مریم دهکردی
روز ۲ خرداد ۱۴۰۱ یکی از تراژیکترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران در مرکزیترین خیابان آبادان رخ داد. یکی از برجهای دوقلوی متروپل که در مراحل پایانی ساختوساز بود، با ده طبقه ارتفاع به ناگهان فرو ریخت و دهها نفر را به کام خود فرو برد. مالک اصلی برج، «حسین عبدالباقی» مدیرعامل هلدینگ عبدالباقی بود.
مدارک و مستنداتی که پس از فروریختن این برج منتشر شد، نشان میدهد که در مراحل مختلف ساختوساز این بنا تخلفات متعددی صورت گرفته و مقامات استانی و کشوری با زیرپا گذاشتن استانداردهای لازم، جان و سرمایه شهروندان آبادان را به خطر انداختهاند.
در همان روزهای ابتدایی فروریختن متروپل بسیاری از ساختمانها و مغازههای اطراف آن تخلیه و تعطیل شدند. حتی برخی شهروندان داوطلبانه اجازه تخریب ساختمان خانههایشان را دادند تا امکان امدادرسانی مهیا شود؛ اما با گذشت بیش از دوماه، نه بازگشایی مجدد محل کسب شهروندان در اطراف این ساختمان ممکن شده و نه حتی یکی از وعدههای مسئولان که در حین انجام عملیات آواربرداری داده شد، به نتیجه رسیده است.
این گزارش در گفتوگو با چند شهروند اهل آبادان وضعیت فعلی کسبه بلاتکلیف در کوچههای منتهی به متروپل را روایت میکند.
***
«۱۷۶ دهنه مغازه تا الان تعطیل هستند. هفتهای سه یا چهار بار دستهجمعی میرویم هر جا که شما فکر کنید. شهرداری، فرمانداری، دادگاه، دادگستری، دفتر امام جمعه، سپاه هر جا که عقلمان برسد؛ اما انگار اصلا نه ما را میبینند، نه یادشان میآید چه بلایی به سر ما آمده است.»
این گفتههای یکی از کسبه اطراف ساختمان متروپل است. یکی از صد نفری که از زمان فروریختن متروپل هم عزادار همشهریان و دوستانش است و هم اندوه بیکاری و بیپولی خودش را به دل میکشد؛ اما پیگیریهای او و دیگر همکارانش به نتیجه نرسیده است.
صاحبان مغازههای اطراف متروپل تا امروز چه پیگیریهایی کردهاند؟
یکی از صاحبان مغازههای تعطیل در اطراف متروپل به ایرانوایر میگوید: «شاید خیلی از مردم که آبادان را ندیدهاند، ندانند؛ اما امیری قلب آبادان است. بعد از اینکه متروپل ریخت، اعلام کردند، احتمال ریزش بقیه بنا هم وجود دارد. همه مغازههای اطراف را بستند و خیلی از خانههای توی کوچه را هم تخریب کردند. یعنی درست از وسط خیابان امیری بستند و همه فرعیهایی که منتهی میشد به متروپل محصور شد. قرار شد بعد از آواربرداری و تخریب کامل ساختمان ما بتوانیم کاسبیمان را از سر بگیریم؛ حالا یا در مغازه خودمان یا در جای دیگری که مقامات کمک کنند؛ اما هیچ خبری نیست. حتی جوابمان را هم نمیدهند.»
خیابان امیری آبادان در واقع نامش امیرکبیر است. خیابان اصلی و مرکزی شهر ، شلوغ، پر تردد و زنده که تا پیش از فاجعه متروپل پر بود از مغازههای کوچک و بزرگ. یک سو بازار سر پوشیده «کویتیها»، یک طرف بانکها و آزمایشگاههای پزشکی. در روزهای ابتدایی فروریختن متروپل به واسطه تعطیلی آزمایشگاهها و مراکز پزشکی بیماران زیادی دچار زحمت و سردرگمی برای ادامه روند درمانشان شدند. حالا اما خیابان اصلی کارش را از سر گرفته اما مغازهها در کوچههای فرعی همچنان تعطیل و کوچهها با کانکس مسدودند.
یکی از کسبه که روزهاست برای اینکه بتواند دوباره مغازهاش را باز کند و کاسبیاش را از سر بگیرد، همراه دیگران بین فرمانداری و شهرداری و دیگر نهادها در رفتوآمد است، میگوید: «هر روز با بچههای بازار راه میافتیم میرویم برای پیگیری. هر دفعه یک چیز تازه میگویند و ما امیدوار میشویم ولی همزمان میدانیم این هم یک وعده دیگر روی هزار وعده رنگارنگی که تا امروز بهمان دادند. چند روز قبل یکی از بچهها صبر و طاقتش تمام شد. وسط فرمانداری فریاد کشید ما هیچی نمیخواهیم. نه جریمه، نه خسارت، نه کمک خرجی فقط راه را برایمان باز کنید کاسبیمان را دوباره راه بیندازیم؛ اما فرماندار با خنده گفت، بازار شما دیگر هیچوقت مثل قبل نمیشود.»
این صاحب مغازه میگوید نه تنها به مطالبات آنها رسیدگی نمیشود بلکه گاهی مورد توهین و تمسخر و حتی تهدید هم قرار میگیرند: «یکبار که خیلی طولانی در فرمانداری ماندیم و کمی هم صدای بچهها بالا رفت، موقع بیرون آمدن یکی از سروانها که آنجا بود، رو کرد به یکی از همکاران و گفت چقدر عصبی هستی! بعد اسلحه کمری را نشانش داد و گفت: این را میبینی؟ این ۱۵ تا فشنگ دارد.»
به کسبه چه وعدههایی داده شد؟
اولین وعده در تاریخ ۸ خردادماه ۱۴۰۱ و شش روز پس از فروریختن ساختمان متروپل از طرف رییس ستاد مدیریت بحران وزارت کشور به صاحبان کسب و کاری که مجبور به تعطیلی مغازههایشان شده بودند، داده شد.
«محمدحسین نامی» در نشستی که با محوریت تعیین تکلیف کاسبان اطراف ساختمان فروریخته متروپل برگزار شده بود، وعده داد که محلی موقت برای آنها در نظر گرفته خواهد شد.
به گفته او بر اساس این طرح کاسبان خیابان امیرکبیر که به دلیل ریزش آوار و عملیات آواربرداری از دوم خرداد مغازههای خود را تعطیل کردهاند، میتوانند به صورت موقت و رایگان در مکانی دیگر کسب و کار خود را از سر گیرند.
رییس ستاد مدیریت بحران وزارت کشور، خانواده کسبهای که در فاجعه ریزش متروپل جان خود را از دست دادند و فروشگاههایشان بر اثر ریزش ساختمان تخریب شد را هم مشمول استفاده از طرح کسب و کار موقت دانست و وعده داد تا فردا این طرح قطعی خواهد شد.
او همچنین از تشکیل «کمیته تشخیص برآورد و میزان خسارت» فاجعه متروپل در منطقه آزاد اروند خبر داد و گفت این کمیته با هدف تعیین میزان خسارت برآورد و چگونگی پرداخت آنها تشکیل میشود.
مدتی بعد زمزمه پرداخت هزار فقره تسهیلات کارآفرینی از سوی صندوق کارآفرین با کارمزد ۴ درصد به اصناف خسارت دیده شنیده شد. فرماندار ویژه آبادان در تاریخ ۲۹ خرداد ماه با شرکت در برنامه «رو در رو» در شبکه آبادان اعلام کرد اصنافی که تا ۱۰ روز اول تعطیل و دچار ضرر و زیان شدند و اصنافی که در محدوده کارگاهی قرار دارند و همچنان تعطیل هستند، اصناف خسارت دیده محسوب میشوند و به آنها تسهیلات کارآفرینی پرداخت میشود.
یکی از کاسبان این منطقه که هم مغازهاش تعطیل است و هم خانهاش بر اثر ریزش متروپل تخریب شده اما میگوید: «همهاش وعده بود. اول وعده دادند برایمان مغازه اجاره میکنند و دولت اجاره مغازهها را پرداخت میکند تا وقتی که راه باز بشود؛ اما خبری نشد. بعد گفتند در کمتر از سه ماه آینده راه مغازهها را باز میکنیم که باز هم هیچ. بعد از آن گفتند یک ساختمان تجاری در یک جای شهر در اختیارتان میگذاریم اما خبری نیست. ما دیگر الان یقین داریم اینها قصد ندارند مغازههای ما را برگردانند و میخواهند ما قیدشان را بزنیم یک پول مختصری بگیریم و به فکر جای دیگری باشیم. پولی هم که به ما پیشنهاد شده برای فروش ملکمان حتی نصف قیمت ارزش ملک ما هم نیست و در شرایط امروز حتی برای رهن مغازه در جای دیگری هم نمیشود رویش حساب کرد.»
چه کسب و کارهایی تعطیل شده است؟
از یکی از کسبه بازار میپرسم، مغازههایی که الان تعطیل هستند چه مشاغلی داشتند؟ آیا همه همصنف و همکار بودند یا چیزهای مختلفی میفروختند؟ آهی میکشد و میگوید: «ساعتفروشی، آش مقدم که هم مغازهاش را از دست داد و هم خانهاش تخریب شد و تا الان حتی یک ریال بابت خسارت به صاحبش ندادهاند. نان باگتفروشی، شیرینیفروشی زیتون ، فلافل تک، فستفود، دوتا فروشگاه که محصولات پلاستیکی میفروختند. یک دفتر مهندسی که حدود ۲۰ مهندس نقشهکشی در آن کار میکردند. یک مغازه آکواریوم. ۵ تا بنگاه املاک. یک فروشگاه لباس زیر، یک مغازه پارچهفروشی، یک پیچ و مهرهفروشی، دو مغازه لوازمالتحریر و لوازم اداری. یک مغازه سبزی خردکنی. یک فروشگاه لوازم شیرینیفروشی. یک قصابی و یک فروشگاه محصولات گیاهی و چای، یک رستوران، کفشفروشی حقیقت، یک فروشگاه لوازم کامپیوتر، یک کتابفروشی و یک آزمایشگاه خیلی بزرگ فقط بخشی از مغازههایی است که تعطیل شده. بعد به ما میگویند ساختمان جوری ساخته شده که به تنهایی امکان تخریب کردنش نیست و همه مغازهها و خانههای دور و بر باید تخریب بشوند.»
چرا وعدهها عملی نمیشود؟
در روزهای اول فروریختن ساختمان متروپل، تصویر نخلی میان ویرانهها در رسانههای اجتماعی منتشر شد. نخل متعلق بود به یکی از چهار خانهای که در میان عزا و بهت شهروندان برای تسریع آواربرداری و با جلب رضایت صاحبانشان تخریب شدند.
نخل متروپل را برخی سمبل و نشانه تابآوری شهروندان آبادان تعبیر میکنند؛ اما به واقع مگر چقدر میشود از مردمان یک جغرافیا توقع تابآوری داشت؟ آنها مرگ جانگداز میلیونها نخل را در بیش از چهاردهه گذشته تاب آوردهاند، تعدادی در جنگ سوختند و تعدادی در آتش بیآبی و خشکسالی. هزاران جوان شهر مثل نخلها بیجان شدند و افتادند، از سینما رکس تا جنگ و متروپل و حالا آدمهای زنده این خاک دارند برای درآوردن لقمهای نان از این در به آن در رانده میشوند.
یکی از کسبه بازار که در روزهای آواربرداری شانه به شانه نیروهای امدادی برای بیرون آوردن پیکر همشهریهایش تلاش کرده است، میگوید: «همان وقت به صاحبان خانهها گفتند اگر به تخریب خانه رضایت ندهند به هر حال بقایای متروپل ریزش میکند و خانههای شما خراب میشوند. نه کسی خانه را خرید و نه پولی پرداخت شد. گفتند حسابهای عبدالباقی دست دولت است و قرار است از اموال او به ما پول بدهند یعنی خریدار دولت است. عبدالباقی هم که معلوم نیست مرده یا فرار کرده. اصلا راست و دروغ هیچی برای ما مشخص نیست ولی واضح است که این کار به این زودیها جمع نمیشود.»
قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در حال برنامهریزی برای تخریب باقی مانده ساختمان متروپل است. قسط اول قرارداد توسط سازمان منطقه آزاد اروند بهعنوان پیمانکار پرداخت شده اما قرارگاه خاتم تاکنون برای تخریب باقیمانده سازه متروپل اقدام نکرده است.
عدم شفافیت اجرای قرارداد تخریب توسط قرارگاه خاتم یک سوی ماجرای خسارت دیدههاست؛ اما سوی دیگر گفتههای رییس دادگستری آبادان است. او خردادماه سال جاری تعیین وضعیت «افرادی که در این حادثه صدمه مستقیم ندیدهاند» را مشروط به آن دانست که ابتدا «افرادی که به طور مستقیم از این حادثه دچار خسارت شدهاند، بتوانند کار خود را پیش برده و به حق و حقوق خود برسند.»
با این وضعیت هیچ مشخص نیست مالکان فروشگاههای تعطیل شده در این منطقه و صاحبان خانههایی که رضایت به تخریب آنها دادند، کی و چه زمانی به مطالبات خود خواهند رسید و تا آن زمان چطور باید معیشت خود را تامین کنند.
از: ایران وایر