ار اف ای
مئیر جاودانفر: “تهران بسیار نگران از سلطۀ عربستان و دیگر کشورهای عرب بر بازار اقتصادی سوریه است. بشار اسد خواستار ورود سرمایه های عربستان و امارات به سوریه برای بازسازی این کشور است. اما او میداند که این شدنی نیست مادام که سیاستهای ضداسرائیلی تهران در سوریه بمبارانهای منظم اسرائیل و در نتیجه بیثباتی سوریه را در پی دارند. اگر تهران به این سیاستهای بیثباتکنندۀ خود خاتمه ندهد اسد روسیه و چین را وارد عمل خواهد کرد. زیرا روسیه و چین نیز خواستار پایان یافتن سریع تنشها در سوریه هستند.”
https://www.youtube.com/watch?v=decQnTPjQF0&t=27s
سفر دو روزۀ ابراهیم رئیسی به سوریه دیروز پنجشنبه خاتمه یافت. خود او در آستانۀ این سفر در اظهاراتی تهدیدآمیز علیه اسرائیل گفته بود که هدف اصلی وی از سفر به دمشق تحکیم چیزی است که تهران “محور مقاومت” می نامد، یعنی : ائتلاف میان حکومت های ایران و سوریه و حزبالله لبنان علیه اسرائیل.
اما، چرا تحکیم ائتلاف علیه اسرائیل انگیزۀ اصلی سفر ابراهیم رئیسی به سوریه و موضوع محوری گفتگوهای او با بشار اسد بوده است؟ آیا تهران تردیدهایی در این زمینه از سوی تنها متحد خود در منطقه دارد؟
در پاسخ به این سئوالها و سئوالهای دیگر، مئیر جاودانفر، استاد دانشگاه رایخمن در اسرائیل و کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه، گفته است :
“قطعاً جمهوری اسلامی ایران بسیار نگران است و این نگرانی اتفاقاً بعد از تلاشهای ایران و عربستان برای عادی کردن مناسبات خود افزایش یافته است. زیرا، یکی از پی آمدهای عادی شدن روابط تهران و ریاض این است که علاوه بر عربستان دیگر کشورهای عرب منطقه نیز راغب شوند با سوریه قراردادهای اقتصادی امضاء کنند و این برای تهران بسیار زیانبار است.
در واقع، در پی این عادیسازی مناسبات، کشورهایی نظیر عربستان و امارات قادرند بازار اقتصادی سوریه، به ویژه در عرصه های ساختوساز، مسکن، بازسازی شهرها و همچنین در عرصۀ انرژی را به انحصار خود درآورند، به ویژه این که در قیاس با شرکتهای جمهوری اسلامی ایران، شرکتهای عربستان و امارات بسیار بزرگتر و قدرتمندتر و علاوه بر مهندسان غربی، به فنون پیشرفتۀ غربی نیز مجهز هستند.
از این ها گذشته، اگر بشار اسد مایل است هر چه سریعتر مناسبات خود را با عربستان و دیگر کشورهای عرب منطقه عادی کند، علتش این است که این کشورها صاحب سرمایهها و پولهای هنگفت هستند که میتوانند صرف بازسازی سوریه و سرمایهگذاری در این کشور بکنند. در حال حاضر اولویت اسد این است که در قدرت بماند و قدرت پلیدش را برغم همۀ جنایاتی که مرتکب شده ماندگار کند. واضح است که کشورهای عرب نیز سرمایه های خود را برای بهرهجویی حکومت ایران وارد سوریه نمی کنند. آنان همچنین مایل نیستند که سرمایههای آنها وارد سوریهای بشود که در نتیجۀ حضور و اقدامهای نظامی ایران دستخوش ناامنی و بی ثباتی دائمی است.
اتفاقاً اکنون نفوذ عربستان و امارات و دیگر کشورهای عرب حوزۀ خلیج فارس در سوریه بیشتر شده است. این کشورها حاضر نیستند میلیاردها دلار در سوریه سرمایهگذاری کنند، در حالی که سیاستهای جمهوری اسلامی باعث میشود که اسرائیل هر هفته مواضع تهران را در سوریه بمباران کند. هیچکس پول خود را در یک کشور بی ثبات سرمایهگذاری نمیکند. کشورهای عرب میخواهند با اهرم سرمایهگذاری در سوریه به رژیم بشار اسد فشار بیاورند تا نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه را کاهش بدهد. حضور نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه در درجه اول به ثبات و بازسازی اقتصادی سوریه لطمه میزند. زیرا، تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران بخواهد از خاک سوریه برای ارسال اسلحه به حزبالله لبنان و تهدید امنیت اسرائیل استفاده بکند، اسرائیل طبیعتاً به مواضع ایران در سوریه حمله میکند و این حملات نه فقط ثبات سوریه را به چالش میکشد، بلکه به سرمایهگذاری در این کشور لطمه وارد میآورد.
بنابراین، نه فقط بشار اسد باید در پی چارهجویی اساسی دربارۀ مناسبات خود با تهران باشد، بلکه رئیسی و دیگر رهبران ایران نیز باید حقیقتاً دربارۀ آینده رابطۀ خود با دمشق نگران باشند.
درست است که بشار اسد نمیتواند کلیه نیروهای جمهوری اسلامی ایران را از خاک سوریه اخراج کند. ولی می تواند از تهران بخواهد که ارسال سلاح به حزبالله لبنان از طریق خاک سوریه را متوقف کند یا در مرزهای اسرائیل مستقر نشود. و اگر جمهوری اسلامی به این خواستهها تمکین نکند، بشار اسد از پوتین خواهد خواست که وارد عمل بشود. زیرا پوتین نیز به دلیل مشکلات عدیدهاش در جنگ اوکراین مایل است که تنشها در سوریه هر چه سریعتر کاهش یابند. در واقع، به دلیل درگیری و اولویتهایش در اوکراین، روسیه خواستار ثبات در سوریه است.
حتا چین میتواند وارد عمل شود و بر جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورد. شخصاً معتقدم که اگر فشار چین نبود، علی خامنهای با عادی شدن مناسبات تهران و ریاض موافقت نمیکرد. همانطور که چین توانست با عادی کردن مناسبات تهران و ریاض به فشار تهران بر عربستان از طریق حوثیهای یمن خاتمه دهد، رهبران پکن قادرند به همین ترتیب در آینده به فشارهای جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نیابتیاش در سوریه خاتمه دهند، زیرا، چینی ها نیز خواستار ورود به بازار سوریه و ثبات در این کشور و در نتیجه خواستار پایان یافتن سیاستهای ضداسرائیلی جمهوری اسلامی در سوریه هستند.”