صلاح الدین خدیو
تخریب نخستین ساختمان کفش ملی در میدان قیام تهران،به لحاظ نمادین مهم است.
کفش ملی قبل از انقلاب با داشتن ۵۰ کارخانه و بیش از ۴۰۰ فروشگاه زنجیره ای و حدود ۱۲۰۰۰ کارگر، نمونه ای موفق از کارآفرینی، تلفیق صنعت و تجارت ومهارت بخش خصوصی بود.
مالک و سازنده این کسب وکار، محمد تقی ایروانی بود.
ایروانی پس از انقلاب مغضوب شد و مجموعه اش مصادره گردید. کار بجایی رسید که از این برند پرآوازه که روزگاری در فروشگاه های شرق اروپا، معادل نام هایی چون اکو، نایک و آدیداس بود، نه نامی ماند و نه نشانی!
سرگذشت کفش ملی، نمودی از سرنوشت تلخ بورژوازی صنعتی در ایران است.
صنایعی که به بهانه تعلق به “سرمایه داران زالو صفت” به نفع دولت مصادره شدند.
کمی بعد در چارچوب نظم سرمایه داری رفاقتی ” خصولتی ” شده و هبه ی کسانی گردیدند که نه راه و رسم تجارت را می دانستند و نه از انصاف و مروت برخوردار بودند!
” یقه سفیدهای مسلمانی ” که وارث سرمایه و ارزش افزوده ی صنایع ملی شدند، نه تکنوکرات بودند و نه حتی بروکرات هایی قابل.
سرگذشت پول ملی آماسیده و تیم ملی در قطر، شاهد این مدعاست
از: گویا