بدیع یونس: پاسخ جمهوری اسلامی به‌خیزش سراسری در ایران با ترور سرباز یونیفل در لبنان

دوشنبه, 12ام دی, 1401
اندازه قلم متن

بدیع یونس

این رخداد باعث می‌شود گوشه‌ای از ابعاد گسترده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی چالش انتشار سلاح‌های غیرقانونی در لبنان برملا شود

حزب‌الله می‌خواهد به شورای امنیت بگوید که تصمیم‌گیری‌های قدرت‌های استکباری در امور لبنان بدون رضایت این گروه قابل اجرا نیست- AFP

پس از کشته شدن یک سرباز ایرلندی در جنوب لبنان، حزب‌الله با استفاده از ترفندی که همواره در چنین مواردی دنبال می‌کند، فردی را که مدعی شد عامل قتل سرباز ایرلندی است، به دولت لبنان تحویل داد. به گفته منابع نظامی لبنان، «حزب‌الله این فرد را پس از آنکه تحقیقات این پرونده به نتایج قطعی نزدیک شد، تحویل داد».

این ماجرا یادآور رخدادهای قبلی است که حزب‌الله در آن‌ها هم از همین ترفند استفاده کرد و جرائم را به افراد تبهکار دیگری نسبت داد تا خود را تبرئه کند. در سال ۲۰۰۸، هنگامی که یک هلی‌کوپتر نظامی در جنوب لبنان هدف قرار گرفت و سقوط آن به کشته شدن سامر حنا، افسر ارشد ارتش لبنان، منجر شد، هم حزب‌الله همین حیله را به کار بست.

هرچند به‌ نظر می‌رسد کشته شدن شان رونی، سرباز ایرلندی که در چارچوب نیروی حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان (یونیفل) کار می‌کرد، یک تصادف بوده، مقصود اصلی از این حمله هدف قرار دادن نیروهای حافظ صلح سازمان ملل است که حضور آن‌ها در جنوب لبنان دوگانگی بین دولت لبنان و سلطه حزب‌الله را آشکار می‌کند. این رخداد باعث می‌شود گوشه‌ای از ابعاد گسترده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی چالش انتشار سلاح‌های غیرقانونی در لبنان برملا شود.

اکنون که حزب‌الله پیام‌های لازم را به دست‌اندرکاران مورد نظر رسانده است، از تحویل یک قاتل به دولت لبنان باکی ندارد. هرچند فرد مظنون ممکن است قاتل واقعی این رخداد نباشد، زیرا برای حزب‌الله پیام‌های پشت‌پرده این جنایت از خود آن مهم‌تر است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که پس چرا حزب‌الله درصدد قتل سرباز ایرلندی برآمد؟

در واقع، حزب‌الله منتظر فرا رسیدن لحظه مناسب بود. تهران به حزب‌الله دستور داده بود به جهان غرب به‌‌ویژه کشورهای شرکت‌کننده در نیروی حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان پیامی بدهد مبنی بر اینکه اگر جامعه جهانی در بحبوحه اعتراض‌های اخیر ایران، کنار نظام جمهوری اسلامی قرار نگیرد، تهران با روش خشونت‌آمیزی که حکومت سوریه با مخالفان برخورد کرد، معترضان را در سراسر ایران سرکوب خواهد کرد. علاوه بر این عراق و لبنان را نیز به‌شدت بی‌ثبات می‌کند.

نظام جمهوری اسلامی ایران از خیزش سراسری اخیر که پیوسته روبه‌گسترش است و همه اقشار مختلف جامعه از جمله دانش‌آموزان، دانشجویان، کشاورزان، کارگران کارخانه‌ها، بندرگاه‌ها، پالایشگاه‌های نفت، بازرگانان و کسبه‌، با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و مطالبه لزوم تغییر نظام، در آن شرکت دارند به‌شدت در هراس است.

آنچه هم‌اکنون در ایران اتفاق می‌افتد، نظام جمهوری اسلامی را شدیدا نگران کرده است؛ به‌ویژه اینکه رهبران رژیم علاوه بر اینکه در مورد روش‌‌های مقابله با اوضاع ناهنجار این کشور اتفاق نظر ندارند، بر سر جانشینی خامنه‌ای نیز دچار ناسازگاری و درگیری شده‌اند. بنابراین تهران اعمال هر نوع فشار بر کشورهای دموکراتیک میزبان جوامع ایرانی را ضرورتی اساسی و مبرم می‌داند تا کشورهای یادشده از حمایت از خیزش مردمی در ایران دست بردارند و از ارائه هرگونه کمک مادی و معنوی به معترضان ایرانی امتناع کنند. به همین دلیل، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت نخست پیامش را از جنوب لبنان و از طریق سازمان حزب‌الله به کشورهای غربی انتقال دهد.

پیام دومی که این حمله به دنبال داشت، خطاب به امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، بود که قصد داشت از گردان کشورش که در چارچوب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل شرکت دارند، بازدید کند. به این معنی که رئیس‌جمهوری فرانسه اجازه ندارد از جنوب لبنان که مرکز اصلی حزب‌الله به شمار می‌رود، بازدید کند؛ به‌ویژه اینکه مکرون پیوسته بازداشت شهروندان فرانسه به‌وسیله جمهوری اسلامی ایران را محکوم می‌کند و از تهران می‌خواهد به حقوق بشر احترام بگذارد. در نتیجه، گسترش روزافزون ناسازگاری بین تهران و پاریس و همگرایی فرانسه با آمریکا و عربستان سعودی باعث شده است تهران رئیس‌جمهوری فرانسه را از بازدید نیروهای کشورش در لبنان بازدارد.

پیام سوم حزب‌الله با استفاده از اقدام اخیر، خطاب به شورای امنیت سازمان ملل متحد است. به این معنا که حزب‌الله می‌خواهد به شورای امنیت بگوید تصمیم‌گیری‌های «قدرت‌های استکباری» در امور لبنان به‌تنهایی نمی‌توانند قابل اجرا باشد، مگر اینکه رضایت و موافقت حزب‌الله را جلب کند. این سازمان به‌خوبی می‌داند شورای امنیت را از چه طریق به پذیرش نقش حزب‌الله در منطقه وادار کند.

از زمان صدور قطعنامه ۲۶۵۰ شورای امنیت سازمان ملل در ۳۱ اوت ۲۰۲۲، حزب‌الله در کمین نیروهای حافظ صلح سازمان ملل نشسته و منتظر فراهم شدن فرصت‌ مناسب برای تضعیف آن‌ها است. علاوه بر این، حزب‌الله با هدف قراردادن نیروهای حافظ صلح در لبنان، شورای امنیت را هم که از اصلاح قطعنامه شماره ۱۷۰۱ خودداری کرد، به چالش می‌کشد. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد از محدود کردن آزادی تحرکات نیروهای یونیفل خودداری کرده است و همچنان بر لزوم انحصار سلاح در دست نیروهای دولت لبنان تاکید می‌کند.

حزب‌الله با کشتن سرباز ایرلندی آنچه را مایکل مارتین، نخست‌وزیر ایرلند، درباره ناامن بودن محیط ماموریت سربازان کشورش گفته بود، ثابت کرد. هرچند نجیب میقاتی، نخست‌وزیر لبنان، همواره سعی دارد با بیان اینکه «محیطی که سربازان حافظ صلح سازمان ملل متحد در آن کار می‌کنند، محیطی آرام و بی‌خطر است» به شکلی کنار حزب‌الله بایستد.

چهارمین پیام ترور سرباز ایرلندی هشدار به جریان رقیب بر سر نامزدی ریاست‌جمهوری لبنان بود؛ زیرا حزب‌الله برای اینکه قدرت را از دست ندهد، همچنان بر لزوم تعیین نامزد پیشنهادی‌ خود، یعنی سلیمان فرنجیه، به عنوان رئیس‌جمهوری آینده لبنان اصرار می‌ورزد. به همین دلیل، حزب‌الله با اتخاذ این اقدام به جامعه جهانی که به دنبال ایجاد ثبات در لبنان، تقویت ارتش و تامین تجهیزات و تسلیحات برای آن است، پیامی ارسال کرد مبنی بر اینکه تنها «حزب‌الله و رئیس‌جمهوری که این حزب تعیین کند می‌تواند از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد حمایت کند.»

مخاطب پیام پنجم این حمله بشاره راعی، رهبر کلیسای مارونی لبنان، بود. به‌ویژه اینکه او همواره بر لزوم بیرون کشیدن لبنان از زیر سلطه حکومت ایران و بین‌المللی کردن مسئله لبنان تاکید دارد. بنابراین حزب‌الله با این اقدام، به سراسقف کلیسای مارونی نشان داد که بین‌المللی شدن مسئله لبنان عواقب ناگوار بسیاری در پی خواهد داشت.

در واقع، حمله به نیروهای یونیفل حاوی پنج پیام روشن بود مبنی بر اینکه حکومت ایران قادر است گروه‌های نیابتی‌ خود را نه‌تنها در لبنان بلکه در عراق و سوریه نیز به حرکت درآورد و با توجه به موشک‌ها و پهپادهایی که به مسکو داده است، می‌تواند کشورهای اروپایی را نیز ناامن و بی‌ثبات کند.

از: ایندیپندنت 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.