مسعود آذر
بی بی سی
در میانه اعتراضات سراسری در ایران، پای سرود ملی نیز به میان آمده است. بعد از بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی، اعضای تیم ملی واترپلوی ایران نیز در مسابقات آسیایی تایلند از همراهی با خواندن سرود ملی اجتناب کردند.
حالا در آستانه جام جهانی فوتبال، گوشها تیز و حواسها جمع شده تا ببینند بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات جهانی، سرود ملی ایران را میخوانند یا نه و چگونه با معترضان همدلی و همراهی میکنند.
پنج روز پیش، اعضای تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در رقابتهای بین قارهای امارات که به شکل زنده از صداوسیما پخش میشد، ازهمخوانی سرود جمهوری اسلامی خودداری کردند و تلویزیون دولتی ایران سراسیمه پخش زنده برنامه را قطع کرد.
بازتاب این موضوع پس از این بازی، فشار سنگینی را متوجه بازیکنان تیم ساحلی کرد و در نهایت، در بازی فینال بین تیمهایی ایران و برزیل، اکثر بازیکنان سرود ملی را خواندند.
اما وقتی سعید پیرامون گل پیروزی بخش ایران را وارد دروازه برزیل کرد، با حرکتی نمادین از معترضان حمایت کرد و تیم فوتبال ساحلی نیز در هنگام دریافت جام قهرمانی خوشحالی نکرد.
سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در واکنش به اقدام بازیکنان، گفت: «بازیکنان ما به خاطر حادثه شاهچراغ خوشحالی نکرده اند.»
همزمان فدارسیون فوتبال ساحلی نیز در بیانیه شدیدالحنی تهدید کرد که با بازیکنان تیم ملی برخورد خواهد کرد.
ورزش و اعتراض
یکی از کانونهای اصلی جنبش اعتراضی امروز ایران، ورزشکاران هستند. آنها اگرچه لزوما درخیابانها نیستند، اما با سخنان و واکنشهایی که نشان دادهاند، نظام سیاسی ایران را به چالش کشیدهاند.
چهرههای مشهوری مانند علی کریمی، علی دایی، مهدی مهدوی کیا، مهرداد پولادی، وریا غفوری، سروش رفیعی و حتی براداران کشتیگیر خادم و شماری زیادی از دیگر ورزشکاران، از معترضان حمایت کردهاند.
در واکنشهای برخی از این ورزشکاران، آنها تاکید دارند که با توجه به شرایط امروز مردم و جامعه، پیروزی ورزشی، اولویت خود را از دست داده و برد و باخت چون گذشته شوقی در تماشاچی به وجود نمیآورد.
در چنین شرایطی، حتی رقبای دیرینه مانند طرفداران دو تیم سرشناس پرسپولیس و استقلال پشت در یک جبهه قرار گرفتهاند. از کشتیگیران و سایر رشتههای ورزشی مانند پرورش اندام، صدای واحدی بیرون میآید که فراتر از موضوع قهرمانی است و چنین اتحاد نانوشتهای کم سابقه است.
در این روزها که بیش از ۵۰ روز اعتراضهای ایران میگذرد، شادی نکردن و جشن نگرفتن در مسابقات ورزشی تبدیل به یک رویه شده و گویی به چشم گروه بزرگی از ورزشکاران، طلای مدال قهرمانی، عیارش را از دست داده است.
اگر روزگاری شکست تیم فوتبال ساحلی برزیل، یک موفقیت مهم برای تیم فوتبال ساحلی ایران محسوب میشد، حالا اما حتی چنین نتیجهای نیز ورزشکاران و طرفداران فوتبال را راضی نمیکند.
و آنچه بیش از پیروزی بر برزیل در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب پیدا کرده، اقدام نمادین سعید پیرامون در حمایت از زنان معترض و شادی نکردن به وقت بالا بردن جام است.
وضعیتی که چند هفته زودتر در ارتباط با الناز رکابی نیز رخ داد؛ کسی که در مسابقات کم طرفدار صخرهنوردی، به مقام چهارم رسید، اما با فاصلهای قابلتوجه بیش از الهام حسینی که برای اولین بار در تاریخ وزنهبرداری آسیا، برای تیم ایران مدال طلا را به دست آورد، با استقبال افکار عمومی روبهرو شد.
در چنین شرایطی است که خواندن یا نخواندن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران در ابتدای رقابتهای ورزشی میتواند اهمیتی بسیار فراتر از نتایج آن رقابت پیدا کند و مورد توجه همگان قرار بگیرد.
سرودی برای همگان
اگرچه برای سرودهای ملی، قواعد مدون ویژهای وجود ندارد، اما به طور کلی برای برخی، سرود ملی نماینده بخشی از فرهنگ، اعتقادات و باورهای ملت به سرزمینشان است.
مفاهیم مهینپرستانه مانند فدا شدن برای کشور یا دعا برای دوام و بقای حکومت یا شاه، از جمله ویژگیهای مشترک بسیاری از سرودهای ملی در دنیاست.
برای ورزشکاران، گاهی خواندن سرود ملی و حتی نحوه بیان واژهها و ایستادنشان در زمان اجرای این قطعه، به معنی عشق و علاقه به وطن تفسیر میشود.
نمونههایی معروف مانند شکل خواندن سرود ملی توسط بازیکنان تیم ملی برزیل در سال جام جهانی سال ۲۰۱۴ که عموما با گریههای تماشاگران همراه بود، یا شور بازیکنان ایتالیایی به هنگام پخش سرود ملی طولانی این کشور در بازیهای سال ۱۹۹۰ از جمله تصاویر به یادماندنی رقابتهای ورزش فوتبال محسوب میشوند.
این میان انتقاد از سرودهای ملی نیز کم نیست و در مواردی، برخی از شهروندان یک کشور احساس میکنند که سرود ملیشان آنها را نمایندگی نمیکند یا حاوی مفاهیمی است که با باورهای آنها سازگاری ندارد.
در میان ورزشکاران، این موضوع بیسابقه نیست که برخی با نخواندن سرود ملی، بر روی یک موضع یا پیام سیاسی خاص پافشاری کنند. در تیم ملی فوتبال فرانسه چند بازیکن سرشناس گذشته و فعلی این کشور مانند زینالدین زیدان، کاپیتان پیشین تیم ملی فرانسه، فرانک ریبری و کریم بنزما، از همخوانی سرود ملی این کشور طفره رفتند.
کریم بنزما که امسال برنده توپ طلا شد میگوید که عاشق تیم ملی فرانسه است، اما کسی نمیتواند او را به خواندن سرود ملی «مجبور کند». این بازیکن الجزایریتبار، معتقد است در سرود ملی کشورش اقلیتها جایی ندارند.
در آمریکا نیز در پی اعتراضهای گسترده به نژادپرستی و در جریان جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد»، برخی از ورزشکاران این کشور به شکل نمادین در جریان اجرای سرود ملی زانو زدند.
«سر زد از افق»
در ایران نیز، به طور ویژه از دوران افزایش ارتباطات دیپلماتیک ایران با جهان اطراف و شکلگیری جامعه بینالمللی فعلی، تعیین قطعهای به عنوان سرود ملی به بخش مهمی از هویت ملی کشور تبدیل شد.
سرود ملی فعلی که نام رسمیاش «مهر خاوران» است، دومین سرود ملی دوران جمهوری اسلامی محسوب میشود که در سال ۱۳۷۱ جایگزین سرود ملی قبلی شد. آن سرود که از انقلاب ۵۷ به عنوان سرود ملی کشور تعیین شده بود، «پاینده بادا ایران» نام داشت. این سرود در روز سوم خرداد سال ۱۳۷۱ در سالروز آزادسازی خرمشهر برای اولین بار از صدا و سیما پخش شد.
این سرود پیش از این نیز محل جنجال و اختلاف بوده. از آن جمله منتقدان میگویند که موسیقی آن از سرود ملی کره جنوبی کپی شده و محتوای سرود نیز نه با فرهنگ و تاریخ ایران همخوانی ندارد و حتی «جمهوریت» نظام سیاسی فعلی در آن نادیده گرفته شده است.
سرود «مهر خاوران» به ویژه در مسابقات جام جهانی فوتبال که خارج از کشور برگزار میشود هم محل اختلاف است و بسیاری از ایرانیانی که هیچگونه همدلی با نظام حاکم ندارند و به طور معمول تماشاچی این مسابقات در درون استادیومها هستند، حاضر نیستند آن را بخوانند.
به همین دلیل نیز برخلاف بسیاری از رقبای ایران، در زمان پخش سرود ملی جمهوری اسلامی از همخوانی پرشور تماشاچیان خبری نیست و حتی برخی در اعتراض و زمان پخش این سرود، سرود «ای ایران» را میخوانند.
خشم و نگرانی حکومت
مساله نخواندن سرود ملی توسط بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی و احتمال تکرار وقایعی مشابه در جام جهانی که حدود یک هفته با آغازش مانده، از همین حالا به مایه نگرانی حکومت و البته دلگرمی معترضان تبدیل شده است.
نگرانی و در مواردی خشم حکومت در نوشتههای رسانههای جمهوری اسلامی نیز بازتاب دارد. از آن جمله روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان «این پرچم و سرود میماند و شما میروید»، اقدام ورزشکاران را «دهنکجی واضح به مردم و کشور و یک توهین آشکار به پرچم و سرود ملی ایران» دانست.
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران، ورزشکاران را «آتشبیاران معرکه اغتشاشات» توصیف کرد و حتی خواستار «برخورد قاطع» با آنها شد.
روزنامه جوان همچنین اقدام بازیکنان تیم فوتبال ساحلی را «ریاکارانه» دانست و مدعی شد که آنها در مقابل دوربینها یک رفتار داشتند و در رختکن ابراز خوشحالی کردهاند.
در این مطلب آمده بود که اگر «بازیکنان استقلال به جای تشویق برای توهین به هوادارانشان تنبیه میشدند، حالا شاهد توهین واضح ملیپوشان ریاکار فوتبال ساحلی و تیم ملی کشتی فرنگی به پرچم و سرود ایران نبودیم».
همچنین خبرگزاری فارس در هفدهم آبانماه، از قول «مخاطبان»، نوشت این «قهرمانی هیچ ارزشی ندارد» و خواهان «برخورد جدی» و «غربال کردن» تیمهای ملی شد.
در مطلب این خبرگزاری آمده بود: «متاسفانه گروهی از ورزشکاران ملی کنونی و همچنین بعضی از پیشکسوتهای ما در رشتههای مختلف، فاقد بینش سیاسی و اجتماعی هستند، اما تا دلتون بخواد ژستهای به اصطلاح روشنفکرانه رو خوب بلد هستند. در آینده به فکر مدال و نتیجه نباشیم، به فکر عزت و اعتبار جمهوری اسلامی ایران باشیم و تیمهای ملی رو حسابی غربال کنیم.»
اما این تهدیدها از سوی برخی ورزشکاران صاحبنام، بیپاسخ نماند. از آن جمله امیررضا خادم، رئیس پیشین فدارسیون کشتی ایران، با اشاره به سابقه اعتراضهای ورزشکاران از جمله اعتراض ورزشکاران آمریکایی در المپیک ۱۹۶۸، خطاب به فدراسیون فوتبال نوشت: «اینکارها آخر و عاقبت ندارد.»
این قهرمان کشتی ایران در صفحه اینستاگرامش با بیان این که «ورزشکارانمان را آزار ندهیم» نوشت: « قانون اساسی ایران به صراحت اجازه ابرازِ اعتراض را به مردم میدهد و این جوانان قهرمان نیز در جهت حمایت از اعتراضاتِ مدنی اقدام به حرکتی نمادین و به دور از هرگونه خشونت کردهاند.»
از: بی بی سی