مبارزه مسالمت آمیز، اعتصاب و نهادهای موازی رمزهای موفقیت هستند

سه شنبه, 5ام مهر, 1401
اندازه قلم متن
 
جلسه ایوان ماروویچ و دیگر رهبران جنبش دانشجویی آتپور (OTPOR) برای برنامه ریزی مبارزه غیر مسلحانه علیه حکومت میلاسوویچ
جلسه ایوان ماروویچ و دیگر رهبران جنبش دانشجویی آتپور (OTPOR) برای برنامه ریزی مبارزه غیر مسلحانه علیه حکومت میلاسوویچ
 

«ایوان ماروویچ» از رهبران جنبش سیاسی اجتماعی صربستان، که نقش مهمی در سقوط «اسلوبودان میلوسویچ» مرد قدرتمند یوگسلاوی در سال ۲۰۰۰ میلادی ایفا کرد، به «ایران‌وایر» می‌گوید که خوشبین است جنبش اعتراضی ایرانیان که او از سال ۱۳۸۸ آن را زیر نظر دارد، سرانجام برابر اقتدارگرایان جمهوری اسلامی با مقاومت و نافرمانی مدنی به موفقیت برسد. او در یک گفت و گوی ویدیویی با «مازیار بهاری»، موسس و مدیر «ایران‌وایر»، توصیه‌هایی برای کم هزینه شدن اعتراضات ایران ارائه می‌کند. 

خلاصه‌ای از این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید: 

آقای «ماروویچ»، یک هفته پس از شروع اعتراضات در ایران که با قتل «مهسا امینی» دختر ۲۲ ساله سقزی به دست ماموران گشت ارشاد آغاز شد می‌گوید، «همه ما از دیدن آن‌چه در ایران می‌گذرد به شوق و هیجان آمده‌ایم. از دیدن عزم و اراده، شجاعت، تداوم و پشتکار ایرانیان که باید از آن آموخت.»

ایوان ماروویچ یکی از رهبران مبارزه با میلوسویچ است که به دلیل شدت خشونت‌هایی که اعمال کرده بود، یکی از صفت‌هایش «قصاب بالکان» است. مجله لایف، میلوسویچ را «یکی از بدترین رهبران سیاسی جهان» در قرن گذشته توصیف کرده است. میلوسویچ را به اتهام دست داشتن در جنایات جنگی در جنگ‌های داخلی کرواسی، بوسنی و کوزوو به دادگاه بین‌المللی کیفری در لاهه هلند تسلیم شد و عاقبت پیش از پایان محاکمه در زندانی در لاهه درگذشت.

ماروویچ با اشاره به تجربه‌اش در یوگسلاوی و صربستان، از آنچه در ایران می‌گذرد با عنوان «یک مبارزه دشوار» یاد می‌کند که به دلیل ویژگی‌هایش به موفقیت آن خوشبین است:

«در بیشتر جنبش‌ها زمان طولانی صرف می‌شود تا یک تغییر معنادار خلق شود. مخصوصا در سرنگون کردن رژیم‌هایی که تمایلی به گوش دادن (نظرات شهروندان معترض) ندارند» اما از آنچه ایرانیان، به خصوص زنان در ایران انجام می‌دهند ستایش و تمجید می‌کند و توصیه‌هایی به شهروندان آزادی‌خواه ایران دارد.

 

مقاومت شهروندی و نافرمانی مدنی راه فلج کردن رژیم‌های دیکتاتور

ایوان ماروویچ می‌گوید «وقتی با دیکتاتورها وارد مبارزه می‌شویم باید هرچه بیشتر توانایی‌ها و مهارت‌هایمان را بالا ببریم و انگیزه‌ خود را قوی نگه داریم. سوال اساسی این است که شهروندان عادی برای مقاومت در برابر دیکتاتوری‌ها چه توانایی‌هایی دارند و چه می‌توانند انجام دهند، به جای اینکه از خود بپرسیم دوست دارند چه کاری انجام دهند؟»

ماروویچ برای این سوال پاسخی دارد که خود آن را در یوگسلاوی سابق و سپس صربستان تجربه کرده است: «اگر به سابقه تاریخی نگاه کنیم می‌بینیم که  جنبش‌های مقاومت بی‌خشونت بسیار موفقیت آمیزتر از مقاومت‌های خشونت بار بوده‌اند.

این روش مبارزه با دیکتاتورها سه اصل دارد.

اصل اول اعتراض گسترده، یعنی عظیم‌تر کردن جمعیت معترضان و به راه افتادن جنبش بزرگ اعتراضی. اصل دوم نافرمانی مدنی و عدم همکاری شهروندان با رژیم، و اصل سوم تاسیس نهادهای موازی و برای انتقال قدرت از دیکتاتور به شهروندان است.

اما وقتی مامور مسلح حکومت به شهروندان شلیک می‌کند، آن‌ها را در خیابان می‌کشد، دیگری را دستگیر می‌کند و در بازداشتگاه شکنجه می‌دهد، اینجا باید چه کرد؟ باید همچنان بدون خشونت باقی ماند؟

ماروویچ در پاسخ به این سوال می گوید: «عمال حکومت از شکنجه به عنوان ابزارشان برای خشونت‌ ورزی استفاده می‌کنند و چنین رفتاری در پیش می‌گیرند و در نهایت حقوق بشر را نقض می‌کنند؛ فارغ از اینکه ما چه می‌کنیم. برای دیکتاتور فرقی نمی‌کند که ما خشونت ورزی کنیم یا نه، بلکه در نهایت ممکن است با شکنجه یا حتی مرگ روبه رو شویم.

سوال و ملاحظه اصلی من این است که چه روشی را باید انتخاب کنیم که تعداد مشارکت کنندگان در اعتراضات را افزایش دهد. اگر ما می‌خواهیم در برابر نیروی رژیمی که نظام‌مند و کاملا مجهز و تمرین کرده برای اعمال خشونت است و برای آن سلاح و تجهیزات ضروری دارد، (مبارزه کنیم و پیروز شویم) تنها چیزی که ما داریم تعداد شهروندان و مردم معترض در خیابان‌هاست.»

 

چرا نباید بخشی از خشونت شویم اما همزمان حکومت را از کار بیندازیم؟

دلیل اینکه ماروویچ از رفتار بدون خشونت حمایت می‌کند تلاش برای همراه کردن موج جدیدی از شهروندان با جنبش اعتراضی است:

«می‌خواهم بگویم گسترش دادن جمعیت معترض، همراه کردن تعداد بیشتری از شهروندان و افزایش همراهی مردم چقدر مهم است. ما تلاش می‌کنیم تا هزاران هزار، صدها هزار نفر از مردم را بسیج و با خود همراه کنیم که براساس تعریف، شهروندانی غیرمسلح هستند. چون این مردم غیرنظامی، سلاح ندارند، آموزش نظامی ندیده‌اند و سازماندهی نظامی ندارند، بنابراین حرکت ما در صحنه اعتراض عملا به جنبش بدون خشونت منجر می‌شود.»

ماروویچ می گوید: «اگر ما می‌خواهیم جمعیت عظیمی را با خود همراه کنیم،  سوال ما این نیست که پلیس یا نیروهای نظامی و مسلح  یا رژیم می‌خواهند چه کنند، بلکه سوال این است که ما چگونه تعداد همراهان با خود را بالا ببریم و افراد بیشتری را برای مبارزه با شکنجه و رفتار جنایتکارانه رژیم با جنبش همراه کنیم.»

ایوان ماروویچ می گوید وقتی نیروی سرکوب حکومت جمعیت زیادی در برابر خود ببیند و خود را در اقلیت بیابد، منجر به شروع فروریختن آن‌ها می‌شود.

 

وقتی از جنبش اعتراضی حرف می زنیم یعنی اولین مرحله را طی کرده ایم

وقتی ماروویچ از بسیج معترضان و شکل گیری جنبش اعتراضی حرف می‌زند می‌گوید که عمدا از به کار بردن اصطلاح معترض اجتناب می‌کند چون اعتراض در اغلب موارد اولین مرحله است. «وقتی مردم معترض به خیابان می‌آیند چون فکر می‌کنند صدای آن‌ها باید شنیده شود، خشم‌شان به صدا تبدیل شود و مطمئن شوند که هشدارشان را (به گوش حکومت) رسانده‌اند؛ رژیم‌ها (اقتدارگرا) معمولا اعتنایی به این وضع نمی‌کنند. آن‌ها به اعتراض به شکایت‌ها و خواسته‌ها گوش نمی‌کنند و حتی تصمیم می‌گیرند که معترضان را سرکوب کنند. در جنبش‌های موفق معمولا به طور فوری اعتراض‌ها به سمت عدم همکاری میل می‌کنند.»

ایوان ماروویچ در توصیف تجارب خود می گوید شهروندان «به جای اینکه صرفا برای اعتراض به خیابان‌ها بروند که به دلیل احتمال سرکوب پرمخاطره و گاه خیلی خطرناک است، وارد نوع دیگری از عدم همکاری و نافرمانی می‌شوند. تحریم، اعتصاب، عدم همکاری با حکومت در کارهایی که شهروندان به طور کلاسیک انجام می دهند مثل خودداری از پرداخت مالیات یا سایر اقداماتی که مانع تامین مالی حکومت می شود، از انواع نافرمانی مدنی و عدم همکاری با حکومت است.»

به گفته ماروویچ «وقتی ما به خیابان می‌رویم آن‌ها می‌توانند ما بزنند و دستگیر کنند، اما وقتی ما به عنوان شهروند از انجام وظایف و تعهدات خود دست می‌کشیم رژیم کار بسیاری دشورای برای مقابله با این اقدامات در پیش دارد.» ماروویچ می گوید ما در صربستان اعتصابات متنوعی در اصناف مختلف سازماندهی کردیم، مثلا معدن‌کاران از استخراج ذغال سنگ خودداری کردند و حکومت برای تولید برق فقط دو سه روز ذخیره سوخت ذغال سنگ در نیروگاه‌ها داشت.»

فرقی نمی‌کند که رژیم‌های اقتدارگرا مثل جمهوری اسلامی چه می‌خواهند یا می‌خواهند با معترضان چه کار کنند، وقتی شهروندان تصمیم می‌گیرند  که از کار دست بکشند و گردش کار کشور را برای دولت مختل کنند، به گفته ماروویچ موثر واقع می‌شوند:

«آن زمان نظامیان را برای به دست گرفتن امور معادن و استخراج زغال سنگ مامور کردند، اما نظامیان نمی‌توانند کار کارگران معدن را انجام دهند. بنابراین رژیم می‌داند با معترضان در خیابان چه کند، اما قادر نیست با تبعات اجتناب از عدم همکاری و نافرمانی مدنی آن‌ها کنار بیاید.»

ماروویچ می‌گوید اینجا سومین مرحله از اصول اساسی جنبش‌های اعتراضی بدون خشونت شروع می شود که مهم‌ترین بخش از خلق و ایجاد قدرت در جنبش است: «زمانی که شهروندان شروع به ساختن نهادها و ساختارهای موازی می‌کنند. مدارس موازی، رسانه‌های موازی، ساختار و نهادهای موازی. این کار، راه سرکوب از سوی رژیم، یا دستگیری گسترده معترضان را سخت و مسیر نهایی برای انتقال قدرت را باز می‌کند.»

 

توصیه به ایرانیان برای بزرگ کردن جمعیت جنبش اعتراضی

به گفته ماروویچ اصل پایه تفکر جنبش‌های غیرمسلحانه، فقط نداشتن سلاح گرم مثل تفنگ و مسلسل نیست؛ بلکه این اصل شامل اسلحه سرد یعنی ابزاری مثل چاقو یا پنجه بوکس هم می‌شود. «قدرت جنبش‌های غیر خشونت‌آمیز، در نافرمانی مدنی‌شان است که باعث می‌شود رژیم‌ها از اداره امور کشور ناتوان شوند و این قابلیتی است که نمی‌تواند منکر آن شد.»

در پاسخ به این سوال که آیا خرابکاری شامل اصل نافرمانی مدنی و عدم همکاری در مبارزات بی خشونت می‌شود یا نه، ماروویچ می گوید یک جواب مستقیم وجود ندارد و پاسخ یک جمله‌ای به این سوال مشکل است:

«خرابکاری می‌تواند باعث صدمه به شهروندان عادی شود، این موضوع مورد بحث ما نیست. خرابکاری معمولا باعث افزایش توانایی برای انتقال قدرت به معترضان نمی‌شود، اما اگر خرابکاری مثل تخریب یک ساختمان یا حتی اعمال خشونت، به شهروندان عادی آسیب نمی‌زند و باعث قدرت بخشی به جنبش می‌شود این تاکتیک و روش می‌تواند در خدمت اصل اول، یعنی افزایش همراهان جنبش و بالا بردن تعداد معترضان بسیج شده در برابر حکومت شود.»

ماروویچ در توصیه به ایرانیان آزادی‌خواه و معترضی که پس از قتل مهسا امینی به خیابان‌ها آمده‌اند می‌گوید، در شرایطی که ایران دارد نیاز به عظیم‌تر شدن جنبش و همراه کردن تعداد بیشتری از شهروندان وجود دارد. 

جنبش‌های خشونت آمیز به گفته ایوان ماروویچ، از تمایل شهروندان به مشارکت در اعتراضات می‌کاهند و ممکن است به دلیل حرفه‌ای نبودن شهروندان در مبارزه با سلاح با ماموران حکومتی، آن‌ها را در وضعیت بسیار آسیب‌پذیری قرار دهد، در حالی که نافرمانی مدنی و از کار انداختن توان رژیم در اداره کردن کشور با اعتصاب و تحریم از همراهی با خواسته‌های آن، به عقیده او راه موثرتر و کم هزینه‌تری برای شهروندان برای پیروزی با دیکتاتورهاست.

از: ایران وایر 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.