بدنۀ نظام امنیتی ایران مسئله‌دار شده و دست نیروی سرکوب می‌لرزد

شنبه, 3ام تیر, 1402
اندازه قلم متن

ار اف ای – برنامه چشم انداز – رضا علیجانی

رضا علیجانی

” نیروهای بدنۀ نظام اطلاعاتی-امنیتی ایران مسئله‌دار شده‌اند  و دست نیروی سرکوب نیز اکنون می لرزد. این را می‌توان در پیام خامنه‌ای به نشست مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دید.  این وضعیت پی آمد یک جنبش حقیقتاً مردمی و سراسری در ایران است. بحران جانشینی علی خامنه‌ای، پس از مرگ وی، نیز به تشتت و اختلاف میان بالایی‌ها دامن خواهد زد. “

https://www.youtube.com/watch?v=b74VjahN16s

سران وزارت اطلاعات حکومت ایران و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با حضور شمار دیگری از مسئولان عالیرتبۀ امنیتی از جمله وزیر کشور، دبیر شورای عالی امنیت ملی طی روزهای گذشته در مشهد با یکدیگر ملاقات کردند. هدف از این ملاقات، چنانکه خود وزیر اطلاعات، اسماعیل خطیب، گفته است ایجاد همگرایی و وحدت بیشتر میان دو ساختار اصلی اطلاعاتی و امنیتی حکومت ایران برای مقابله با “تهدید براندازی جمهوری اسلامی” بوده است.

نامۀ علی خامنه‌ای نیز در این نشست توسط رئیس دفتر او خوانده شد که طی آن رهبر جمهوری اسلامی از اختلاف میان بدنه‌های این دو نهاد اطلاعاتی  انتقاد و ابراز نگرانی کرده و آن را حتا منشاء اعتراض‌های ماه‌های گذشته در کشور دانسته است.

اما نفس برگزاری چنین نشست مهم امنیتی در آستانۀ آنچه تحلیلگران “شورش گرسنگان” می نامند چه معنایی دارد؟ منشاء اختلافات در پایه‌ها و بدنه‌های نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران چیست و تا کجا می‌توان آنها را پی آمد بحران‌ها و جنبش های اجتماعی کشور دانست؟

رضا علیجانی، فعال سیاسی، تحلیلگر مسائل ایران در پاسخ به این سئوال‌ها و سئوال‌های دیگر از جمله گفته است :

“آنچه منشاء این ملاقات آنهم در شهر مشهد بوده، خطر براندازی است که خود وزیر اطلاعات به روشنی به آن اشاره کرده است. جمهوری اسلامی ایران با دو نوع خطر روبرو است : یکی خطرات درون‌سیستمی و داخل نظام است و دیگری یک رشته خطرهای عمومی.

یکی از این خطرات که خودشان به آن اشاره کرده‌اند فرا رسیدن سالگرد کشته شدن مهسا امینی و گشایش دانشگاه‌ها است. یک خطر دیگر هم البته همان “شورش گرسنگان” در نتیجۀ فقر و فلاکت عمومی است بی آنکه حتا در این بین به تهدیدها، خطرات و بحران‌های منطقه‌ای حکومت اشاره بکنیم.

اما، نظام اسلامی با بحران‌های مهم درونی هم روبرو است که هم در این ملاقات مشهد به آنها اشاره شده و هم فلسفۀ وجودی این نشست بوده است. در این بین باید به موضوع تشتت و رویکرد هم اشاره کرد، همچنین به نزاع‌های گروه‌های مافیایی و باندهای سیاسی-اقتصادی قدرت. مهمترین مسئله اما ریزش نیروهای بدنۀ نظام، مسئله‌دار شدن آنها و در نتیجه بی پایگاه شدن حکومت و لرزیدن دست نیروی سرکوب است.

مجموعه این عوامل رهبران حکومت اسلامی را واداشته تا یک کمیتۀ مشترک ضدبراندازی درست بکنند. مطالبی که در این نشست گفته شده و به بیرون هم تا حدودی درز کرده مهم هستند. برای نمونه، خود خامنه‌ای از مشکل عدم‌تفاهم میان نیروهای امنیتی صحبت کرده است. احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی، گفته است که فرصت برای پرداختن به اختلافات درونی وجود ندارد و باید تحلیل‌ها و رویکردهای‌ خود را هر چه سریعتر یکی کرد. کلیه اشاره‌ها و سخن‌ها در این نشست در واقع نشان می‌دهند که اختلافات چقدر جدی و متعددند.

با این حال، مقامات اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی تصمیم گرفته‌اند تا اعتراضات مردم را به نقشه دشمن نسبت دهند و به همین دلیل در مقابل این اعتراض‌ها، سیاستی جز سرکوب در ذهن ندارند.

نظام‌های امنیتی تاریک‌خانه‌هایی هستند که ما درباره شان اطلاعات زیادی نداریم. اما، هیچ بعید نیست که در درون دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ایران مدیرکل‌هایی باشند که باصطلاح مسئله دار شده‌اند . در بولتن‌هایی که این اواخر منتشر شد ما حتا با برخی فرماندهان سپاهی روبرو شدیم که باصطلاح مسئله‌دار بوده‌اند. برخی شان حتا می‌گفتند که نیروهای تحت امر آنها حاضر به شرکت در سرکوب مردم نیستند. در واقع، آنچه در این بین می‌توان فهمید و گفت این است که نهادهای امنیتی نیز دچار مسئله و ریزش شده‌اند. این را می‌توان در پیام خامنه‌ای به نشست وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به وضوح دید آنجا که می‌گوید رؤسای این دو نهاد با یکدیگر همسو هستند، اما، مهم همسو کردن بدنه‌های آنها است. معنای این سخن این است که در بدنه و پایه‌های نظام‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور اختلاف و تضاد وجود دارد. ولی این اختلاف‌ها پی آمد یک جنبش حقیقتاً مردمی و سراسری در ایران است.

در واقع، هر چقدر جنبش‌های اجتماعی قوی‌تر و گسترده‌تر شوند و مناسبات قدرت را به سود خود تغییر بدهند، بالایی‌ها به هم نزدیکتر می شوند، اما، پائینی‌ها متشتت‌تر و مسئله‌دارتر می شوند. یعنی جنبش اجتماعی در کوتاه مدت دست کم باعث اتحاد بیشتر نیروهای سرکوب در بالا و ریزش نیرو در بدنه و پایگاه این نیروها خواهد شد.

در این بین اما، بحران جانشینی علی خامنه‌ای، میان بالایی‌ها نیز اختلاف و تشتت ایجاد می‌کند. این وضعیت من را یاد “کا گ ب” در سال‌های پایانی اتحاد شوروی سابق می اندازد که طی آن “کا گ ب” با اختلافات درونی روبرو شده بود، ولی بخشی که خواستار تغییر و اصلاح بود نهایتاً مسلط شد و گورباچف را به قدرت رساند. با این حال، در نظام امنیتی ایران مسیر وارونه است. زیرا، نیروهای خواستار تغییر و اصلاح و حتا انقلاب، به تعبیر وزیر اطلاعات، در درون دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران دست پائین را دارند. این امر تراژدی سیاست در ایران را تشدید می‌کند و هزینۀ آن را برای مردم بالا می برد. با این حال، مرگ خامنه‌ای تشتت در بالایی‌ها را بسیار تشدید خواهد کرد. بنابراین، مهمترین عامل تغییر در ایران جنبش های سیاسی-اقتصادی-اجتماعی هستند که خودبخود فروپاشی درونی قدرت را در پی دارند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.