در پی توقیف روزنامه «آسمان»، ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار و سردبیر شماری از روزنامههای توقیف شده رئیس قوه قضاییه را دعوت به مناظره کرد. این روزنامهنگار در نامهٔ خود نوشته است: شما که در مورد پارهای از احکام و کیفرهای آن به فکر مجازات جایگزین افتادید در زمینه توقیف مطبوعات که نه حکم قرآنی دارد و نه چیز دیگر چارهای غیر از توقیف بیندیشید. این بیش از هر چیز به سود حکومت و وجهه آن در میان ملل گوناگون است.
متن کامل نامه شمسالواعظین، که در صفحه فیسبوک شخصیاش منتشر شده است:
حضرت آیت الله لاریجانی!
حتما از توقیف روزنامه آسمان پس ازچند شماره مطلعید والبته شاید دادستان تهران به دستور شما عمل کرده و آسمان را توقیف کرده است. من از جمله روزنامه نگارانی هستم که طعم تلخ توقیف را بارها چشیدهام و میتوانم وضعیت همکاران خودرا در آسمان درک کنم که پس از شنیدن فرمان توقیف چه به روزشان آمده است.
حتما قوه قضاییه برای این اقدام خود دلیل وبرهان دارد وقطعا حضرتعالی از این دلیل وبرهان مطلعید واز آن دفاع میکنید. از این رو شمارا به بیان این برهان و دلیل در میان افکار عمومی دعوت میکنم ودرست به همین منظور من داوطلب انجام یک مناظره با جنابعالی هستم تا فرصت روشنگری هم برای شما وهم برای من فراهم آید.
اگر به هر دلیلی آماده پذیرش این پیشنهاد نیستید به شماری از پرسشهای من که سالهاست ذهن مرا وهزاران روزنامه نگار دیگر را به خود مشغول کرده پاسخ فرمایید.
۱. حضرت لاریجانی! آیا قوه قضاییه پدیدهای بنام خطا و وقوع آن را قبول دارد یا خیر؟ قطعا پاسخ شما منفی نیست. چون حضرت آدم ابو البشر اولین خطاکار وبلکه بنا به نص صریح قران کریم اولین معصیت کار است. (فعصی آدم ربه فعفی) اگر وقوع خطارا میپذیرید آیا به پدیده عفو و بخشش باور دارید؟. قطعا پاسخ شما منفی نیست، زیرا عفو از سمات واز نشانههای خداست. اگر به ویژگی پروردگار ایمان دارید واقعا چرا بدان تاسی نمیکنید واز آن به عنوان روش برخورد با خطاکاران استفاده نمیکنید؟
۲. حضرت لاریجانی! آیا جنابعالی در قوه قضاییه تا کنون خطایی مرتکب نشدهاید؟ قطعا پاسخ شما منفی نیست، زیراهم خودرا معصوم نمیدانید وهم سلف شما یعنی آیت الله شاهرودی در آغاز تصدی پست ریاست قوه قضاییه طی مصاحبه مشهوری گفت که من ویرانه تحویل گرفتم واین نشان میدهد سلف او قوه قضاییه را به آنجا کشانده است، اما هیچگاه مورد بازخواست قرار نگرفت. حال پرسش ساده اینست که از شخصیت بالا دستی خود برای برخورد با شما به دلیل خطایتان چه انتظاری داشته ودارید؟ قطعا پاسخ شما این است که مورد عفو قرار گیرید. اگر چنین است چرا به انتظار پایین دستیهای خود پاسخی در خور انتظار خودتان از بالا دستیتان نمیدهید؟
۳. حضرت لاریجانی! روزنامه بر خلاف دیگر نهادها روزانه کارنامه خودرا منتشر میکند. ۱۰۰۰۰۰ کلمه یا بیشتر و یا کمتر چیزی نیست که بتوان آن را کاملا از اشتباه و اشکال و… مصون کرد. به همین دلیل در قانون مطبوعات قید شده که در صورت تعرض یک روزنامه به اشخاص حقیقی یا حقوقی شاکی حق دارد دو برابر مطلب چاپ شده به روزنامه ارسال کند وروزنامه موظف به انتشار آن است.
جناب لاریجانی! صمیمانه به شما میگویم که اگر نهادهای دیگر از جمله نهاد تحت امر شما کارنامه خودرا به صورت روزانه منتشر کنند آنوقت معلوم میشود که چه خطاهایی صورت گرفته ومیگیرد. خدای خودرا شکر کنید که در مورد کارنامهتان چندان پاسخگو نیستید.
۴. حضرت لاریجانی! حدود سه دهه است که روابط میان قوه قضاییه ومطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی تیره است. اهالی مطبوعات کشور هم فرزندان همین آب و خاکند واز آنسوی آبها نیامدهاند واتفاقا روزنامه نگاران توقیف شده و آسیب دیده کارنامه درخشانی در کشور ودر کار رسانهای داشتهاند که اگر از کارنامه خود جنابعالی بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست. چرا به فکر حل این مشکل نیستید؟ چرا روابط رونامه نگاران کشور با قوه قضاییه رابطه شبیه جن وبسم الله است؟ چرا قوه قضاییه فقط چهره خشن خودرا به روزنامه نگاران کشور نشان میدهد؟
۵. حضرت لاریجانی! من در مدت طولانی اقامت در زندان که به خاطر همین چهره قوه قضاییه صورت گرفت بارها وبارها وروزها وسالها به این فکر فرو رفته بودم که چرا در کشور ما بیثباتی نهادینه شده وهر از چندی به لبه خطر نزدیک میشود؟ نمیدانم پاسخ شما به این دغدعه چیست اما از نگاه من اگر به این موضوع بنگرید به این نتیجه خواهید رسید که در کشور ما فقط نهادهای دولت ساز در ثبات هستند و در مقابل نهادهای مردم نهاد بسیار ضعیف، نحیف، ودر معرض خطر هستند. گویی نهادهای دولت وحکومت ثبات خودرا در بیثباتی نهادهای مردم نهاد جستوجو میکنند. در نتیجه نهادهای حکومت نیز از دیدگاه مردم ثبات ندارند. در واقع ثبات نهادهای حکومت به ثبات نهادهای مردمی وابسته است. زیرا شما بر کرات دیگر که حکومت نمیکنید. شما با مردمی سروکار دارید که در مورد رفتار شما قضاوت وداوری میکنند. شما کمی به ثبات نهادهای مردم بیندیشید تا ببینید نهادهای حکومتی چه موقعیتی در میان مردم پیدا میکنند. اگر مردم بیثبات باشند اطمینان داشته باشید حکومت را با ثبات نخواهند کرد. حس اقتدار حکومت باید در مردم بازتاب داشته باشد نه در کبکبه ودبدبه من وشما. روزنامهها، انجمنهای آنها وهمه نهادهای مردمی از جمله نهادهایی هستند که با ثبات خود به حکومت و نهادهای آن ثبات میبخشند. اگر به ثبات نهاد قضاییه کشور میاندیشید به فکر چاره برای پایان دادن به سنت ناپسندیده توقیف مطبوعات و یافتن کیفرهای جایگزین باشید. شما که در مورد پارهای از احکام و کیفرهای آن به فکر مجازات جایگزین افتادید در زمینه توقیف مطبوعات که نه حکم قرآنی دارد ونه چیز دیگر چارهای غیر از توقیف بیندیشید. این بیش از هر چیز به سود حکومت و وجهه آن در میان ملل گوناگون است. شما آیا به خود اجازه میدهید یک بیمارستان را به خاطر اینکه جراح آن خطایی مرتکب شده ببندید ویا یکی از شعب دستگاه قضایی را به دلیل صدور آرا واحکام نادرست تعطیل کنید؟
۶. حضرت لاریجانی! اینها وپرسشهایی از این دست موضوع مناظره من وشماست. امید است آن را اجابت فرمایید، زیرا شاید من نابینا باشم که شما باید قدرت دید به من عطا کنید وشاید من به تزکیه و تذکار شما نیازمند باشم. مرا از خود نرانید ومشمول عبس وتولی*ان جاءه الاعمی* وما یدریک لعله یزکی* او یذکر فتنفعه الذکری* نشوید. اما اگر من تزکیه و متذکر نشدم، آنگاه من مشمول اما من استغنی*فانت له تصدی* خواهم بود.
بااحترام
ماشاالله شمس الواعظین
دوم اسفند ۹۲
منبع: ایران امروز