گزارشی از ایران: این انقلاب همه‌ی تحلیل‌ها را تغییر داده

پنجشنبه, 26ام آبان, 1401
اندازه قلم متن

با یک آغوش کشیدن پرمهر که مشخصه امروز نسل هشتادی‌هاست!

این یک انقلاب است. سعی نکنید با تعریف‌های کلاسیک به آنالیز آن بپردازید. انقلاب است! چون همه چیز را تغییر داده یا در حال تغییر آن‌هاست. منظورم سکه یک پول شدن نُرم‌ها و قوانین اعمال‌شده اسلامی است! بازگشت و جای‌گزینی یک فرهنگ زیبای میل به زندگی، شادی و تعامل است. اخلاق‌مداری بین آدم‌هاست!

تنها باید خودت این‌جا باشی تا ببینی و درک کنی من چه می‌گویم. اگر صحبت از رژیم سیاسی است. به‌نظرم این خیزش به سرنگونی فیزیکی رژیم هم منجر خواهد شد.

اما در حال حاضر در دو عرصه این انقلاب قادر شده کاری کند کارستان! اول این که تمام خواست‌ها و شعار‌های خیابان تنها مربوط به خیابان نمی‌شود. به‌جرأت بگویم وارد تمام خانه‌های ایرانیان شده چه مخالفان رژیم، چه موافقان.

هیچ خانه و خانواده ایرانی نیست که با این مسئله درگیر نباشد. تمام صحبت‌ها سر جوان‌هایی‌ست که در خیابان هستند و شکل دیگری از مبارزه، خواست‌ها و آرزو‌های مردم را بیان می‌کنند.

باور می‌کنی آن‌طورکه در خارج و رسانه‌ها از مرگ صحبت می‌شود، از سرکوب و خشونت، این چیز‌ها اصلاً به کت این جوانان‌ها که میدان آمده‌اند نمی‌رود. اصلاً نه از مرگ می‌ترسند، نه از گلوله نه از درگیرشدن با نیروها و یگان ویژه. چیز غریبی هستند.

دلم می‌خواست این‌جا بودی تا میان این سختی آتش و خون چهره‌های زیبا و بشاش این جوان‌ها را که لبخند می‌زنند، گل می‌دهند، مشت به مشت‌ات می‌کوبند، شکلات دست‌ات می‌گذارند را از نزدیک می‌دیدی.

جوان‌هایی که درست مثل شعار‌های‌شان هستند. حضور وسیع دختران که در همه جا یا جلوی صحنه هستند یا هم‌پای پسرها. استفاده کردن از حداقل‌هایی که دارند یک فرهنگ جدید را در خیابان‌ها جامی‌اندازند. سرود می‌خوانند، می‌رقصند، آغوش بر روی ملت باز می‌کنند.

نمی‌توانم حس خودم را وقتی که جوانی، منِ نسلِ پنجاهی را با محبت و چشم‌های درخشان که شادابی جوانی و زندگی در آن موج می‌زند در آغوش می‌گیرد. می‌گوید: “ما پیروز می‌شویم!” را بیان کنم.

تنها اشک می‌ریزم. با خود می‌گویم ‌ای ایران، ‌ای سرزمین محبوب تو را با چه ساخته‌اند؟ رگ‌وپی تو احساس است. حس غریبی از زندگی، شادی، افتخار و غرور!

باور کن وقتی جوانی آغوش بر رویت باز می‌کند. چنان احساسی از زندگی، محبت، دوست داشتن مردم و ایران به تو دست می‌دهد که حاضری هر نوع فداکاری انجام دهی.

این دو ماه آن‌چنان تغییرات شگرفی در روحیه، فکر و رابطه آدم‌ها ایجاد کرده که به معجزه شبیه است. فراتر از معجزه. چهره مردم با تمام مشقت‌های گذران زندگی بازتر شده. دکان که می‌روی آن اخم‌وتخم سابق نیست. چهره شهر رنگی شده و دختران جوان، پسران جوان با لباس‌های روشن در کمال آزادی می‌گردند. تا فرصت می‌کنند می‌رقصند. مثل یک رؤیا، یک فیلم شاد. نگاه به زندگی تغییر کرده است.

به هر میزان که بر تداوم مبارزه افزوده می‌شود. مردم نگاهشان به دنیای ترسیم‌شده توسط جوان‌ها مثبت‌تر می‌گردد و قبول‌شان بیشتر. هر خانوادهای که جوان دانشجویی، محصلی، کلاً جوانی در خانه دارد دربست تأییدشان می‌کند.

چرا که عملاً با ابتکارات روزانه و مقاومت جانانه در برابر سرکوب رژیم این اعتماد، غرور و اتکابه‌نفس را در آن‌ها به‌وجود آورده‌اند. چنان رابطه دوستی، حس همکاری و تعامل با همدیگر به‌وجود آمده که هیچ‌کس فکر نمی‌کند کی هستی؟ کجایی هستی؟ مهم این است که این رژیم را قبول نداری.

باور نمی‌کنی چطور مسئله بزرگ‌شده حجاب در همین مدت کوتاه از بین رفته. همان‌طور که زمان ما بود. حجاب یا بی‌حجاب بودن مسئله کسی نیست. مثل این‌که یک کابوس بوده که تمام شده.

مردم دارند به‌خودشان می‌آیند. می‌خواهند زندگی کنند. میل به زندگی، ساختن زیبای آن قابل تصور نیست.

چیزی که دیگر هیچ‌وقت رژیم قادر به بر گردانیدن مردم به‌ گذشته نخواهد شد.

آن طرف هم دیدنی است. یک‌باره تمام دک‌وپوز حکومت به‌هم ریخته. چنان سکه یک پول شده که بچه‌دبستانی‌ها هم مسخره‌اش می‌کنند. خدا هیچ‌کس را چنان خوار و زبون نکند که مورد مسخره بچه‌های مکتبی شود. اکثراً کسانی که قبلاً با بال جمهوری اسلامی می‌پریدند. حال‌وهوا را پس دیده آرام گوشه گرفته‌اند. مترصد فرصت که پوست عوض کنند. باور می‌کنی بخشی از خشونت وحشتناک این لباس شخصی‌ها و یگان ویژه، ناشی از تحقیری است که می‌شوند.

می‌بینند که چطور مردم با نفرت نگاهشان می‌کنند. عمر قدرگویی‌شان رو به اتمام است. دیوانه می‌شوند. تنها خیابان که نیست دروهمسایه هم هست. خانواده‌اش است که به‌خاطر کارشان دارند در جامعه ایزوله می‌شوند.

رژیم در تمامی عرصه‌ها بدطوری باخته…

ادامه دارد

ابوالفضل محققی

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.