، بحرانها و خنثیکردن نیروهای بازدارنده و از مهّمترین عوامل تغییر اجتماعی ـ سیاسی هستند؛ در واقع کمپینها، یکی از سه عنصر تشکیلدهندهی جنبشها، این قدرت را به معترضان میدهند که فرآیند فشار برای تغییر مطلوب را تسریع کنند.
در سالهای اخیر، معترضان به حجاب اجباری و یا جنبش احقاق حقوق زنان در ایران، بیشترین استفاده را از کمپینهای آنلاین بردهاند. کمپینهای اعتراضی زنان مجموعهی خودانگیخته را به دور هم جمع کرده که روابطشان با فرمایشهای حکومتی و هنجارهای جمهوری اسلامی در یک تناقض دائمی قرار دارد و دیدگاههای مشترک زنان نسبت به حقوق فردی و آزادیهاست که انرژی آنها رابرای پیشروی به سمت تغییرات مطلوب فراهم کرده است.
بهاین خاطر، کمپینها نیز به دنبال انعطافپذیر کردن ساختارهای متصلب، شکلدادن به هنجارهایی روزآمد و به عقبراندن دست و پای حکومت از محدودهی آزادیهای شخصی ـ فردیاند.
در شرایطی که حکومت انقلابی در ایران خوشحال از چینش نیروهاست که دو قطبی «باحجاب» و «بدحجاب» را تشدید کرده، کمپین «محجبهام و با گشت ارشاد مخالفم»، توانسته بخشی از نیروهای خودی را به دلیل اعمال سیاستهای خشونتآفرین علیه زنان از دست بدهد و این دو قطبی خنثی شود. و این نشانهیِ در نظرگرفتن یکی از مهّمترین متغییرها در این کمپین است؛ یعنی راهاندازی کارزارها و کمپینهایی که اعضای بیشتر و متنوعتری از لایهها و گروههای اجتماعی را به خود جذب کند تا در نهایت در فرآیندهای اعتراضی قرار گیرند. امّا تغییر این کمپین به «محجبهام و مخالف حجاب اجباریام» ضربهی محکمتری به ستون متزلزل ارزشها و قطببندیهای جمهوری اسلامی بود. زنان معترض نه تنها اعلام کردند که با «گشت ارشاد مخالفیم» بلکه منتقد سفت و سخت هرگونه تحمیل پوشش اجباری نیز هستیم.
زنان و شهروندان معترضی که خاکریزهای مبارزه با «حکومت انقلابی» را جلوتر بردند، برندهی واقعی این کارزارها هستند. پس بدیهی است که حکومت با از دستدادن هر روزهی نیروها و سپرهای مقاومتیاش، دست به دامان دندانکاریهای «رایحه خانم»ها در شهر و پروندهسازیهای «آسید»ها در فضای مجازی شود.