* مقایسه ای بایسته:
نخست وزیر انگلیس طی فقط ۴۵روز فهمید قادر به حل مشکلات نیست – شجاعانه و عا قلانه استعفا داد…..
* ملهم از این عمل عادی شمرده شده و متداول البته در صورت عدم توفیق تیم برگزیده چهره منتخب حزب دارنده رای اکثریت در پارلمان… که برمبنای وطن خواهی و مردم دوستی از ان مهمتر احساس مسئولیت میهنی بوده و پیوسته برامده و متکی ضمنا مزین به علم روز میباشند و بشدت پاسخگوی ملت از طریق مطبوعات و رسانه ها… در رابطه با عملکرد دولت رئیسی – که چنانچه کفر نباشد نتایجی «حتی مورد قبول اقلیت رای داده در انتصخابات خرداد سال بگذشته » بدست نداده – خیر خواهانه و برای نوعی جلب توجه با نگاه به عملکرد متولیان فاقد صلاحیت حکومت غیر پاسخگو در وطنمان – تاکید میشود:
*دولت فعلی که تحت هر شرایطی میراث دار دولتهای قبلی میباشد با همه:
– طول: «گستردگی در سطح کشورمان با همه ویژگی ها و سهل و ممتنع بودن »
– عرض: « نگاه تخصصی و لازم به عملکرد خود انهم با داشتن فرصت و در دسترس بودن نیروهای واجد شرایط » – عمق: « میزان تاثیر گذاری دربخش های مورد نظر »
– ارتفاع: «مقبولیت منطقه ای با توجه به ضوابط و روابط بین المللی »…
*به روال بگذشته انهم در محدوده وظایف تعریف شده، برای تظاهر به ثبات سیاسی و از ابعادی در دسترس بودن «امکان برنامه ریزی » و اینده نگری با همه چند و چون طبعا با هدف مصرف داخلی بدور از واقعیتها – انهم بفر موده – الزاما باید بمدت ۲ دوره ریاست با هر کم وکیفی بنماید که نتایج حاصل این استمرارمدیریت « بدون نیاز به بر گشودن جزئیات » اظهر من الشمس میباشد و فقط خواجه حافظ از عواقب ان در تمامی صحنه ها بطول ۴ دهه بی خبر مانده…
*اگر اغراق نباشد با حضور صرفا فیزیکی و بقول ظریفی نه اقا جوادمان که وضعیت بسیار اسفناک موجود و مستولیمان! را ره اورد انتخاب مردم در ۱۲ فرودین ۵۸ یعنی ۴۳ سال قبل که حدود ۷۰ درصد افراد فعلی در انزمان نبوده اند.. میداند.. با کارت زدن برای دریافت مواجب انچنانی! در مسند و بعدهم در ارزیابی عملکرد ۸ ساله انهم زمانیکه کلید اصلی در دستا ن منتصبین نیست و با هزاران مشکل «بقول شادروان بازرگان – چاقوی بی دسته »ویا محمد خاتمی بنیان گذار اصلاحات در نقش «کارپرداز بزرگ » نهایتا «اما با هزینه از محل بیت المال » پی میبرند که از بسیاری جهات حد اقل شایستگی مناسب این مهم را نداشته و از اول نبایستی پا در این راه نهند..
*میتوان در رابطه با نتایج حاصل از ادامه این خط مشی و فر مانبری با همه خطرات و خطیرات البته با تامل… بناچار و در شرایط بحرانی «و بن بست خود ساخته متولیان غیر پاسخگو »……از بیان «شادروان لوتر کینگ » در پاسخ اینده اینگونه حرکت های اجتماعی شاخص نشات گرفته از مجموعه عملکردها ( البته با نقل به مضمون و تصرفی معقول و لازم! !) مد د بگیریم، انچنانکه این وارسته دوران اختلافات نژادی در امریکا گفت:
**میدانم که امروز میپرسید چقدر طول خواهد کشید ؟ به شما میگویم: این مقطع هرچقدر هم دشوارو با هزینه، زیاد طول نخواهد کشید، چون هیچ سیستم حکومتی در این دوران بسیار حساس – در واقع دهکده جهانی، نمیتواند با اتکاء به عوام فریبی، دروغ و حیف و میل درامدهای ارضی و ارزی انهم بدون پاسخگوئی تا ابد پایدار بماند…( فر مایش وی محدود به موضوع اپارتاید بود )
* تکمله ای در این باب: مگر انکه با سپردن کار بکار دان –حتی بظاهر بصورت داوطلبانه- که فرصت چندانی بنظر میرسد نمانده، با نگاهی عمیق به اثاربه اصطلاح تدابیر بکار گرفته شده ومقایسه با معیارهای منطقی، به ناچار برای خریدن زمان با امید« بوجود فرج بین دو ستون» با قبول عدم توفیق در خدمت بجامعه با تعریفی ملک و ملت، برامده از تعهد نداشته – که در هنگامه هائی! لازم – اقرار به ناتوانی نموده – عرصه را برای امدن فرزانگان صاحب صلاحیت و ناظرفراوان اما اغلب ارام، بشدت ناراضی ونگران عقوبت کاروبا تمامی وجود درک اینهمه بی کفا یتی ها، خالی نمایند..
* اخیراچگونگی رفع و رجوع اعتراضات بحق و شدید جامعه برای ادامه چپاول – طبق فر مانی! به«مجمع تشخیص مصلحت نظام »که عند اللزوم اقداماتی حتی مغایر شرع وبه اصطلاح قوانین مصوب خودشان، یعنی مسائلی را مشابه: انحلال عملی گشت ارشاد، نداشتن عکس العمل در برابربی حجاب های رو به افزایش، اعتراضات داخل دانشگاهها با همه برخورد سبعانه در اوایل این خیزش مردمی، ادغام غذا خوری ها واز همه مضحکتر حضور هر روزه سخنگوی نا توان و فاقد صلاحیت دولت تحمیلی با همه مخا لفتها، شعارهای تند – حو اشی و چند وچون و….که مهار نا شدنی تا تغییر بنیادی امور و انحلال انچه را که بهتر می دانید…. به مصلحت می بینند !