امروز ۱۲ آذر، برابر با ۳ دسامبر، روز جهانی معلولان است. این گزارش شهروندی، نگاهی دارد به وضعیت و امکانات تهران برای معمولان، بهعنوان پایتخت ایران و پرجمعیتترین شهر کشور.
***
یک ساعت است روی ویلچرش، جلوی ورودی پارک نشسته و خجالت میکشد از یکی از عابرها بخواهد تا کمکش کند از سد میلههای آهنی ورودی بگذرد و بعد از عبور دادنش از پلهها، او را به کتابخانه پارک برساند، در نهایت وقتی سرما امانش را میبرد، با کلی شرمندگی و خجالت، از یکی از رهگذران میخواهد او را داخل پارک ببرد و به کتابخانه برساند.
«آرمین» میگوید: «به هر سختی که هست خودم را به پارک و کتابخانه میرسانم، اما باید از قبل حواسم باشد که چند ساعتی که آنجا هستم به دستشویی نیاز پیدا نکنم. چون در بسیاری از این مراکز یا مسیر رسیدن تا سرویس بهداشتی نامناسب، است یا اصلا توالت فرنگی وجود ندارد که یک معلول ویلچری بتواند از آن استفاده کند.»
این موضوع تنها مشکل آرمین که از هر دو پا فلج است و از کودکی روی صندلی چرخدار زندگی میکند، نیست. بلکه عبورومرور در شهری پر از مانع، چاله و پیادهروها و ساختمانهای نامناسب، بخشی از دغدغه هر روزه شهروندان معلول است و در واقع خیابان، اولین و اصلیترین مانع داشتن یک زندگی عادی برای آنهاست.
بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ پارک یا بوستان در تهران وجود دارد که از این تعداد، تنها ۱۱۴ بوستان برای افراد معلول طراحی مناسبی دارد.
طبق گزارش شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰، «مناسبسازی ۱۵۰ بوستان در دستور کار قرار دارد که تاکنون فقط ۸۸ بوستان بهطور کامل مناسبسازی شده است. از مجموع ۲هزار و ۳۰۰ بوستان این شهر، حدود یکهزار مورد تا حدودی مناسبسازی شدهاند، اما پروژه مناسبسازی آنها کامل نیست.» پروژهای که دیگر در اولویت شهرداری قرار ندارد و آن هم به فراموشی سپرده شده است.
مشکل وقتی وخیمتر میشود که بدانی جایی زندگی کنی که فاصله دخلوخرج روزبهروز بیشتر میشود و شاید دیگر تفریح، سفر رفتن و حتی یک شب با دوستان و خانواده به رستوران رفتن هم رویا باشد و به ذهنت هم خطور نکند. آنوقت است که پارک رفتن و گشتن در این طبیعت محصور یا به کتابخانه پناه بردن و غرق کتابها شدن، برایت یک تفریح بزرگ میشود. اما ماجرا تلختر از آن است وقتی بدانی حتی پارک رفتن و این کمهزینهترین تفریح هم برای بسیاری از افراد معلول امکانپذیر نیست، زیرا که خیابانها برای تردد آنان مناسبسازی نشده و ورودی پارکها، مانع گذاری شده است.
آن هم در شرایطی که قیمت یک ویلچر معمولی حداقل چهار میلیون تومان و نوع برقی آن ۴۰میلیون تومان است، اگر یکی از چرخهایش در چاله بیفتد یا با مانع برخورد کند و بشکند، آنوقت چه، چطور باید پول تعمیر یا خریدش را فراهم کنی؟
«لاله»، دختر دانشجویی که کمبینا است و با عصای سفید در شهر رفتوآمد میکند. میگوید: «معلولان خواسته و ناخواسته شهروند درجه چندم بهشمار میآیند. تابهحال کسی دیده یک فرد سوار بر ویلچر در ایستگاه اتوبوس، مترو یا حتی تاکسی منتظر باشد تا او هم از وسیله نقلیه عمومی استفاده کند؟ احتمالا خیر. زیرا وقتی مسئولان ایستگاه مترو میسازند یا اتوبوس جدید وارد خط میکنند، اصلا به ذهنشان هم خطور نمیکند که معلولان چطور میخواهند از از پلههای ایستگاه مترو پایین بروند یا سوار اتوبوس شوند.
باوجود تمام هزینههای سنگینی که بر فرد معلول و خانوادهاش تحمیل میشود، مانند خرید ویلچر، عصای سفید، واکر، سمعک، تشک برقی و البته دارو و درمان، هیچ کدام از ما تقریبا حق استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را نداریم و باید با تاکسیهای اینترنتی یا وسیله شخصی جابهجا شویم.»
براساس آمارهای رسمی، بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت کشور، دارای نوعی معلولیت هستند و حدود ۱۵۰ هزار نفر از این افراد، ساکن تهران هستند. شهری که براساس اعلام شهرداری در سال ۱۴۰۰، اندکی بیش از ۲ درصد از پیادهروهایش برای افراد معلول مناسب سازی شده است.
«علیاصغر عینالقضات»، مشاور معاون شهرسازی و معماری شهرداری در امور توانیابان، تیر۱۳۹۹ در مصاحبهای، به مصوبه هیات وزیران درباره مناسبسازی شهر برای معلولان اشاره کرد و گفته بود «ظرف سه سال باید معابر، ساختمانهای اداری، بوستانها، ساختمانهای مسکونی و تجاری بالای ۲۰ واحد، برای تردد معلولان مناسب سازی شود.» مصوبهای که حالا مهلتش به پایان رسیده، اما باز هم در حد حرف باقی ماند و این حق حداقلی شهروندان معلول هم زیرپا گذاشته شده است.
موانع رفتوآمد معلولان تنها به خیابانها و پیادهروها محدود نمیشود، وقتی معلول باشی و بخواهی به مطب پزشک، داروخانه، مراکز آموزشی، بانک، ساختمان اداری، مترو و حتی بیمارستان بروی، آنوقت متوجه میشوی که بسیاری از این مراکز هنوز برای فرد ویلچری مناسبسازی نشده است. ساختمانهایی که باید از چندین پله آن عبور کنی تا به در اصلی برسی و حتی یک مسیر شیبدار برای عبور ویلچر، صندلی چرخدار یا حتی واکر در ورودی آن طراحی نشده است.
طرح حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، مصوب سال ۱۳۹۶ شورای اسلامی شهر تهران، وظایف شهرداریها در مناسب سازی معابر اعلام کرده است.
براین اساس، «شهرداری مکلف است در انجام پروژههای عمرانی و شهرسازی، تمهیدات لازم را برای بهبود امکان حضور افراد دارای معلولیت در سطح شهر ازجمله آمادهسازی و مناسبسازی معابر عمومی، تفرجگاهها، بوستانها، فضاهای اجتماعی، فرهنگی و ورزشی، نصب نشانهها و علائم فیزیکی لازم با اولویت میادین و معابر اصلی و نزدیک به تقاطعها، تجهیز چراغهای راهنمایی معابر به علائم صوتی و نیز برجسته کردن سطح پیادهروهای نزدیک به تقاطعها برای استفاده نابینایان و انجام تمهیدات لازم در توقفگاههای عمومی، با هدف درنظر گرفتن محلهای ویژه برای توقف وسایل نقلیه افراد دارای معلولیت پیشبینی کند.»
مصوبهای که مانند بسیاری دیگر از مصوبات و قوانین انباشته شده، تنها در حد شعار باقی مانده است و وقتی در کوچهها و خیابانهای این شهر قدم میزنی، خبری از عملی شدن آنها نیست.
امروز ۱۲ آذر، برابر با ۳دسامبر، روز جهانی معلولان است. در گوشهوکنار این شهر و دیگر شهرهای ایران دهها مراسم، سخنرانی و گردهمایی برپاست و صدای مسوولان رساتر از همیشه به گوش میرسد. صدایی که باز هم وعده میدهد و از حمایت معلولان و رعایت حقوق آنها دم میزند، اما یک روز زندگی با فردی معلول، حکایتی دیگر دارد. حکایتی از شهروند درجه چندم بودن و دستوپا زدن برای داشتن یک زندگی حداقلی؛ اما انگار آن هم رویایی بیش نیست.
از: ایران وایر