ایران وایر
۱۲ آبان، مراسم چهلم «حدیث نجفی» بود؛ یکی از کشتههای اعتراضات سراسری ۱۴۰۱؛ همان روزی که معترضان برای همدردی با خانواده حدیث راهی «بهشت سکینه» شده بودند اما نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور پرشمار مردم، آرامستان را بستند و اعتراضات به درگیری منجر شدند.
در آن درگیریها، یک بسیجی به نام «روحالله عجمیان» کشته شد و جمهوری اسلامی هم «سیدمحمد حسینی» و «سیدمحمد مهدی کرمی» را به دار آویخت و برای ۱۳ متهم دیگر حبسهای طولانیمدت صادر کرد. اما این حبسها و کشتهها تمام حقیقت آن مراسم چهلم نیستند. برخی از شهروندان در آن سرکوب و دود و خون، چشمهای خود را از دست دادند. «مجید خادمیطاهر» یکی از آنها است. او یکی از آسیبدیدگان از ناحیه چشم طی اعتراضات سراسری است که شکایت خود را در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ثبت رسانده است.
***
«مجید خادمیطاهر»، دانشجوی دکترای «دانشگاه صنعتی اصفهان» و پژوهشگر حوزه بیوتکنولوژی که در یکی از شرکتهای دانشبنیان روی داروهای ضدسرطان کار میکند، یکی از کسانی است که در مراسم چهلم «حدیث نجفی» یک چشم خود را از دست داد.
مجید به همراه مادر و خواهرش برای همدردی با خانواده حدیث نجفی راهی «بهشت سکینه» شده بود اما بسته بودن آرامستان، فضای ملتهب، حضور نیروهای پلیس و همچنین مواجهه با خودروی نیروی انتظامی که مورد هجوم برخی از معترضان قرار گرفته بود، آنها را از ادامه مسیر منصرف کرد. مجید خواهر و مادرش را به سمت خاکی کنار اتوبان برد تا بتواند آنها را از منطقه درگیری دور کند.
همراه آنها، گروهی دیگر از مردم هم بودند که آن التهاب پرخشم را ترک میکردند. آنها پشت به معترضان و رو به سمت بازگشت داشتند که نیروهای سرکوب موتورسوار از روبهرو سلاح به روی مردم گشودند.
هدفگیری نیروهای سرکوب نه فقط مردم در اتوبان و صف اعتراضات بلکه مستقیم به خاکی و سمت کسانی بود که در حال ترک محل بودند.
تیرهای ساچمهای نتوانستند لباسهای تن مجید را رد کنند و به گوشت برسند اما یکی از آنها چشمش را شکافت، از کره چشم رد شد و پشت شبکیه نشست. او همچنان آن ساچمه را با خود به همراه دارد.
بینایی یک چشم مجید برای همیشه از بین رفت. او توانست خود را به بیمارستانی در کرج برساند اما مجید را به تهران منتقل کردند و همان شب مورد جراحی قرار گرفت. دیگر از پزشکان کمکی برای او ساخته نیست و مجید چشم چپ خود را برای همیشه از دست داد.
وضعیت پزشکی و درمانی و ادامه تحصیل
پس از انجام جراحی چشم، پزشکان به مجید توصیه کردند که برای یک هفته روی شکم بخوابد تا جدا شدگی شبکیه به کمک جراحی لیزر باعث چسبندگی دوباره آخرین لایه چشم شود. یک ماه نخست به بازگشت قدرت فیزیکی منجر شد اما آسیب روحی ماهها زمان برد.
دکتر «روزبه اسفندیاری»، پزشک سابق اورژانس و مشاور پزشکی «ایرانوایر» توضیح میدهد که آنچه در عموم آسیبدیدگان از ناحیه چشم این اعتراضات مشاهده شده، نخستین آسیب، «آب مروارید» (کدر شدن عدسی چشم) ناشی از تروما است. در آسیب به عدسی چشم نیز عدسی مصنوعی بهکار گرفته میشود. از سوی دیگر، قدرت بینایی در حد تشخیص نور، «نابینایی» محسوب میشود.
به گفته نزدیکان مجید، او همچنان در روزمرههای خودش مشکل دارد. اگرچه تشخیص فاصله و انجام کارهای شخصی مسالهای است که تن انسان خود را با شرایط جدید وفق میدهد اما کارهایی مثل اصلاح ریش، رانندگی یا هر آنچه میتواند ظرافت و دقت به دنبال داشته باشد، از زندگی روزمره او حذف شده است.
نور زیاد مثل خیره ماندن به تلویزیون برای بیشتر از ۱۵ دقیقه برای او غیرممکن است، خارج شدن از محیط خانه در ساعاتی که آفتاب شدت دارد، حتی با عینک آفتابی هم دردآور است و حتی آلودگی شدید هوا میتواند باعث اشک و درد بسیار شود.
دکتر اسفندیاری توضیح میدهد: «برای فرد آسیبدیده از ناحیه چشم، آلودگی هوا باعث میشود یکسری واسطههای شیمیایی التهاب از سلولهای التهابی آزاد شده و وارد خون و چشم فرد شوند و درد را تشدید میکند.»
با وجود این، عشق به ادامه تحصیل از یکسو و فعالیت در حوزه تخصصی از سوی دیگر باعث شدند که مجید به کمک همکاران و اساتید خود به تحصیل و اشتغال ادامه دهد.
در ماههای نخست آسیب، استاد او از اصفهان دروس لازم را با ویدیو یا فایلهای صوتی در اختیار مجید قرار میداد. در بازگشت به محیط کار هم اگرچه در هفتههای نخست آسیب روحی و مشکلاتی مثل عدم تشخیص فاصلهها مدام به یاد او میآوردند که چشمش را از دست داده است اما در نهایت توانست حضور موثر خود را بازیابد.
آغاز پروسه دادخواهی با ثبت شکایت
هشتم فروردین بود که «امتداد» در گفتوگو با «پیام درافشان»، وکیل دادگستری خبر داد که مجید خادمی به همراه تعدادی دیگر از آسیبدیدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، شکایت خود را در مراجع قضایی به ثبت رساندهاند.
شکایت مجید در دادگستری استان البرز ثبت شد. البته هنوز به او اطلاع ندادهاند که چه زمانی برای پیگیری پروسه قضایی باید مراجعه کند.
یکی از نزدیکان مجید به «ایرانوایر» میگوید او طی این ماهها مدام به یافتن ضارب چشمهایش فکر کرده است؛ اینکه چه کسی بوده و چرا به مجید شلیک کرده و چشم او را گرفته است: «مجید میداند که آنچه از این دستگاه قضایی برمیآید، میتواند ناعادلانه باشد یا حقیقت را فاش نسازد اما برای او مهم است که از دست دادن چشمش را در همین دستگاه قضایی ثبت کند و در عینحال همین دستگاه را نیز به چالش بکشد. دلیلی نداشت او را هدف سلاح قرار دهند؛ آنهم در شرایطی که مجید در مسیر بازگشت بود و در درگیریها مشارکتی نداشت.»
یکی از همراهان مجید در پیگیریهای درمانی او میگوید در هر مراجعه به بیمارستان، در ماههای نخست اعتراضات با دهها آسیبدیده دیگر که چشم یا چشمهای خود را از دست داده بودند، مواجه شدهاند؛ زنانی که دو چشم خود را از دست داده، نوزادانی که تا آخر عمر باید نابینا بمانند و دهها شهروند دیگر که مقابل ظلم و آدمکشی ایستاده بودند.
دستکم ۵۸۰ معترض طی اعتراضات ۱۴۰۱ یک یا هر دو چشم خود را از دست دادهاند.
«ایرانوایر» در گزارشهای مفصلی توضیح داده که چرا اقدام نابینا کردن معترضان، هدفمند انجام شده و از نظر حقوقی، «جنایت علیه بشریت» است.
مستندات و گزارشهای «ایرانوایر» برای مقامات حقوقی بینالمللی، از جمله سازمان ملل و گزارشگر ویژه حقوق بشر در خصوص ایران ارسال شدهاند.