م. روغنی
در یک ماه اخیر ایران دارای دو “ولیعهد” بالقوه شده است. اولی در مصاحبه خانم فرح پهلوی با روزنامه ایتالیایی لیبرو (libero) مطرح شد و در آن قرعه به نام “نور پهلوی” دختر ارشد رضا پهلوی افتاد که نشان میداد سلطنتطلبان همواره در آرزوی بازگشت نظام موروثی پادشاهی به کشورند. همزمان، با اعلان آیتاللهی “مجتبی خامنهای” گمانهزنیها در مورد موروثی شدن ولایت فقیه در ایران و در نتیجه ولیعهدی فرزند دوم خامنهای نیز قوت گرفت.
پیش در آمد:
واژه ولیعهد هر چند به طور رایج به مفهوم جانشین پادشاه به کار برده شده است اما از مفهوم ژرفتری برخوردار است. این واژه از ترکیب دو واژه “ولی” و “عهد” به دست آمده است. در فرهنگنامه معین ولی به معنای “قیم”، “وصی”، “کفیل” و “سرپرست” است. و “عهد” به معنی “روزگار” و یا “دوره” به کار برده شده است. بنابرین ولیعهد در واقع به معنی “قیم و یا سرپرست روزگار” مفهومپذیر است.
براساس آیات قرآنی نیز ولایت به معنای “سرپرستی” و “تصدی امور” است. در تعبیر قرآنی، ولایت میتواند برشخص و اشخاص مانند سرپرستی ولی بر همه جوانب مالی کودک، فرزند یا مجنون اعمال گردد. بنا براین ولی به عنوان کسی که اعمال ولایت میکند در وجود پدر در فرهنگ پدرسالار، سلطان به عنوان فرمانروای مطلق، ولی فقیه به مثابه “نایب امام” و اعضای پولیتبورو یک حزب به عنوان برنامهریزان کلان کشور در حکومتهای تک حزبی ظاهر میگردد. در تمام این اشکال، ولی در مهمترین امور زندگی افراد تصمیمساز است و فرد کموبیش به عنوان “رعیت” به شمار میآید.
اگر به خواهیم ویژگیهای “سرپرسی روزگار ” ولیعهد را پس از آنکه جای پدر مینشیند و به پادشاهی میرسد مورد واکاوی قرار دهیم سخنان محمدرضا شاه در این مورد کارساز است:
محمدرضا شاه نقش خودکامهاش را در اداره کشور ناشی از اراده خداوند میسنجید که تصمیماتش فردی و برگشتناپذیرند و چنین مینویسد: “برای من، به عنوان ناخدای کشتی سرنوشت کشورم در اقیانوس متلاطم جهان امروز، اتکاء به عنایات الهی اساس و بنیاد همه تصمیمها و تلاشها است، و میدانم که تا وقی که راه من راهی باشد که خواسته اوست پیشرفت در این راه حتمی خواهد بود…. و تا وقتی که او بخواهد نه تنها هیچ نیروی سیاسی یا عامل اقتصادی بلکه حتی هیچ عامل غیرقابل پیشبینی فرد و خصوصی نیز نخواهد توانست مانع انجام این رسالت شود.”(۱)
خامنهای نیز اختیارات ولیعهدی مجتبی را به عنوان ولایت مطلقه فقیه پس از مرگاش چنین بیان کرده است: “براساس مذهب شیعه همه مسلمانان باید از اوامر ولی فقیه اطاعت نموده و تسلیم امرو و نهی او باشند، این حکم شامل فقهای عظام هم میشود، چه رسد به مقلدین آنان. به نظر ما التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) نیست.”(۲) بنابرین با توجه به باورهای رهبران هر دو نظام، و در نتیجه پادشاهی یک ولیعهد و یا ولایت فقیهی ولیعهدی دیگر، نقش ملت در تعیین سرنوشتش بکلی نا ممکن میگردد.
۱- ولیعهدی “نور” پهلوی
خانم فرح پهلوی در مصاحبه با روزنامه لیبرو ایتالیایی در پاسخ به این پرسش که “آیا نوه شما شاهزاده نور، دختر بزرگ شاهزاده رضا، وارث سلسله [پهلوی] است؟”(۳) با استناد به قانون اساسی مشروطه پاسخ مثبت داد و “نور” را در صورت بازگشت پادشاهی به ایران جانشین پدر نامید.
ولیعهدی نور از سوی مادر بزرگش از جمله توهمات سلطنتخواهان را نسبت به بازگشت سلطنت براساس قانون اساسی ۱۹۰۶ برملا میسازد. فرح با استناد به این قانون در واقع نقش ملت ایران را در انتخاب نوع حکومت آینده کشور پس از گذار از جمهوری اسلامی نادیده میگیرد و اصل را براین میگذارد که همواره اکثریت مردم ایران پس از تجربه دوران دیکتاتوری پهلوی و استبداد دینی ولایت فقیه حاضرند به دوران گذشته، حکومت موروثی و قانون اساسی پادشاه محور صد و اندی ساله پیش گردن نهند.
توهم سلطنتخواهان از آنجا ناشی میشود که در اثر کارکرد نکبت بار جمهوری ولایی در چهل و چهار سال گذشته در برخی از اعتراضات خیابانی، شعار “رضا شاه روحت شاد” شنیده شده است. به باور نگارنده تمجید از دوران سلطنت رضا شاه به این خاطر است که حداقل از سال ۱۳۱۵ و پس از کشف حجاب، رضا شاه دخالت روحانیون در امور کشور را بسیار محدود کرد و توانست مدرنسازی نهادها و سکولارسازی برخی از امور را به انجام رساند.
در اعتراضات خیابانی شعاری که معرف پشتیبانی از محمدرضا شاه باشد شنیده نمیشود زیرا وی از شهریور بیست تا کودتای ۲۸ مرداد با توجه به پایههای لرزان سلطنتش به جلب رضایت روحانیون روی آورد و حتی بسیاری از اقدامات سکولار پدرش را ملغا ساخت برای نمونه در مدارس متوسطه دست به تفکیک جنسیتی زد. وی پس از کودتا و شرکت در جنگ سرد، برای مبارزه با کمونیستها دست روحانیت را در فعالیتهای سیاسی و فرهنگی بسیار گشادهتر از نیروهای ملی، دمکرات و چپ باز گذاشت.
فعالیت ۶ ساله حسینیه ارشاد همراه با سخنرانیهای شریعتی که غیر مستقیم برای خمینی هوادار میساخت شاهد این مدعا است. جزییات همکاری محمدرضا شاه و روحانیت را که در کنار عقبماندگی نیروهای سیاسی “سکولار” مخالف و بسیاری از روشنفکران، نقش مهمی در پیروزی انقلاب ۵۷ ایفا نمود در ۲ مقاله “چگونه شاه روحانیون را به قدرت رساند” بیان کردهام.
البته باید افزود دیکتاری دوران محمدرضا شاه با ادامه مدرنسازی پدرش همراه بود و رفرمهای اجتماعی گوناگونی از جمله به سود زنان صورت گرفت. دیکتاتوری پادشاهی رو به جلو و جهان مدرن داشت اما دیکتاری دینی به گذشته و ارتجاع قرون وسطی چشم دوخته است.
با ابراز همدردی با خانم فرح دیبا بهخاطر خودکشی دو تن از فرزندانش باید بگویم توهم سلطنتخواهان نسبت به بازگشت پادشاهی موروثی و مادامالعمری، یکی از موانع ائتلاف و همیاری گروههای پراکنده مخالف داخل و خارج است که بدون تحقق آن، گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن به نظام دلخواه مردم ایران بسیار دشوار و زمان بر خواهد بود.
۲- ولیعهدی مجتبی خامنهای
دخالتهای گسترده مجتبی خامنهای در امور کشور از جمله انتخاباتها در سال ۱۳۸۴ با اعتراض کروبی به نتیجه انتخابات برملا شد که “آقازاده” خامنهای و سپاه پاسداران را به مهندسی انتخابات متهم ساخت. در آن سال حسین طائب که از زمان جنگ ایران عراق با مجتبی در جبهه بود نقش مهمی در بسیج آرا به سود احمدینژاد کاندیدای محبوب مجتبی ایفا نمود.
مجتبی در رویدادهای برونمرزی نیز نقش ایفا مینمود. با طالبان رابطه داشت، از قاسم سلیمانی، قاتل مردم سوریه، و مسلح کردن شیعیان عراق نیز پشتیبانی مینمود.
با تشکیل اطلاعات سپاه در سال ۸۸ به ریاست همپیمانش حسین طائب، نفوذ وی در سیاست و اقتصاد کشور گسترش بسیار یافت. حضور پنهان وی در صداوسیما نیز در سال ۱۳۹۵ با برکناری سرافراز رئیس وقت این نهاد نیز برملا گردید. وی در سه سال پس از آن در کتاب خاطراتش از جمله از نقش مجتبی در برکناریاش پرده برداشت و از وی تشکر کرد که وی را از اداره آن نهاد نجات داده است!(۴)
در اعتراضات سال ۸۸ علیه کودتای انتخاباتی، شعار “مجتبی بمیری رهبری را نبینی” از آگاهی معترضان به برنامههای درازمدت مجتبی و پدرش خبر میداد.
با بیماری خامنهای شایعات بسیاری در مورد جانشینی وی به گوش میرسید. شاید اولین نامزدهاشمی شاهرودی بود که پس از ابتلا به بیماری و فرار از آلمان از ترس بازداشت شدن، در ایران درگذشت.
بیماری خامنهای شایعات جانشینی رهبری را گسترش داد
هاشمی رفسنجانی رفیق پنجاه ساله خامنهای کارگردان جلسه مجلس خبرگان رهبری که در برکشیدن خامنهای به ولایت فقیهی ابتدا موقتی و سپس دائمی و آیتالله شدگی یک شبهاش نقش تعیینکنندهای ایفا نمود نیز به عنوان شخصی تاثیرگذار در تعیین جانشینی، بنا به روایتهایی با مرگ مشکوک از میان برداشته شد.
توطئه طائب و مجتبی با محاکمه اکبر طبری معاون و دست راست لاریجانی به دست رئیسی عضو هیات مرگ علیه یکی از رقبای مطرح رهبری نیز کلید خورد. پس از آن استعفای لاریجانی از شورای نگهبان به خاطر رد صلاحیت برادرش نیز وی را از امکان کاندید شدن در روند جانشینی به طور کامل محروم ساخت.
نفر آخر رئیسی بود که علمالهدا پدر زنش برای نامزد شدن او کوشش بسیار میکرد اما انتصاب وی از راه یک انتخابات مهندسی و تحریم شده با مشارکت پایین و کمسابقه به روایتی پوست خربزهای بود که به زیر پای عضو هیات مرگ انداخته شد. در پایان یک سالگی ریاست جمهوریاش بهرغم پشتیبانی تمامی نهادها از دولتش، با تشدید تورم و فساد و سرکوب به ویژه علیه مخالفین حجاب اجباری و نیمه مستعمره شدگی کشور، محبوبیت وی کاهش بسیار یافته (با ۱۴٪ کاهش به ۳۳٪ رسیده است)(۵) و کارکردش در زمینههایَ مختلف بهجز افزایش نارضایتیها نتیجه دیگری نداشته است. بهنظر میرسد وی نیز فرصت جانشینی را از دست داده است.
هشدار میر حسین موسوی در مورد موروثی شدن ولایت فقیه تردیدهای گوناگون در مورد شایعات ولیعهدی مجتبی را کاهش بسیار داد بهویژه آنکه مقامات ولایتگرا در واکنش به این هشدار بجز دشنام گویی علیه موسوی هیچ گونه اشارهای به این هشدار نکرده و این موضوع نیز از سوی حکومت تکذیب نشده است.
آیتالله شدن یک شبه مجتبی از سوی حوزه و اعلام نامنویسی شاگردان کلاسهای خارج فقه او گام دیگری برای اثبات درستی هشدار میرحسین تلقی میگردد. خبرهای تایید نشدهای نیز از بیعت ۵۶ نفر از اعضای مجلس خبرگان با مجتبی به گوش میرسد.(۶)
حمایت احتمالی روسیه از ولیعهدی مجتبی دور از ذهن نیست. این کشور ترجیح میدهد شرایط نیمه مستعمره حکومت در ایران برای پیشبرد هدفهای کشورگشایانه و تقویت راهبردهای غرب و دمکراسیستیزانه ادامه یابد.
با ولیعهدی مجتبی دستگاه عریض و طویل بیت (بخوان دولت در سایه) به عنوان میراث خامنهای به احتمال زیاد دست نخورده باقی خواهد ماند و نیازی به تشکیل بیت تازهای در صورت جانشینی فرد دیگری نخواهد بود.
بهنظر میرسد خامنهای راهی را برای رهبرشدن مجتبی طراحی کرده است که در فقدان کارگردان ماهری همچونهاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان و بدون تکرار صحنههای فریبنده که در زمان رهبرشدنش ناچار به اجرایش شد، با اعلان آیت اللهی مجتبی پیش از مرگش و احتمالا با تهدید و تطمیع اعضای مجلس فرمایشی خبرگان رهبری مجتبی را به ملت ایران تحمیل و ولایت فقیه را همچون رژیمهای پادشاهی مطلقه موروثی سازد.
اعضای خواب و بیدار گوش به فرمان مجلس خبرگان رهبری
پیشبینی اینکه در دراز مدت کدام ولیعهد و با کدام گرایش خواهد توانست سکان هدایت کشور را در دست گیرد کار سادهای نیست. آیا مردم ایران اجازه خواهند داد نظام مستبد هزار ساله سلطنتی موروثی و مادامالعمری دوباره باز گردد و یا مجتبی خامنهای اداره رژیم سرتا پا فاسد، سرکوبگر، منزوی در جهان و شبهمستعمره را برای دههها در دست گرفته و بدون توجه به منافع ملی ایرانیان، تله هستهای و گروگانگیری را همچون شمشیر داموکلس برای پیش برد اهداف ایدئولوژیک و تروریستیاش در منطقه، بر سر کشورهای دمکراتیک نگه خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسش نیز نا روشن است.
اما از قدیم گفتهاند در یک مُلک دو پادشاه نگنجد. حال باید دید در یک مُلک دو ولیعهد خواهند گنجید؟!
شهریور ۱۴۰۱
mrowghani.com
——————————————-
۱. محمد رضا شاه پهلوی، ماموریت برای وطنم، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی با همکاری کتابخانه پهلوی، ص ۱۰،۱۱
۲. پایگاه اطلاع رسانی رهبر س ۶۲
http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=9&tid=-1
۳. Iran, Farah Diba: ” Vogliono la monarchia sono pronta a tornare”, liberoquotidiano.it, 12 Augusto, 2022
۴. – رازهای مجتبی خامنه ای: گزینه جانشینی نظام که یک شبه ایت الله شد. https://www.youtube.com/watch?v=rgG1cZ5XIcs
۵. شرق: محبوبیت رئیسی و قالیباف در شبکههای اجتماعی کاهش یافت، فرارو، ۵ شهریور ۱۴۰۱
۶. رضا علیجانی، شباهت شکلی نظام ولایت مطلقه با سلطنت مطلقه، شورای مدیریت گذار، ۲۸ آگوست ۲۰۲۲
از: ایران امروز