زیتون-یلدا امیری: «شو مسخره»؛ عنوانی که بسیاری از کاربران فضای مجازی به برنامه خبری بیست و سی در مورد «نیکا شاکرمی» نسبت دادند، دختر ۱۷ سالهای که از ماجرای مرگش دهها روایت حکومتی و غیرحکومتی نقل شده است.
رسانههای جمهوری اسلامی در دو روز گذشته خط خبری مشخصی را در راستای فیلم منتشر شده در بیست و سی در پیش گرفتهاند، اما این روایتها را حتی «خودیهای دیروز» نیز باور ندارند.
تناقضاتی که در روایتهای حکومتی از مرگ این نوجوان وجود دارد، نشاندهنده سردرگمی و پریشانی نیروها و رسانههای جمهوری اسلامی است.
یکی از روایتهایی که روز پنجشنبه ۱۴ مهر در رسانههای اجتماعی دستبهدست میشد، روایت «وحید اشتری» بود، یکی از اعضای «جنبش عدالتخواه دانشجویی» که چندی پیش به دنبال افشای ماجرای «سیسمونی گیت» در مورد محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بر سر زبان افتاد.
اشتری در رشته توییتی ۳۸ قسمته مدعی شده که شخصا موضوع را دنبال کرده و تلاش کرد تا القا کند که نیکا شاکرمی خودکشی کرده و مرگ او هیچ ارتباطی به اعتراضات نداشته و کشته شدن او در بازداشت غیرممکن است.
یکی از اعضای جنبش عدالتخواه که به گفته خود پیش از این روابط نزدیکی با اشتری داشته، به «زیتون» گفت که او «روی خون راه میرود و خون به سادگی شسته نخواهد شد.»
او افزود که من زودتر از اشتری فارغالتحصیل شدم، خیلی زودتر از جریانات سیاسی جدا شدم، اما شما چه انتظاری دارید، اشتری دستپروده «وحید جلیلی» است. یکی از نظریهپردازان شبکه «افق». فکر نمیکنم بیش از این، لازم باشد که توضیحی بدهم.
نیکا شاکرمی دختر معترض ۱۶ سالهای بود که پس از شرکت در نخستین تظاهرات شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران ناپدید شد. خانواده نیکا اعلام کرده بودند که او در آخرین تماس تلفنی گفته که در حال فرار از نیروهای امنیتی است.
پس از ۱۰ روز بیخبری، خانواده نیکا برای شناسایی جسد او فراخوانده شدند. به گفته منابع نزدیک به خانواده «ماموران امنیتی جسد را از غسالخانه شهر خرمآباد دزدیدند و مخفیانه در روستای ویسیان به خاک سپردند.»
آتش شاکرمی، خاله نیکا، اولین کسی بود که از مفقود شدن این دختر نوجوان خبرداد، اما وحید اشتری در توییت های پرشمار خود تلاش میکند تا اینگونه القا کند که آتش شاکرمی میخواسته از مرگ خواهرزاده خود استفاده کند تا به کشوری دیگر پناهنده شود.
تلویزیون حکومتی ایران شامگاه چهارشنبه ۱۳ مهر در خبر ۲۰:۳۰، گزارشی پخش کرد که در آن آتش شاکرمی، خاله، و محسن شاکرمی، دایی نیکا، حضور داشتند و در آن تلاش شده بود که نیروهای امنیتی را از مرگ نیکا تبرئه کند.
این در حالی است که خاله و دایی نیکا شاکرمی پیش از این بازداشت شده بودند و نزدیکان خانواده به رسانهها اعلام کردند که آتش و محسن شاکرمی تحت بازجوییهای شدید مجبور به «اعتراف اجباری» شدهاند. خاله نیکا، پیش از بازداشتش گفته بود که از سپاه به طور غیررسمی به او گفته بودند که نیکا چند روز در اختیار اطلاعات سپاه بود.
در روایت ۲۰:۳۰ از مرگ نیکا، ویدئوی دوربین مداربستهای پخش شد که در آن فردی که به نظر میرسد یک دختر نوجوان است با پوشش کامل صورت و کلاه لبهدار وارد خانهای میشود. گوینده برنامه گفت که این خانه یک کوچه آن طرفتر از خانه خاله نیکا است و تاریخ آن به نیمه شب ۲۹ شهریور برمیگردد، یعنی چند ساعت پس از آن که نیکا برای حضور در تظاهرات بلوار کشاورز رفت.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه نوشت که نیکا شاکرمی «ساعت ۲۲ شب حادثه (۲۹ شهریور)» با «زدن زنگ یکی از واحدها» وارد ساختمان شده، در حالی که در ویدئوی دوربین مداربسته، ساعت ورود به ساختمان ساعت ۱۲:۰۳ روز ۳۰ شهریور است و علاوه بر این در فیلمی که منتشر شده هوا هنوز روشن است.
خاله نیکا در در برنامه ۲۰:۳۰ تایید میکند که فرد نمایش داده شده در فیلم نیکا است. در این برنامه خاله نیکا شاکرمی به کوچهای برده شده که گفته شده جسد نیکا در آنجا پیدا شده است. او با دست ساختمان را نشان داده و میگوید جسد آنجا پیدا شده است. مخاطبان میپرسند چرا خاله نیکا، که بنا به همان گزارش ۱۰ روز بعد جسد را در غسالخانه دیده، محل کشف جسد را نشان میدهد؟ او که به جز آنچه مقامها رسمی به او گفتهاند، اطلاعی از محل پیدا شدن جسد نداشته است.
براساس گزارش تلویزیون جمهوری اسلامی جسد نیکا شاکرمی یک روز پس از گم شدن در کوچه بغلی محل سکونت خالهاش پیدا شده، ۱۰ روز طول کشیده تا مقامها به خانواده او اطلاع بدهند.
در گزارشی که تلویزیون جمهوری اسلامی ساخته است، یکی از مقامات قضایی میگوید که با تشخیص پزشکی قانونی، هیچ گونه جراحت ناشی از گلوله در بدن نیکا نبوده و ضرب و شتم احتمالی ماموران نقشی در مرگ او نداشته است.
مجری برنامه ۲۰:۳۰ تاکید کرد که علی صالحی، دادستان تهران، گفته که «ضرب و جرحی که به وسیله چاقو یا امثال آن باشد در بدن ایشان مشاهده نشده است.»
به نوشته بیبیسی فارسی یک گواهی فوت به دست این رسانه رسیده که که براساس آن، دلیل مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» عنوان شده است.
اما پیام ویدئویی نسرین شاکرمی، مادر نیکا پایانی بر خبرسازیها بود.
او روز ۱۴ مهر در پاسخ به شایعات و ادعاهای حکومت و رسانههای وابسته به آن در مورد جانباختن دخترش گفت که نیکا روز ۲۹ شهریور در تظاهرات کشته و جنازهاش همانروز به سردخانه کهریزک تحویل داده شده است.
اختصاصی رادیو فردا؛ مادر #نیکا_شاهکرمی: دخترم را کشتند و مرا برای اعتراف اجباری تهدید میکنند.#مهسا_امینی pic.twitter.com/EbRYBa9b4M
— Saman Rasoulpour (@SamRasoulpour) October 6, 2022
مادر نیکا از تهدیدها و فشارهای امنیتی پرده برداشت و گفت که تحت فشار است تا روایت و سناریوی حکومت را درباره کشته شدن دخترش تکرار کند. نسرین شاکرمی گفت که دخترم را کشتند و مرا برای اعتراف اجباری تهدید میکنند.
مادر نیکا اعلام کرده که برادر و خواهرش محسن و آتش شاکرمی بازداشت و تحت فشار شدید مجبور به اعتراف دروغین شدهاند. به گفته مادر نیکا، براساس گواهی پزشکی قانونی، او بر اثر «اصابت ضربات متعدد جسم سخت» به سرش کشته شده است.
بنا به اعلام قوه قضاییه ایران هشت کارگر که در ساختمان محل مرگ نیکا شاکرمی (به ادعای نهادهای امنیتی) حضور داشتند در ارتباط با پرونده مرگ نیکا دستگیر شدهاند. اتهام احتمالی این دستگیرشدگان اعلام نشده است.
قطعا روایت رسانههای حکومتی و مقامات قضایی جمهوری اسلامی برای توجیه قتل این نوجوان برای، مردمی که این روزها خیابان را به صحنه سیاستورزی تبدیل کردهاند، قابل قبول نیست، حتی با آنکه هواداران مدعی عدالتی چون «وحید اشتری» به میدان آمدهاند.
فعالان شبکههای اجتماعی و بسیاری از مردم در اوج اعتراضات و سرکوب گسترده نه باور می کنند که نیکا شاکرمی پس از شرکت در اعتراضات خود را از ساختمانی بیدلیل پرتاب کرده و نه توسط فردی نامربوط پرتاب شده است.
علی خامنهای روز ۷ تیرماه ۱۴۰۱، با رئیس قوه قضاییه و جمعی از مسئولان و کارکنان دستگاه قضایی دیدار کرد. او در این دیدار مسائلی را به مسئولان و کارکنان قوه قضائیه گوشزد کرد و گفت: «سر زخم پروندههایی که در افکار عمومی باز میشود، نباید باز بماند. هر پرونده را تا آخر ادامه دهید و نهایی کنید.»
شاید سناریوسازان جمهوری اسلامی گمان میکنند که توانستهاند، زخم پروندههایی چون حمله نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ را با متهم کردن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده، به اتهام دزدیدن یک ریشتراش ببندند. اما نگاهی گذرا به رسانههای اجتماعی و واکنشها به کشته شدن نیکا شاکرمی نشان میدهد که زخمهای باز در جمهوری اسلامی بسیار است؛