بیمارستانهای خصوصی درحال ورشکستگی
رضا لاریپور در بخش دیگری از پیام خود نوشته که: «از همین الان یادتون باشه تعداد انصرافیهای امسال رزیدنتی رو بشمریم، فقط سال یکی و تازه وارد!» این حرفها درحالی گفته و نوشته میشود که بسیاری معتقدند یکی از دلایل بیمیلی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی و حتی ادامه طبابت کاهش درآمد پزشکان است. مثلاً ایرج خسرونیا به خبرآنلاین میگوید: «درحالی با تعرفههای جدید یک پزشک فوق تخصص برای ویزیت سه دلار درآمد دارد که در افغانستان، عراق، پاکستان و سوریه، درآمد پزشک برای ارائه خدمت بیش از ۱۰ دلار است، در نتیجه پزشک متخصص به کشور دیگر مهاجرت میکند، آنهایی هم که نمیتوانند مهاجرت کنند تغییر شغل میدهند.»
اشاره رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران به تعرفههای پزشکی سال ۱۴۰۲ است که یکی دو روز قبل اعلام شد، بر اساس ابلاغیه هیئت وزیران مصوب ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ در بخش خصوصی ویزیت پزشکان عمومی ۹۰ هزار تومان، ویزیت پزشک متخصص ۱۳۵ هزار تومان، ویزیت پزشک فوقتخصص ۱۷۲ هزار تومان، ویزیت متخصص روانپزشکی ۱۷۹ هزار تومان، ویزیت فوق تخصص روانپزشکی ۲۰۴ هزار تومان، نرخ ویزیت کارشناسان ارشد پروانهدار در رشتههای پیراپزشکی ۷۳ هزار تومان و ویزیت کارشناسان این رشتهها ۶۳ هزار تومان تعیین شده است.
این درحالیست که خسرونیا در ادامه گفتگو به خبرآنلاین میگوید: «این تعرفهها مطابق با تورم جامعه نیست، امروز تورم حدود ۵۰ درصد است درصورتیکه تعرفه پزشکان حدود ۲۰ درصد اضافه شده است، جامعه پزشکی معتقد است تعرفهها باید به سود مردم باشد، یعنی وقتیکه تعرفهها کم است مردم ضرر میکنند چراکه پزشکان مجبور میشوند با افزایش تعداد پذیرش بیمار هزینههای مطب را جبران کنند، این کار به ضرر مردم میشود.»
درهمین باره یاسر صالحی نجفآبادی، رئیس نظام پزشکی نجفآباد اصفهان به خبرآنلاین میگوید: «قیمت ارائه یک خدمت باید با خدماتی که ارائه میشود توازن داشته باشد، تعرفهای که اعلام شده به هیچ وجه منطقی نیست و منجر به تعطیلی مراکز ارائه خدمت پزشکی میشود. تعرفهها صرفاً شامل دستمزد پزشک نیستند، بلکه شامل کرایه مطب، حقوق و بیمه منشی، آبوبرقوگازوتلفن، دفع پسماند، و البته باید شامل محاسله ریسکپذیری ارائه خدمت باشد، دیه یک فرد در ماه حرام یک میلیارد و دویست میلیون تومان است، باید موقع محاسبه تعرفهها ریسکپذیری ارائه خدمات پزشکی را هم حساب کرد.
وقتی تعرفهها متناسب با تورم و نوع خدمت افزایش پیدا نمیکند سبب میشود که کیفیت خدمات افت پیدا کند و یکسری از مراکز تعطیل شوند تا ارائه خدمت پزشکی متوقف شود. در این وضعیت برخی مراکز مجبور میشوند کمبود تامین هزینهها را با افزایش تعداد ویزیت بیمار جبران کنند، دراینصورت مثلاً یک پزشک به جای ۳۰ بیمار، در روز ۷۰ بیمار را ملاقات میکند تا بتواند هزینهها را جبران کند، این اتفاق حتما کیفیت ارائه خدمات را کاهش میدهد.»
باز هم داستان مهاجرت…
این روزها مهاجرت پزشکان با درآمد آنها گره خورده است، طی سالهای گذشته کم نشنیدهایم که اگر درآمد پزشکان ارزش سالها درس و تحصیل را نداشته باشد آنها ترجیح میدهند بهجای ماندن در ایران مهاجرت کنند، حالا یکبار دیگر همزمان با خبرهای مربوط به تعرفههای پزشکی در سال جدید مسئله مهاجرت کادر درمان بر سر زبانها افتاده است.
خسرونیا در واکنش به تعرفههای پزشکی امسال و تاثیر آن بر ادامه فعالیت مراکز پزشکی و البته خود پزشکان بیان میکند: «بیمارستانهای خصوصی یکی یکی ورشکسته میشوند، بهخصوص بیمارستانهای درجه سه و چهار، چراکه قادر نیستند درآمد خودشان را حفظ و هزینهها را تامین کنند. بیمارستان دولتی هم ضرر میکنند چراکه آنها هم باید بخشی از حقوق کادر درمان و کارمندان را از ارائه خدمات پزشکی تامین کنند، بودجهای که برای آنها در نظر گرفته میشود جوابگوی هزینههای آنها نیست، با این وجود این تعرفهها به ضرر همه است. بهدلیل همین تعرفههای پزشکی است که مهاجرت پزشکان روز به روز بیشتر میشود، یک پزشک بعد از چهل سال درس خواندن و نبود درآمد کافی انگار باید چیزی از جیب خودش هم برای درمان هزینه کند، درنتیجه به کشورهای اطراف ایران مهاجرت میکند و با درآمد چهار پنج برابری مشغول به کار میشود.»
او ادامه میدهد: «تعرفهها باید طوری باشد که تعداد پزشکان کم نشود، البته تصمیمگیران فکر میکنند کمبود پزشک را با پزشکان سهمیهای جبران میکنند، درصورتیکه پزشکان سهمیهای، کسانیکه نفر آخر هستند، اما سر کلاس پزشکی مینشینند سواد پزشکی ندارند و دانش پزشکی افت میکند، امروز بهترین پزشکان ما دارند مهاجرت میکنند.»
مردم توان پرداخت هزینههای درمان را ندارند…
درحالیکه جامعه پزشکان به کم بودن تعرفههای پزشکی اعتراض دارند، بسیاری معتقدند مردم توان پرداخت همین تعرفهها و هزینههای درمانی را هم ندارند، دراین باره یاسر صالحی نجفآبادی به خبرآنلاین میگوید: «اینکه باید مراقب هزینهها از جیب مردم بود حرف کاملاً صحیحی است، اما متاسفانه دولت پشت آن مخفی میشود بهخاطر اینکه از انجام مسئولیتهای خود شانه خالی کند، دولت وظیفه دارد ۷۰ درصد تعرفه پزشکان را پرداخت کند و فقط ۳۰ درصد تعرفهها را مردم بپردازند، آیا دولت این کار را انجام میدهد؟ متاسفانه با شانه خالی کردن از انجام مسئولیتی که قانون بهعهدهاش گذاشته است، سختی و مشقت زیادی به جامعه پزشکی و مردم وارد میکند، جامعه پزشکی مجبور میشود از جیب خودش سوبسید بدهد تا کمکاری دولت جبران شود، مردم هم مجبور میشوند پول درمان را از جیب خودشان بدهند و ضرر کنند. ضمن اینکه ممکن است بیماران در مراحل اولیه بیماری بهدلیل هزینههای زیاد که به عهده آنان افتاده است از مراجعه به پزشک خودداری کنند، و در مرحلهای که بیماری به اوج رسیده برای دریافت خدمات پزشکی اقدام کنند؛ لذا از هر طرف به این روش تعرفهگذاری نگاه کنیم ایراد دارد.»
درهمین باره ایرج خسرونیا هم به خبرآنلاین میگوید: «قرار نیست هزینه ارائه خدمت را مردم پرداخت کنند، وقتی از تعرفه صحبت میشود پرداخت آنها به عهده سازمانهای بیمهگر است که باید ۸۰ درصد تعرفهها را در هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی پرداخت کنند، منتهی سازمانهای بیمهگر فقط از مردم پول میگیرند، ما نمیگوییم هم تعرفهها زیاد شود و هم از جیب مردم پرداخت شود، بلکه سازمانهای بیمهگر وظیفه پرداخت دارند بخش زیاد تعرفه پزشکی را پرداخت کنند، بهنظرم اصلاً ارتباط مالی پزشک و بیمار نیاز نیست، وقتی یک بیمار وارد مطب میشود باید کلیه هزینههای آن را بیمهها پرداخت کنند. امروز بهقدری وضعیت خراب است که مردم نمیتوانند هزینهها را پرداخت کنند، از طرفی بیمهها به آنها کمک نمیکنند، لذا وقتی بیمار قادر به پرداخت هزینههای درمان نیست دچار عوارض میشود، یک بیمار مرض قند که نتواند هزینههای درمان را پرداخت کند کلیه و چشم او هم از کار میافتند، بنابراین هزینههای درمان مجدد افزایش پیدا میکند.»