وضعیتی که در عراق پدید آمده است، ناشی از خیزش سراسری مردم ایران است که با گذشت هر روز، ابعاد آن گسردهتر میشود
هرچند قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، زمانی قدرتمندترین شخصیت در چهار پایتخت عربی به شمار میرفت که رژیم ایران به کنترل آنها میبالید، این شخصیت به زودی جایگاه خود را از دست داد و مردم در همه جا به او ابراز انزجار و تنفر میکنند. با نگاه کوتاهی به تعداد عکسهایی که همه روزه از قاسم سلیمانی در نقاط مختلف ایران و کشورهای دیگر پاره و به آتش کشیده میشود، میتوان به میزان خشم و نفرتی پی برد که مردم در ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن به او دارند.
مراسم شرمآور و حقارتآمیزی که به مناسبت یادبود قاسم سلیمانی در نزدیکی فرودگاه بغداد برگزار شد، این واقعیت را به خوبی آشکار میکند؛ به ویژه که در مراسم مزبور جز فالح فیاض، رئیس حشدالشعبی، و قیس خزعلی، رهبر گروه شبهنظامی عصائب اهلحق، هیچ مقام بلندپایه یا رهبر برجستهای از گروههای وابسته به رژیم ایران حضور نیافت. تردیدی نیست که این دگرگونی، پرسشهای بسیاری مطرح میکند؛ از جمله اینکه آیا محبوبیت رژیم ایران در میان هوادارانش در عراق کاهش یافته است؟
پاسخ این پرسش با مجموعهای از متغیرها همراه است که خیزش سراسری مردم ایران در راس آنها قرار دارد. در حالیکه رژیم جمهوری اسلامی ایران در داخل کشور با بحرانی بیسابقه دستوپنجه نرم میکند، متحدان و شبهنظامیان وابسته به این رژیم بر سر نحوه تعامل با آن، چه در مرحله کنونی و چه در آینده، با یکدیگر اختلاف و ناسازگاری دارند.
آیا این متحدان به وابستگی خود به رژیم ایران پایان خواهند داد و با هدف برنامهریزی برای آینده، راه خود را جدا خواهند کرد؟ برای واکاوی بیشتر این تحول، تصمیم گرفتم با جمعی از دوستان عراقی نزدیک به محافل سیاسی و امنیتی عراق، این موضوع را به بحث و بررسی بگذارم. همه آنها تایید کردند که بین جناحهای «ائتلاف چارچوب هماهنگی» که شامل متحدان رژیم ایران در عراق است، شکاف بزرگی پدید آمده است. البته خبرهایی نیز که درباره موافقت محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، با درخواست آمریکا برای جلوگیری از «گردهمایی دو میلیونی» برای برگزاری مراسم یادبود سلیمانی در عراق به گوش میرسد، با اظهارات دوستان عراقی هماهنگی دارد.
روزنامه الشرق الاوسط به نقل از یک منبع سیاسی عراقی نوشت: «رهبران ائتلاف چارچوب هماهنگی ابراز نگرانی میکنند که اگر به هواداران رژیم ایران اجازه داده شود مراسم یادبود سلیمانی را بدون محدودیت برگزار کنند، صحنههای خشونتآمیز درگیری و آشفتگی در مجاورت سفارت آمریکا در بغداد بار دیگر تکرار خواهد شد. البته برخی از جناحها ترجیح دادند محمد شیاع السودانی را در برابر آمریکاییها به چالش نکشند. این روزنامه به نقل از منابع خود مینویسد که در جریان مذاکرات تشکیل دولت السودانی، آمریکاییها مخالفت خود را با برگزاری هرگونه تظاهرات یا جنبش اعتراضی علیه واشنگتن در بغداد ابراز داشتند و چارچوب هماهنگی نیز به احتمال زیاد این موضوع را پذیرفته است.
بدین ترتیب، به نظر میرسد که وابستگی به رژیم جمهوری اسلامی ایران، به چالش بزرگی برای متحدان رژیم ایران در عراق تبدیل شده است و ادامه وضعیت کنونی، راه را برای واگرایی احتمالی آنها از تهران هموار میکند. البته صحبت از سفر قریبالوقوع نخستوزیر عراق به واشنگتن، و برگزاری حقارتآمیز مراسم سومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در نزدیکی فرودگاه بغداد، میتواند مصداق این مدعا باشد؛ به این معنا که متحدان رژیم ایران در عراق میخواهند به وابستگی خود به تهران پایان دهند.
یک روز پیش از برگزاری مراسم بزرگداشت سلیمانی، گروههای شیعه عراقی خواستار لغو حرکات نمایشی جناحهای مسلح شدند و این تصمیم با موج گستردهای از انتقادها روبهرو شد که در شبکههای مختلف اجتماعی وابسته به شبهنظامیان ائتلاف چارچوب هماهنگی بازتاب یافت.
پس از تشکیل دولت جدید عراق و آغاز تلاشها برای برقراری روابط جناحهای شیعه با واشنگتن، واگرایی بین رژیم ایران و متحدانش در عراق آغاز شد و شکافی که بین دو جانب پدید آمده بود، با کشته شدن استفان ترول، شهروند آمریکایی که حدود دو ماه پیش در بغداد ترور شد، عمیقتر شد؛ هرچند، برخی از گروههای شیعه کوشیدند این حادثه را با بیان اینکه استفان مامور اطلاعاتی بوده است، توجیه کنند. این ماجرا همچنین باعث ایجاد سردرگمی در مواضع گروههای شیعه در قبال شروطی شد که ایالات متحده برای انتقال دلار تعیین کرده بود؛ به ویژه که جناح طرفدار رژیم ایران این رخدادها را به مثابه مجازاتی برای تهران تلقی کرد.
البته وضعیتی که در عراق پدید آمده است، ناشی از خیزش سراسری مردم ایران است که با گذشت هر روز، ابعاد آن گسردهتر میشود و باعث شده است که دیوار ترس فرو ریزد و معترضان ایرانی عکسهای خامنهای و قاسم سلیمانی را به آتش کشند و خواستار سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شوند.
به همین دلیل، برخی از محافل نزدیک به تهران در عراق نیز بر این باورند که با توجه به احتمال فراهم شدن زمینه سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران، جناحهای وابسته به تهران باید جویای جایگزین دیگری باشند. البته برگزاری حقارتآمیز مراسم سومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و مطرح شدن تلاش برخی از جناحهای شیعه عراقی به گشایش باب تازهای از روابط با واشنگتن، پرده از تحولی برمیدارد که در حال رخ دادن در عراق است؛ به ویژه که قرار است محمد شیاع السودانی به زودی به واشنگتن سفر کند.
در واقع، دومین مراسم یابود قاسم سلیمانی از جمله به این دلیل با شور و شعف بسیاری در عراق برگزار شد که در آن زمان، هنوز از اعتراضات ضددولتی و خیزش سراسری مردم ایران خبری نبود. اما مراسم یابود امسال که در سطح بسیار محدودی برگزار شد، نشان میدهد که میزان وابستگی جناحهای شیعه عراقی وفادار به رژیم ایران، با شتاب بسیاری در حال کاهش است. این به معنای آن است که خیزش سراسری مردم ایران با گذشت هر روز، گروههای وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران را در خارج از این کشور، به سمت واگرایی و دوری از تهران سوق میدهد و آنها را وادار میکند که در محاسبات خود بازنگری کنند و بیش از این، به طرفی که در حال باختن بازی است، تکیه نکنند.
از: ایندیپندنت