عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ یک سلحشور است. این را باستانشناسان حدس میزنند متعلق به گروهی جنگجو که ۲۲۰۰ سال قبل شیوه جنگیدن منحصر به فردی را ابداع کرده بودند که بعدها عنوان پارتیزان را بر آن نهادند. یک شیوه جنگ نامنظم که بر اساس حمله و گریز به موقع طراحی شدهاست. حالا یکی از همان پارتیزانها اینجاست. پس از مرگ شمشیر و خنجرش را هم با او دفن کردهاند. اما این یک تدفین عادی نیست. آنچه میبینید برشی از یک گوردخمه اشکانی است که تا کنون شبیه آن دیده نشده است.
ما اینجا هستیم در ۹ کیلومتری شهر کیاسر و ۸۵ کیلومتری ساری. جایی که به آن چهاردنگه میگویند و روستای وستمین در آن واقع شدهاست. سال ۱۳۹۴ هنگام احداث یکی از بزرگترین پروژههای ملی ایران یعنی پروژه انتقال گاز، تیغ لودرها به این محوطه باستانی وستمین خورد. یک گورستان عظیم از دوره اشکانی که گوردخمههای منحصر به فردی دارد. گور دخمههایی که حیرت باستانشناسان را برانگیخت.
نخستین اصابت لودرها منجر به تخریب چندتایی گوردخمه شد اما همین ویرانی باعث شد تا ردپای گوردخمههای دیگری نمایان شود. خوب که نگاه کنید شما هم محل گور دخمه را پیدا میکنید. درست جایی که خاک یک نواختی خود را از دست داده و دیگر خبری از دانههای سفید رنگ در آن نیست. درست در این میانه یک گوردخمه نهفته است.
باستانشناسان در کاوشهای باستانشناسی محوطه باستانی وستمین موفق شدند ۱۰ها گور دخمه اشکانی پیدا کنند. گورهایی که تمامی آنها اینطور با لاشهسنگهای بزرگ مهر و موم شده بود. دخمههایی که به جای کنده شدن در کوهها و صخرهها در دل خاک رس شکل گرفتهاند. آنهم با معماری شگفتانگیزی که تا کنون دیده نشده بود.
باستانشناسان به سرپرستی عبدالمطلب شریفی برای آنکه بدانند پشت این لاشهسنگهای بزرگ چه پنهان است، آنها را برداشتند. مثل آن بود که در یکی از مقابر کهن را گشوده باشند. ورودی به داخل دخمه در عمق حدود یک متر و هشتاد تا دو متری زمین است. برای همین از نردبان استفاده میکنند که راحتتر وارد شوند. عرض راهرو ورودی هم تقریبا ۸۰ سانتی متر میشود. لاشه سنگها که کنار زده شوند، داخل گور دخمه نمایان میشود. فضایی گنبدی شکل و تو خالی که اجساد را به صورت چمباتمهای یا جنینی داخل آن میگذاشتند. احتمالا گوردخمهها خانوادگی هستند و هربار در این دخمهها باز میشده تا جسد تازهای داخل آن گذاشته شود.
مثل اکثر آیینهای تدفین دوره تاریخی، به آنها هدایایی داده شدهاست اما اکثرشان مسلح هستند. شمشیرها و خنجرها احتمالا متعلق به خودشان است. برای همین حدس زده میشود که گروهی سلحشور در این دخمهها به خاک سپرده شده باشند. اینجا و در این گور دخمه دو نفر دفن شدهاند. کسی که در سمت راست گور دخمه خوابنده شده یک جنگجو است. او را با شمشیرش دفن کردهاند و احتمالا پیش از مهر و موم کردن گوردخمه، این خنجر را که شاید قلاف و دسته چوبی داشته هم به دیوار گور تکیه دادهاند و گور را بستهاند. خنجری که هنوز سر جای خودش ایستادهاست.
داخل این ظروفی که به آنها هدیه داده شده غذا وجود دارد. اما در این گور غذاهای بیشتری هم داده شدهاست. دو هزار و ۲۰۰ سال قبل به این جنگجوی بزرگ که احتمالا با همسرش اینجا به خاک سپرده شده، تخم مرغ هم دادهاند. تخممرغهایی که تا کنون شکل آنها سالم به دست آمده و این موضوع در باستانشناسی کم سابقه است. باستانشناسان در قبر بیش از ۱۰ تخممرغ پیدا کردهاند که به هر دو نفر داده شدهاست. این اسکلتی که احتمالا متعلق به یک زن است هم دستبندهای مفرغی دارد. یکی از دست بندها هنوز هم در دستش است.
اما فقط این سلحشوران نیستند که اینجا دفن شدهاند. شیوه جنگی آنها به گونهای طراحی میشده که اسبها نقش حیاتی و مهمی داشتند. برای همین است که در این گورستان اسبهایشان را هم دفن کردهاند. اینجا نمونهای از تدفین اسب هم به دست آمدهاست.
باستانشناسان اینجا نزدیک به ۱۰۰ گور را حفاری کردند. برخی قبور حتی تا ۵ تدفین هم در آنها انجام گرفتهاست. انسان شناس محوطه، فرزاد فروزانفر روی تک تک این اسکلتها کار مطالعاتی انجام دادهاست. او بیش از ۱۰۰ها اسکلت پیدا کرده که اغلب مردانی جنگجو هستند. از تمامی اسکلتها نمونهبرداری شده و مطالعات آنها خیلی دقیق انجام گرفتهاست. حفاریهای باستانشناسی هم با دقت خیلی زیادی انجام گرفته. باستانشناسان با صبر و حوصله حفاری را در اینجا ادامه دادهاند.
اما این جنگجوها اینجا چه میکردند. آنها احتمالا از اینجا مراقب پایتخت اشکانیان یعنی صد دروازه بودهاند. جایی که فاصله چندانی هم با آن ندارند. باستانشناسان حدس میزنند صد دروازه در جایی نزدیک دامغان کنون بودهاست. این جنگجوها پارتیزانهایی بودند که احتمالا برای صد دروازه میجنگیدند.
اما سئوالهای باستانشناسان درباره جنگجویان این محوطه با کشف این اسکلت بیشتر هم شدهاست. او نه تنها در یک دخمه دفن نشده که شیوه تدفین او هم بر خلاف باقی قبور که جنینی هستند، طاق باز بودهاست. ما میدانیم او شخصیت مهمی دارد. احتمالا ۱۸ ساله است و وقتی او را کشف کردند، بر خلاف بقیه قبور روی پیشانیاش یک سربند طلایی بسته شده بود. همچنین او را با زرهاش که حالا ورقههای فلزی آن به دست آمده دفن کرده بودند. در دست چپش سکهای پیدا شده که به شدت متلاشی شدهاست. هرچند گذاشتن سکه در دست، دهان یا روی چشمها در دوره اشکانی مرسوم بودهاست. اما عجیبتر اینکه این اسکلت در فاصله دورتری از فضای قبرستان پیدا شدهاست. کمی بعد از این فضاهای معماری که هنوز کاربری آنها معلوم نیست.
معماری درست در میانه محوطه است. تا کنون پی چند بنا کشف شده که حتی معلوم نیست در ارتباط با گورستان باشد. حتی باستان شناسان حدس میزنند که این فضاهای معماری جدیدتر باشد و زیر آنها هم قبرستان ادامه داشته باشد. قبرستانی که بر اساس مطالعات میدانی خیلی وسیعتری از آنچه پیدا شده است.
وستمین همچنان رازهای سر به مهر زیادی دارد. حالا نه تنها ادامه لوله گذاری در مسیر قبلی گاز تغییر کرده و دیگر از این محوطه باستانی عبور نمیکند که وستمین تبدیل به یک سایت موزه هم شدهاست. حفاریها اما متوقف مانده و یکی از مهمترین گورستانهای اشکانی ایران، همچنان منتظر ادامه کاوشهاست.