اتحادیه سراسری معلمان سوئد و کانون صنفی معلمان این کشور با صدور بیانیهای همبستگی خود را با دانشجویان، معلمان و شهروندان ایرانی معترض اعلام کرد.
این اتحادیه در بیانیه خود مینویسد: «ما در همبستگی و در کنار دانشجویان، معلمان و شهروندان ایرانی که در حال حاضر علیه رژیم اعتراض کرده و خواستار رعایت حقوق بشر شهروندان خویش هستند، ایستادهایم. چندین ماه است که دانشجویان، معلمان، کارگران و اعضای سندیکاها در ایران برای حق تجمع و اعتراض مبارزه میکنند. اما مقامات رژیم بجای شروع گفتگو شیوه سرکوب، آزار و اذیت و کاربرد خشونت را انتخاب کرده اند و کسانی که اعتراض میکنند در معرض خطر زندانی شدن قرار دارند.»
اتحادیه سراسری معلمان و کانون صنفی معلمان سوئد در بیانیه خود با اشاره به قتل مهسا امینی آمده است: «اخیرا مهسا امینی یک دختر ۲۲ ساله در بازجویی پلیس به اتهام نقض قوانین کشور در مورد پوشش زنان کشته شد. او یکی دیگر از قربانیان ظلم و تعرض سیتماتیک رژیم ایران علیه زنان است و مرگ او انزجار عمومی را برانگیخته و اعتراضات علیه نقش حقوق بشر توسط رژیم ایران هم در ایران و هم در سایر نقاط جهان گسترش یافته است.»
این دو گروه صنفی با تاکید بر روز جهانی معلم نسبت به آزار و سرکوب معلمان و دانشجویان و فعالان سندیکایی واکنش نشان داده و نوشت: «ما پنجم اکتبر روز جهانی معلم را همواره جشن میگیریم. روزی برای جلب توجه به این واقعیت که حقوق معلمان دائما به چالش کشیده میشود. ما میخواهیم خواستههای خود را بار دیگر تکرار کنیم و آن اینکه هر گونه آزار و اذیت معلمان، دانشجویان و سندیکاهای کارگری در ایران باید متوقف شود. ما بویژه مایلیم توجه ویژهای به همکار و زندانی عقیدتی خود، اسماعیل عبدی که دبیر کانون صنفی معلمان تهران بود را جلب کنیم. عبدی از سال ۲۰۰۶ در زندان است و بارها خواستار آزادی خود شده است. ما خواستار آزادی تمامی اعضای سندیکایی که بخاطر مبارزه در جهت احقاق حقوق صنفی خود شدهاند هستیم.»
این دو گروه صنفی معلمان در سوئد در پایان بیانیه خود از مقامات ایرانی خواستهاند تا آزادی تشکل و اجتماع را برای همه شهروندان تضمین و از آنها محافظت کند.
پیام اسماعیل عبدی از زندان مرکزی کرج درباره اعتراضات در ایران
اسماعیل عبدی دبیرکل زندانی کانون صنفی معلمان نیز با صدور پیامی از زندان مرکزی کرج به قتل مهسا امینی و اعتراضات سراسری واکنش نشان داد.
در بخشی از این پیام آمده است: «امسال روز جهانی معلم را در حالی شروع کردهایم که اندوهی عظیم، تمام وجود مرا سخت فشرده و هوای سرزمینم غمناکترین شعر خود را سرودهاست. دختری جوان، جان نازنینش به بیگناهی، ستانده شد و جهانی از این حادثه سترگ به خروش آمد. «مهسا» نامش رمز و نمادی از مظلومیت همه مظلومان رنجوری شد تا از فرادستان قدرت و بر کشیدگان قضا بپرسند: آخر به کدامین گناه با فرزند ایرانزمین، چنین کردید؟»
دبیرکل زندانی کانون صنفی معلمان ایران با اشاره به کشته شدن معترضان در جریان اعتراضات در پیام خود نوشته است: «در این شرایط چگونه در مقام یک معلم میتوانم از ۵ اکتبر یاد کنم و نگران سرنوشت نوجوانان ۱۳ساله تا جوانان بیست و سی ساله سرزمینم نباشم؟ چگونه میتوانم درباره این فرزندانم که در کلاسهای درس به آیندهی روشن امیدوارشان میکردم، اشک نریزم؟ چگونه میتوانم وضعیت فرزندان بلوچم را نظارهگر باشم و زبان بریده به کنجی نشینم و سخن نگویم!؟ آنان که برای آینده، هزاران امید در سر میپروراندند، امروز از فقر و بیکاری و اختلاس و مدیریت ناکارآمد و عدم آزادی و عدالت، صدایشان را بلند میکنند، اما گوشی برای شنیدن نمییابند.»
در ادامه پیام اسماعیل عبدی آمده است: «ظاهراً برای حاکمیت، مُلکداری مطلوب و بینقص آن است که شهروندانش از نقد و انتقاد گریزان باشند و منقادانی مطیع شوند. ما معلمان و کنشگران صنفی طی دو دهه همواره هشدار دادهایم، تعطیل کردن اصل ۳۰ قانون اساسی، پولی سازی آموزش و پیامدهای خطرناک و عواقب ناشی از آن در حوزههای مختلف جامعه، عدم توجه به متخصصان و استفاده بهینه از آنها در مدیریت کلان، گسترش غارت و اختلاس و فاصله طبقاتی، بیاعتنایی به حقوق شهروندی هموطنان در اقصی نقاط کشور (بهویژه مناطق مرزی)، عدم اعتنا به آزادیهای مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و گستراندن محدودیتها برای شهروندان و تحقیر و نادیده انگاشتنشان، حاصلی جز طغیان اجتماعی و عصیان عمومی در پی نخواهد داشت.»
این معلم و فعال صنفی زندانی با تاکید بر هشدارهای دلسوزانه قبلی بسیاری از اندیشمندان و استادان دانشگاه و کنشگران مدنی، دلسوزانه که گفته بودند «تصمیمهای ناروا و تعطیل کردن فصل دوم و سوم قانون اساسی و سلب حقوقِ شهروندان، عواقب خطرناکی دارد.» افزود: «دریغ که حکومت تصوّری دیگر از جامعهی ایدهآل داشته و دارد. وقتی کارگر بر ظلم رفته به خود اعتراض میکرد، اگر حاکمیت این اعتراض را از القائات دشمن ارزیابی نمیکرد، وقتی معلمان بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی به مطالبهگری مسالمتآمیز میپرداختند، پروندهسازی و توبیخ و تبعید و زندان سهمشان نمیشدند. زمانیکه روزنامهنگاران بر بیعدالتیها و اختلاسها میشوریدند توقیف آن جریدهها و زندانی کردنشان، تنها راه حل نبود. آنگاه که دانشجویان به شیوههایی کاملاً مدنی، کمبودها را فریاد میزدند، داغ و درفش و توبیخ و اخراج و زندان عایدشان نمیشد، قطعاً شرایط کشور با آنچه امروز شاهد آن هستیم، فرق میکرد.»
اسماعیل عبدی در ادامه شرایط امروز ایران را نتیجه همان سیاست ورزیهایی دانست که در آن، ملت محلی از اعراب ندارد: «امروز فرزندان ما کوفته و دانشگاهیان و پژوهشگران ما روفته میشوند. هنرمندان خوار و خفیف میشوند و ورزشکاران سربار و نحیف در نظر میآیند. مردم به ریاضت اقتصادی دعوت میشوند، در حالیکه داعیان، از کامیابی دنیوی لحظهای دریغ نمیورزند. هم زهد و پارسایی و قلت خواهی، آموزه عیان است و هم تعیش و لذت جویی و کامروایی ماموریت نهان. هم مستضعف دوستی آیینی نیک و دینی است و هم مستضعف گستری با سیاستهای اقتصادی غیرعادلانه در تسریع… همه این ناهنجاریها در سایهسار آموزش و پرورش ویرانی روییده که زایل کردن امید برای نسل آینده مهمترین دستاوردش بوده و جوانان ما را چنین به طغیان و عصیان کشانیده است.»
آقای عبدی در ادامه پیام خود نوشت: «بهعنوان معلمی که در دو دهه کنشگری صنفی به مسالمتآمیزترین شکل، همواره با گوشزد کردن مسائل مبتلابه جامعه، به همراه تشکلهای صنفی معلمان به واکاوی عواقب تصمیمات نادرست حکومتی، هشدار دادهایم، تاکید میکنم که برای جامعهای که انباشته از خشم و اعتراض است، دست به خشونت زدن و ابزار سرکوب را به عنوان بهترین راه حل دیدن، عواقبی جبران ناپذیر خواهد داشت. با قلبی آکنده از غم و مهر، توصیه میکنم: دانشگاهیان و دانش آموزان و دیگر زندانیان معترض را آزاد کنید. معترضان به جان آمدهی خیابان را دشمن نپندارید و آنها را به گلوله نبندید. نسبت به فرزندان این آب و خاک مهربانی را پیشه خود سازید.»
از: ایران وایر