حسن هاشمیان
برای هفتمین روز متوالی تظاهرات هزاران نفر از مردم سوریه در استانهای سویدا، درعا، شمال غرب و شرق حلب، شمال ادلب و استان دیرالزور، یک بار دیگر توهمات بشار اسد و خامنهای که بر فرضیه «فراموشی جنایتهای آنها» در سوریه بنا شده و گمان میکردند در فرآیندی از «بده و بستون» با قدرتهای جهانی و منطقهای میتوانند از روی ملتهای خود عبور کنند را پاره کرد. در این تظاهرات، استان سویدا که خاستگاه پیروان مذهب «دروزی» میباشد و در طول ۱۲ سال عمر جنبش اعتراضی مردم سوریه تحرک کم رمقی بر علیه رژیم بشار اسد داشته است، این بار نه فقط آغازگر تحرک جدیدی از اعتراضات شده، بلکه رهبران مذهبی آن با بیانیهها و فتواهای خود، خواهان پایان دادن به «رژیم پلیسی-امنیتی و جمهوری خونین وراثتی» خانواده اسد شدند که بیش از شش دهه با باندهای فاسد و جانی خود بر مردم سوریه حکم میراند.
اهمیت این تظاهرات که اکنون با قدرت ادامه دارد، در این است که در مناطق تحت سیطره رژیم سوریه انجام میگیرد، با هیچ گروه مسلحی ارتباط ندارد و تنها با پرچم انقلاب سوریه و بشکل مسالمتآمیز صدای تمام شهروندان سوری را فریاد میکند. فریادهائی که درد مشترک همه مردم سوریه و حتی خاورمیانه است و از حکومت بشار اسد و متحدین او و شعارهای پوچ آنان در قالب «محور مقاومت» به ستوه آمدند. تظاهرکنندگان خواهان سقوط بشار اسد، آزادی همه زندانیان سیاسی، خروج همه نیروهای خارجی از سوریه از جمله سپاه پاسداران و شبهنظامیان آن و اجرای دقیق قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل هستند که بر پایان خشونتها علیه شهروندان و آغاز فرآیند سیاسی در سوریه تأکید دارد.
این قطعنامه در سال ۲۰۱۵ صادر شد که قرار است براساس آن فرآیند سیاسی با انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل تحقق یابد، ولی رژیم بشار اسد بعد از گذشت هشت سال، از اجرای این قطعنامه طفره میرود و طبق معمول تلاش میکند هرگونه اعتراضی به عملکرد و کلیت نظام را به خارجیها وصل کند. در این میان «لونا شبل» گوینده سابق تلویزیون الجزیره و مشاور فعلی بشار اسد با همان روشی که مردم ایران از حکومت خامنهای میشناسند، تظاهرات و اعتراضات مسالمتآمیز را وابسته به خارجی دانسته و معترضین را «مزدور» خواند. همزمان با آن، نیروهای امنیتی سوریه صدها نفر از جوانان سوری را در استانهای مختلف بازداشت کردند و وزارت دفاع رژیم اسد با صدور بیانیهای «دشمن» و «دستهای توطئهگر» را در ورای تظاهرات مردم دیده که میخواهند در «کشور هرج و مرج » ایجاد کنند!
در این میان تظاهرات فعلی مردم سوریه، با اعتراضات مردم ایران در آستانه سالگرد شهادت مهسا ژینا امینی همزمان شده که هر دو ملت سوریه و ایران ریشه جنایتها و غارتها بر علیه خود را یکی میدانند و آن «سرطانی بنام ولایت فقیه» است. اگرچه شعلهور شدن تظاهرات اخیر مردم سوریه در اثر عوامل معیشتی، فشارهای شدید اقتصادی، کمبود سوخت و فقدان امید به راهحلهای دولتی بوده که براساس آن اوضاع روز به روز جهنمیتر از قبل میشود، اما این تظاهرات با سالگرد فاجعه «داریا» شهرکی در جنوب غربی دمشق همزمان شده که در سال ۲۰۱۲، هفتصد و ۱۲ نفر از معترضین سوری توسط عوامل رژیم بشار اسد زنده زنده سوزانده شده یا بطور دسته جمعی اعدام شدند. این رویداد خونین با ورود نیروهای ارسالی علی خامنهای به سوریه به سرکردگی «احمد رادان» برای حمایت از بشار اسد مصادف شده، از اینرو برخی سوریها معتقدند که خامنهای و عوامل وی در این جنایت دست داشتند. این حادثه زخم عمیقی در خاطره تاریخی مردم سوریه شکافته و دلهائی مملو از نفرت و انزجار متوجه خامنهای و رژیم وی کرده و میکند.
در مقابل چنین انزجار عمومی از دو رژیم همشکل و هم پیشه، سازمانهای امنیتی بشار اسد تلاش کردند در دو شهر طرطوس و دمشق تظاهرات حکومتی به نفع رژیم دست و پا کنند اما این تظاهرات بیمزه آنقدر مفتضح بود که تلویزیون دولتی مجبور شد آن را سرهم کند. در میدان «امویین» دمشق حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر پلاکاردها و عکسهای بشار اسد را بالا بردند و سپس با ماشینهای خود کاروانی در خیابانها راه انداختند بدون اینکه کوچکترین پیوندی با رهگذران به عمل بیاورند. همین برنامه در شهر طرطوس تکرار شد و بدون اینکه اثری در میان مردم غرق شده در مشکلات فزاینده ناشی از وجود همین حاکمی که عکس او را بالا بردند، بگذارد، در میان دود ماشینها و اندوه مردمان گم شدند.
حمایت بینالمللی از تظاهرات اخیر
دو فرستاده ویژه فرانسه و انگلیس در امور سوریه از تظاهرات مردم این کشور حمایت کرده و خواهان آن شدند که رژیم بشار اسد حقوق مردم را به رسمیت بشناسد و از اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان بپرهیزد. قبل از آن فرستاده دولت آلمان در امور سوریه از تظاهرات مردم استان «سویدا» ستایش کرده بود و خانم لیندا توماس گرینفیلد نماینده ایالات متحده در شورای امنیت گفت؛ اینکه تظاهرات مردمی همچنان علیه بشار اسد ادامه دارد به این معنی است که حاکم دمشق خواستههای مردم را لبیک نگفته و قطعنامه ۲۲۵۴ را اجرا نکرده است.
علاوه بر این مطبوعات منطقه و به خصوص رسانههای نزدیک به دولت پادشاهی سعودی که اخیرا در اجلاس سران عرب در شهر جده از بشار اسد پذیرائی کرد، تظاهرات اخیر مردم سوریه را بطورگسترده تحت پوشش قرار داد. این امر همراه با حمایت دولتهای غربی از مردم سوریه، میتواند یک بار دیگر فشارها بر بشار اسد برای اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ را بیشتر کند. به عبارتی دیگر، هنوز معلوم نیست که تظاهرات اخیر مردم سوریه تا کجا میتواند رژیم بشار اسد را به چالش بکشد، اما بدون شک، این تظاهرات یک بار دیگر قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت را زنده کرد و این میتواند برای بشار اسد و خامنهای که به ظاهر در حال بهبود روابط خود با کشورهای منطقه و جهان هستند، دردسرهائی ایجاد کند.
از سوی دیگر برخی از سوریها معتقدند که دو ملت ایران و سوریه در یک خندق بر علیه دشمنی مشترک مبارزه میکنند و همزمانی اعتراضات و تظاهرات آنها، میدان مشترکی برای آنان ایجاد کرده و پیام مشترک دارند و آن این است: رژیم ولی فقیه که از دل مرگ و اعدام بیرون آمد و پرچمدار مرگ و نابودی در ایران و منطقه است، اکنون با این حقیقت مواجهه شده که بیشتر مردم خارومیانه، از عراق تا یمن و از لبنان تا سوریه خواهان نابودی آن هستند و بدون نابودی این رژیم، هیچ تحول مثبتی در منطقه روی نمیدهد. اکنون برای همه ملتها روشن شده است که تنها با مرگ خامنهای و رژیم ولی فقیه امکان زندگی در منطقه خاورمیانه برای همه امکانپذیر است و بقای این دو، همانا استمرار فلسفه مرگ و ویرانی خواهد بود که در طول ۴۴ سال گذشته، همه آن را آشکارا دیدند.
از: گویا