روایت زندانیان ایرانی‌اتریشی؛ «غرب تسلیم ‘اخاذی’ ایران شد»

سه شنبه, 28ام شهریور, 1402
اندازه قلم متن

وزیر خارجه اتریش در استقبال از شهروندان آزاد شده

بی بی سی فارسی

هشدار: برخی از تصاویر این گزارش می‌تواند برای مخاطب آزاردهنده باشد.

دو زندانی ایرانی-اتریشی تازه آزاد شده، به بی‌بی‌سی می‌گویند حکومت جمهوری اسلامی ایران از زندانیان دوتابعیتی برای «اخاذی» استفاده می‌کند و غرب هم به باور آنان «سر تعظیم»‌ فرود می‌آورد. آنها با مقام‌های اتریشی به تهران رفته بودند اما در فرودگاه و هتل استقلال گرفتار شدند. می‌گویند ابوالقاسم صلواتی در محاکمه‌ای کوتاه گفته می‌خواهد اعدامشان کند.

مسعود مصاحب ۷۶ ساله و کامران قادری ۵۹ ساله، دو شهروند ایرانی-اتریشی، ۱۲ خرداد ماه امسال، در حالی که مطمئن نبودند قرار است آزاد شوند، به فرودگاه مهرآباد برده شدند. یکی‌شان هنوز لباس زندان به تن داشت. یکی دیگر هم فکر می‌کرد حتی اگر هواپیما بپرد، ممکن است به سرنوشت هواپیمای عبدالمالک ریگی دچار و به‌زور به زمین نشانده شود.

هواپیمای اختصاصی سلطان عمان در فرودگاه منتظرشان بود تا به همراه توماس کیمس، زندانی دانمارکی که دو شب در فرودگاه خوابیده بود، آنها را به اروپا بازگرداند. یک هفته قبل، اسدالله اسدی، دیپلمات محکوم به حبس ابد و متهم به تلاش برای بمبگذاری در خاک اروپا، از بلژیک آزاد شده بود.

همه می‌دانستند آزادی این سه نفر، حاصل معامله با اروپا برای آزادی اسدالله اسدی است؛ به علاوه یک زندانی بلژیکی دیگر به نام اولیویه وندکاستیل که همان روز آزادی دیپلمات ایرانی با او معاوضه شد.

مسعود مصاحب و کامران قادری اکنون در کنار خانواده خود در اتریش هستند اما شرح «دردها» و نگرانی‌های دوران چند ساله زندانشان دامنه‌دار است.

آنها هر دو با فاصله چند سال با بلندپایه‌ترین مقام‌ها و دیپلمات‌های اتریش به ایران سفر و با مقام‌های ایرانی دیدار کرده بودند و نمی‌توانستند تصور کنند چه سرنوشتی در انتظارشان است.

فرزاد صیفی‌کاران، روزنامه‌نگار،‌ با آنها برای بی‌بی‌سی گفت‌وگوی مفصلی انجام داده است.

«سیگارهایی» که روی پاهایش خاموش می‌کردند

شکنجه مسعود مصاحب

مسعود مصاحب در میانه مصاحبه بخشی از بدنش را به فرزاد صیفی‌کاران نشان داد: «جای سیگارهایی که بازجوها روی ساق پاهایش خاموش کرده بودند.» او می‌گوید شست پایش هم بر اثر ضربه سیاه شده و باید قطع شود. و کف پاهایش هم شلاق خورده است.

بی‌بی‌سی قادر نیست مستقلا این موضوع را تایید کند. ام سازمان های حقوق‌بشر بارها گزارش‌هایی از عدم رعایت آیین دادرسی عادلانه و شکنجه زندانیان را در ایران منتشر کرده‌اند.

آقای مصاحب در زندان به سرطان مبتلا شد و غده سرطانی متاستاز و به جاهای دیگر بدنش سرایت کرد. ۴۰ جلسه پرتودرمانی داشت و مرخصی استعلاجی گرفت. اما با وجود سن بالا و سرطان آزاد نشد تا زمان مبادله با دیپلمات ایرانی.

در زندان به‌گونه‌ای با او بدرفتاری شده که در طول مصاحبه به ماموران اطلاعاتی موسوم به «سربازان گمنام امام زمان» ناسزا می‌‌گفت.

آقای مصاحب وقتی در زندان بود این شکنجه‌ها را به طریقی به اطلاع وزارت خارجه اتریش رسانده بود، اما «آنها باور نکردند» در زندان‌های «ایران دموکرات» چنین اتفاقی افتاده باشد؛ تا زمانی که به گفته او یک نگهبان بند ۲۰۹ اوین فیلمی مخفیانه از شکنجه به خارج کشور فرستاد و پخش شد:‌ «از آن زمان وزارت خارجه اتریش از طریق مقام‌های ایران پیگیری کرد.»

وضعیت زندان اوین را اسفناک و آلوده به ساس و سوسک و موش توصیف کرد. گفت در زندان برای حفظ روحیه سه‌تار یاد می‌گفت: «یک استاد موسیقی کرد در سالن سه بود. پیش او رفتم گفتم ‘استاد می‌خواهم سه‌تار یاد بگیرم اما بالای هفتاد سالم است و انگشت‌هایم کار نمی‌کند’. اما به من سه‌تار یاد داد تا وقتی که به زندان تهران بزرگ بردند و دارش زدند.» (آقای مصاحب نام این زندانی را به یاد نیاورد)

مسعود مصاحب چهار سال و نیم در زندان اوین بود اما چرا و چگونه بازداشت شد؟

«ساعت ۱۲ در هتل استقلال باش»

مسعود مصاحب عضو هیات مدیره و دبیرکل انجمن ایران-اتریش بود. این انجمن سال ۱۳۷۱ در زمان وزارت خارجه علی‌اکبر ولایتی تاسیس شد و با او روابط خوبی داشت.

آقای مصاحب به همراه گرهارد فرایلینگر، رییس انجمنی که آن زمان نامش «انجمن دوستی ایران و اتریش‌» بود، بارها به ایران سفر کرده بودند. خبرگزاری ایرنا عکس آنها را در کنار آقای ولایتی منتشر کرده است. دکتر فرایلینگر که جراح جنگی بود زمان جنگ ایران و عراق به مجروحان در تهران و اصفهان کمک می‌کرد. به گفته آقای مصاحب این انجمن بیش از ۴۵۰ نفر را [برای درمان] از ایران به اروپا برده است.

دی ماه ۱۳۹۷ در آخرین سفر به‌عنوان مشاور یک شرکت پرتودرمانی همراه هیاتی در زمینه درمان سرطان به ایران رفته بود. فردی با شماره ناشناس خواست ساعت ۱۲ روز بعد در لابی هتل استقلال باشد. او را به طبقه ۱۳ و دو اتاق پیوسته بردند. دو «کارشناس» یا در واقع بازجو گفتند «۹۵ درصد فعالیت‌های من و انجمن را می‌دانند و فقط دنبال ۵ درصد باقی‌مانده هستند تا رهایم کنند.»

بازجویی در طبقه بالایی هتل استقلال ۴ روز طول کشید و در این مدت نخوابید. سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، ۴-۵ ماه در انفرادی ماند و بعد به بند ۲۴۰ اوین منتقل شد.

یکی از موارد بازجویی اطلاعات رد و بدل شده در دیدار با وزیر راه کابینه حسن روحانی بود.

«گوش وزیر را بکشید»

مسعود مصاحب از طریق انجمن ایران-اتریش با بعضی مقام‌های ایرانی در ارتباط بود و در زمان ریاست‌جمهوری حسن روحانی «به درخواست وزیر راه» با او دیدار کرد. در این دیدار به گفته آقای مصاحب از او خواسته شد برای توسعه راه‌آهن به ایران کمک کند: «من که راه‌آهن ساز نبودم. رییس انجمن یک سری اطلاعات [درباره خطوط راه‌آهن ایران] به من داد که پیگیری کنم. من هم با شرکت‌های سوئیسی، آلمانی، اتریشی تماس گرفتم و این اطلاعات را دادم. [بازجوها] گفتند ‘نه. شما اطلاعات سری خطوط راه‌آهن را به عوامل خارجی دادید.’ گفتم ‘اینها را وزیر راه در حضور این افراد داده. اگر خلاف است باید بروید گوش وزیر راه را بکشید’.»

آقای مصاحب همچنین به درخواست یکی از مدیران ارشد شرکت نفت اتریش، یک نقشه رسمی وزارت نفت را که به ایرانی‌ها ۱۰۰ یورو و به خارجی‌ها ۲۰۰۰ یورو می‌فروشند، خریداری کرد و به اتریش برد. در بازجویی‌ها به او گفته شد اطلاعات خطوط نفت را به «عوامل خارجی» داده است: «گفتم این اطلاعات رسمی است. گوش وزیر نفت را بکشید، به من چه ربطی دارد.»

«از اول فهمیدم دنبال اسدی هستند»

آقای مصاحب می‌گوید قاضی صلواتی به او گفته بود «حکم اعدام برایت گرفته‌ام» اما وکیل تسخیری گفت «بنویس جاسوسی کردی آقای صلواتی مهربان است، حکم تو را عوض می‌کند».

البته او مانند بسیاری از زندانیان دیگر اجازه داشتن وکیل انتخابی نداشت: «قاضی صلواتی، آدم‌کش معروف، اجازه نداده بود قبل از دادگاه وکیل بگیریم. بعد از دادن حکم، چون دادگاه رفته بودیم، دیگر می‌توانستیم وکیل بگیریم. ۱۰ ماه بعد بازداشت، یک وکیل تسخیری برای ما آوردند به اسم [دبیر] دریابیگی.»

دبیر دریابیگی بلوردی، وکیل تسخیری بسیاری از پرونده‌های سیاسی و امنیتی از جمله پرونده روح‌الله زم، روزنامه‌نگار اعدام شده، سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و احمدرضا جلالی، پزشک محکوم به اعدام، بوده است.

بعد از اولین دیدار با آقای دریابیگی بود که عضو هیات امنای انجمن ایران-اتریش فهمید به‌دنبال آزادی اسدالله اسدی هستند: «وکیل تسخیری دفعه اول که مرا دید گفت ‘اولا، چرند نوشتی در پرونده، دوما، یک برگه محکمه‌پسند در پرونده‌ات وجود ندارد. تو به دوست‌هایت در اتریش زنگ بزن بگو آقای اسدی را آزاد کنند، یک هفته بعد هم تو آزاد می‌شوی.’»

مسعود مصاحب در نهایت به اتهام جاسوسی برای آلمان به ۱۰ سال زندان محکوم شد و حکمش به ۸ سال کاهش یافت.

«ایران به اخاذی ادامه می‌دهد»

مسعود مصاحب و ولایتی

 

تصویری از دیدار علی‌اکبر ولایتی با گرهارد فرایلینگر، رییس انجمن ایران اتریش در کنار مسعود مصاحب، ۱۳۹۴

آقای مصاحب می‌گوید «گروگان‌گیری» یا در واقع «فروختن زندانیان» یک «بیزینس [تجارت] عالی» برای ایران است همانطور که به گفته او زمانی محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه گفته بود مشکلات اقتصادی را با گروگان‌گیری حل کنند.

آقای مصاحب اصطلاح «رد مال» را توضیح داد که از همان اول برای افراد دوتابعیتی جریمه می‌گذارند: «برای یکی از آقایان یک میلیون دلار گذاشته بودند‌، بعد کردند ۶۰۰ هزار دلار. ولی امثال من نداشتیم بدهیم.»

این زندانی سابق گفت وزارت اطلاعات ایران خانه همسرش را که به اسم خودش است، به صورت «غیرقانونی» تصاحب کرده و همسرش پیگیر پس گرفتن آن است.

او از گروه بازداشت‌شدگان معروف به زندانیان محیط زیستی به سرپرستی مراد طاهباز صحبت کرد که «برای محیط زیست ایران زحمت کشیده‌اند». مراد طاهباز دوشنبه ۱۸ سپتامبر توانست به همراه ۴ زندانی دیگر در ازای دریافت ۶ میلیارد دلار بدهی‌های ایران آزاد شود.

یکی از متهمان آن پرونده، کاووس سیدامامی، فعال محیط زیست و استاد دانشگاه بود که به طرز مشکوکی در زندان جان باخت و قوه قضاییه مدعی خودکشی او در زندان شد.

آقای مصاحب گفت در پرونده این اشخاص هیچ جرمی نبوده اما ایران از اینگونه پرونده‌ها برای «اخاذی» استفاده می‌کند و «برای همین در آینده هم این کار را ادامه خواهد داد تا زمانی که یک گروه بسیار بزرگی جلوی ایران بایستد».

مقام‌های ایرانی البته اتهام گروگانگیری و باج‌خواهی از طریق زندانیان را رد می‌کنند، اما محمود علوی، وزیر اطلاعات پیشین، اذعان کرده بود که این مبادله زندانیان با پول نقد مطابق نظر آقای علی خامنه‌ای و تصمیم شورای عالی امنیت ملی است.

«این همه سپاهی و اطلاعاتی ‘دیپلمات’ در اروپا چه می‌کنند؟»

مسعود مصاحب، از تصویب قانون در پارلمان بلژیک برای مبادله زندانی به عنوان «تعظیم اتحادیه اروپا و بلژیک در مقابل ایران» نام برد و از منافع کشورهای اروپایی در ادامه مناسبات با ایران گفت: «آلمان بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران با ۴.۵ میلیارد دلار مبادلات تجاری است و فکر منافع خودش است و کاری ندارد چه کسی را گرفته‌اند.»

به گفته این زندانی سابق «تا وقتی که غرب روی ایران به معنای واقعی فشار نیاورد، گروگان‌گیری هیچ‌وقت متوقف نمی‌شود».

او به فرستاده‌های به گفته او «اطلاعاتی و سپاهی» ایران اشاره می‌کند که با یک «یادداشت دیپلمات» به سفارت اتریش و دیگر سفارت‌ها می‌روند و ویزای دیپلماتیک می‌گیرند. آقای مصاحب معتقد است اتریش و سایر کشورهای اروپایی باید این موضوع را بررسی کنند.

آقای مصاحب ادعا می‌کند اتریش در ایران حدود ۱۴ دیپلمات دارد در حالی‌که در اتریش ۱۰۰ نفر با عنوان دیپلمات ایرانی زندگی می‌کنند و این کشور باید درباره این افراد تحقیق کند که آنجا چه می‌کنند.

دبیرکل سابق انجمن ایران-اتریش در پایان گفت‌وگو، پیگیری اخبار زندانیان را «بسیار مهم» توصیف کرد و گفت فشار رسانه‌های خارجی موثر است.

او معتقد است قبلا جمهوری اسلامی ایران «به اخبار بی‌بی‌سی، صدای آمریکا و ایران اینترنشنال اهمیت نمی‌داد ولی الان می‌ترسد» چون به گفته آقای مصاحب، بعد از مرگ مهسا امینی حساسیت‌های خارجی به این موضوع بیشتر شده و سخنرانی زندانیان سابق مثل نزار زکا اثرگذار و روشنگر است.

کامران قادری: فقط زنگ زدم وصیت کنم
کامران قادری
 

کامران قادری در گفت‌و‌گو با فرزاد صیفی‌کاران، خبرنگار

کامران قادری، تاجر ۵۹ ساله، زودتر از آقای مصاحب بازداشت شد و ۷ سال و شش ماه در ایران زندانی بود.

او یک شرکت آی‌تی داشت و در زمینه بانکداری الکترونیک کار می‌کرد و مشتریانش بیشتر در خاورمیانه بودند. آقای قادری هر سال به ایران می‌رفت. در آخرین سفر قبل دستگیری، همراه هیات اقتصادی اتریش به ریاست هاینتس فیشر، رییس‌جمهور وقت، بود. سفری که در آن یک تفاهم‌نامه برای تشکیل دانشگاه خصوصی ایران و اتریش امضا کرد.

چند ماه بعد از آن سفر کاری مهم، ۲ ژانویه ۲۰۱۶ به ایران رفت؛ وقتی قرارداد هسته‌ای برجام امضا شده بود و تصور می‌شد مناسبات بین‌المللی ایران رو به بهبود است. اما بعد از پیاده شدن از هواپیما و کنترل پاسپورت، مردی با بی‌سیم او را صدا کرد و «با چشمان بسته به یک خانه» برده شد.

در بازجویی اتهامش همکاری با کشورهای خارجی اعلام و از او خواسته شد با جمهوری اسلامی همکاری کند. روز بعد به بند ۲۰۹ زندان اوین برده شد و سه ماه در انفرادی ماند. در دادگاه مستقر در اوین قاضی به او گفت «مشکلی نیست، ۳۰۰ میلیون تومان وثیقه بگذار و یک ساعت بعد مشکل حل است». اما از همان‌جا به زندان منتقل شد و تا یک سال و نیم بلاتلکیف ماند و از ماجرای وثیقه خبری نبود. در یک ماه و نیم اول فقط یک تماس با خانواده داشت که بگوید زنده است و نگران نباشند. نه می‌توانست بگوید زندان است، نه تحت بازجویی.

بار دیگر اجازه پیدا کرد به همسرش زنگ بزند و وصیت کند: «گفتم فقط یک شماره حساب دارم، فکر نکنید چند جا حساب دارم. به هیچ‌کس بدهی ندارم و همه شما را دوست دارم.»

او هم مانند مسعود مصاحب در زمان بازجویی و بازپرسی اجازه استخدام وکیل نداشته است. هنوز هم بعد هشت سال پرونده‌اش را نخوانده است. فقط دادنامه و حکم را دیده و کپی‌ای از آن ندارد.

«صلواتی گفت ‘اعدامت می‌کنم’ معاونش اشاره کرد ‘شوخی می‌کند’»

در دادگاه انقلاب در عرض یک ساعت به ریاست قاضی صلواتی محاکمه شد: «متاسفانه این قاضی فقط اسمش قاضی است و حیف این اسم. در جلسه دادگاه که مادرم حضور داشت، بارها می‌گفت من اعدامت می‌کنم. مادر هفتاد ساله من هم آنجا نشسته، چه احساسی می‌توانست داشته باشد؟ طوری تهدید می‌کرد که نماینده دادستان از پشت سر او اشاره می‌کرد ‘نگران نباشید، شوخی می‌کند’.»

اتهام او اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با دول متخاصم اتریش و آمریکا بود.

او برعکس مسعود مصاحب، نمی‌دانسته قرار است با اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت ایران در اتریش، معاوضه شود: «نزدیک دو سال و نیم قبل از آزادی، دو نفر (به نظرم) از وزارت اطلاعات آمدند و گفتند ‘شما خیلی فعالیت می‌کنی و تقاضای عفو می‌کنی و نامه می‌نویسی. اینها فایده ندارد. ما آمدیم فقط به تو اطلاع بدهیم داریم با دولت اتریش مذاکره می‌کنیم. دولت اتریش می‌داند ما چه می‌خواهیم. تو نزدیک پنج سال است زندان هستی. قیمتت با وقتی دو سال زندانی بودی عوض شده و ارزان‌تر شدی. فکر نکن آزاد می‌شوی. تا وقتی دولت اتریش خواسته‌های ما را فراهم نکرده، آزاد نخواهی شد’.»

او پرسیده خودش چه کاری باید بکند که آزاد شود و پاسخ شنیده که «هیچ»، او هیچ نقش و تاثیری ندارد.

«احساس کردم فقط یک مهره هستم»

اسدالله اسدی

 

استقبال امیر عبداللهیان، وزیر خارجه ایران (چپ) از اسدالله اسدی

کامران قادری می‌گوید در طول هفت سال و نیم زندان، آن دیدار تنها ملاقات رسمی‌اش با وزارت اطلاعات یا دستگیرکنندگانش بوده است:‌ «من را رها کرده بودند. احساس خیلی بدی داشتم که یک شئ هستم. تبدیل شدم به یک مهره شطرنج در بازی‌ای که ایران سر اروپا و غرب در می‌آورد و اروپا هم با آن بازی می‌کند. احساس نمی‌کنید شما یک انسان هستید. انسانیت را از آدم می‌گیرند.»

زندانی دیگری که همزمان با اسدالله اسدی و یک هفته قبل از کامران قادری و مسعود مصاحب آزاد شد، اولیویه وندکستله، شهروند بلژیکی بود.

تاجر ایرانی‌-اتریشی درباره این موضوع گفت: «ما زندانی‌ها مجموعا احساس ناراحتی داشتیم. که چطور غرب به این راحتی با ایران مذاکره می‌کند و تن می‌دهد یک تروریست را با یک آدم عادی که کمک‌های بشردوستانه می‌کند، مبادله می‌کند. انگار یک جنس را خیلی ارزان بفروشید برود. انتظار ما در یک هفته قبل از صدا کردن من این بود که اروپا حداقل حکم اعدام آقای [احمدرضا] جلالی را بردارد یا دکتر جلالی را آزاد کند. بیشتر فکر می‌کردیم اولیویه و جلالی آزاد می‌شوند.»

کامران قادری با لباس زندان به فرودگاه مهرآباد برده شد؛ او گفت هیات اروپایی و شهروند دانمارکی دو شب در فرودگاه مانده بودند تا حکومت ایران با آزادی نفر سوم یعنی کامران قادری موافقت کند.

«حاضر نیستم به هزینه دیگران آزاد شوم»

آقای قادری به فرزاد صیفی‌کاران توضیح داد احساس دوگانه‌ای دارد؛ هم خوشحال است که آزاد شده هم «رنجیده‌خاطر» است که «آیا این سیاست در قبال ایران نامردی نیست؟ آیا باعث نمی‌شود باز گروگان بگیرند؟» و اینکه «چرا شهاب دلیلی آزاد نشد؟ چرا دکتر جلالی نه؟ چرا سانچز نه؟ و همه هم اتاقی‌های خودمان. و اینکه ممکن است آنها از دست من ناراحت شوند.»

او گفت نگران هزینه‌های این آزادی به ضرر جنبش مردم ایران بوده و این سوال که «آیا این سیاست غرب در قبال ایران تشویق ایران به گروگان‌گیری خواهد بود یا نه؟»

توضیح داد که یک بار در زمان زندان به واسطه همسرش در نامه به وزارت خارجه اتریش به صراحت گفته است: «من حاضر نیستم به هزینه دیگران از زندان آزاد شوم.»

او درباره مبادله رو دوشنبه زندانیان ایرانی و آمریکایی گفت درباره این اتفاق هم احساس مشابهی دارد. هم «خوشحال» است که سیامک نمازی آزاد شده و هم این‌که «گروگان‌گیری ابزاری برای تحت فشار گذاشتن غرب» باشد و گرفتن «چیزهایی که ایران شایسته آن نیست».

برای حل معضل پیشنهاد‌هایی برای کشورهای غربی داشت: «هزینه کارهای ایران را در رابطه با زیر پا گذاشتن حقوق بشر بالا ببرند. هزینه برای دستگیری افراد فقط به خاطر آن‌چیزی که هستند، مثل دوتابعیتی‌ها، بهایی‌ها یا ترنس‌سکچوال‌ها یا کسانی که به خاطر عقیده و فکرشان دستگیر می‌شوند و …»

گفت راه‌هایش را بلد نیست و سیاستمداران می‌دانند: «مثلا تحریم‌های هدفمند برای خیلی از افرادی که با جمهوری اسلامی کار می‌کنند اما خانواده آنها خارج کشور هستند. تحریم‌های هدفمند می‌تواند کمک کند. یا محدود کردن رابطه دیپلماتیک با ایران.»

«اطلاع‌رسانی رسانه‌ها و فعالان حقوق بشر موثر است»

او که در بین شهروندان دوتابعیتی یکی از طولانی‌ترین زمان‌های محکومیت را داشته، توصیه کرد دستگیرشدگان از همان روز اول، خانواده و جامعه عمومی را باخبر کنند. به گفته او «این حربه گروگان‌گیرها است که می‌خواهند صدایی در نیاید… متاسفانه بعضی از کشورهای غربی هم در این زمینه دچار اشتباه می‌شوند و ‘سیاست سکوت’ را پیش می‌گیرند.»

زمانی که کامران قادری در زندان بود بارها بیانیه‌هایی در حمایت از او منتشر شد، از جمله بیانیه سازمان عفو بین‌الملل درباره شکنجه او در زندان و هشدار درباره وضع وخیم تومور پای چپ که باید معالجه شود.

آقای قادری گفت اطلاع‌رسانی رسانه‌ها و فعالان حقوق بشر در زمینه برای زندانیان بسیار مفید و تاثیرگذار است و فعالیت خانواده‌ها هم به زندانیان روحیه می‌دهد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.