کرپ‌تاپ در پهنه‌ی سیاست

چهارشنبه, 22ام آذر, 1402
اندازه قلم متن

برای پدری که دختری جوان و دانشگاهی دارد، و تا حد مناسبی به استانداردها‌ی پوشش در جهان توجه و آگاهی، پوشیدن یک کرپ‌تاب عادی‌ترین کاری است که از یک دختر جوان یا نوجوان می‌تواند انتظار داشت. اما سرکوب و سانسور در ایران، خانواده‌ها را چنان ویران کرده است، که حتا نمی‌توانند از انتخاب کودکان و جوانان خود -در این حد ساده- پشتی‌بانی کنند؛ و همانند کوه در کنار آن‌ها بمانند.

تازه از جهتم ایران گریخته بودیم و در هوای آزاد ترکیه، باید دریافت خود از آزادی را به نمایش می‌گذاشتیم. هم برای کسانی که ما می‌شناختند و هم برای کسانی که هنوز ما را و‌ جنبش سبز را نمی‌شناختند. شیرین باید ص رخ‌نامه‌ی خود را منتشر می‌کرد، و پرسش بنیادین آن روز برای ما آن بود که عکس خود را با حجاب اسلامی منتشر کند؟ یا بی‌حجاب؟

برای من به عنوان یک خداناباور و برای او به عنوان یک دین‌ناباور حجاب چندان اهمیت نداشت؛ حجاب چند دهه بود که برای ما مرده بود؛ اهمیت خود را از دست داده بود؛ و به پاداندیشه‌ای بزرگ دگردیسیده بود. برای شیرین حجاب هیچ‌گاه چندان مهم نبود. او به‌مهر من و ایستاده‌گی مدنی و سیاسی من چشم داشت و رفتار خود را پس‌رویی (تابعی) از آن مبارزه می‌دید. در این جای‌گاه بود که انتخاب یک عکس بی‌حجاب اسلامی یک انتخاب بزرگ بود. شکلی از ایستاده‌گی در برابر خواست خاموش برخی از دوستان مذهبی، و نواندیشان مسلمان و ایستاده‌گان مذهبی در برابر جمهوری اسلامی هم بود. آن‌ها در دوران زندان من به کمک شیرین آمده بودند و پیوندهایی برقرار شده بود. و آن‌ها قهرمان‌ها‌ی خودشان را می‌خواستند! شوربختانه هنوز حجاب اسلامی‌بخشی از آرمان و آماج آن‌ها بود. پس از انتشار عکس بی‌حجاب شیرین در رخ‌نامه گفت‌وگوهایی در مورد حجاب و اهمیت آن روی‌داد.

برای من که نویسنده‌ی «سکس و‌ دمکراسی» بودم و مدرنیته را در دامن زنان می‌جستم. دی‌روز وقتی فیلمی را که شبکه‌ی یک آلمان ARD در مورد نرگس و افتخار جایزه نوبل صلح منتشر کرده بود، می‌دیدم؛ حرف‌ها و ادعاها‌ی جالبی در فیلم بود. اما از همه مهم‌تر بخش کوتاهی از فیلم بود که در آن کیانا با کرپ‌تاپ در فیلم ظاهر شده بود. (۱) نمی‌دانم چه‌گونه خانواده به این جمع‌بندی رسیده بود؟ اصلن نمی‌دانم جمع‌بندی‌ای در کار بوده است، یا نه؟ اما چندان اهمیت ندارد؛ زیرا به باور من جمع‌بندی کیانا اهمیت دارد و او خوش‌بختانه با انتخاب خود جنبش زن‌زنده‌گی‌آزادی را شایسته و بایسته ادامه داد.
آزادی و آزادخواهی چیست؟ مگر همین انتخاب‌ها‌ی ساده و حتا کودکانه که آرام‌آرام راه جست‌وجوی خوش‌بختی و آزمون و خطا‌ی ملی را هم‌وار می‌کند. جنبش رهایی و آزادی در ایران به آماج خود نخواهد رسید، مگر آن که جست‌وجوی خوش‌بختی در ایران آزاد و توزیع شود. جست‌وجو‌ی آزاد خوش‌بختی، بنیاد آزادی است؛ و چه چیز مهم‌تر از چیره‌گی بر قلم‌رو تن و کالبد بدن خود می‌تواند نماد این آزادی باشد. آزادی انتخاب کسانی همانند کیانا است، که می‌تواند جست‌وجوی خوشبختی را در ایران آزاد و ملی کند.
انتخاب آزاد پوشش در جامعه پیش‌نیاز انتخابات آزاد در پهنه‌ی سیاست است. بگذارید خیال کسانی را که در نادانی به آزادی فسیل شده‌اند، راحت کنم؛ آزادی، آزادی برای انتخاب‌هایی است که دیگران نمی‌پسندند؛ و نیک نمی‌دانند. آزادی، همان آزادی‌ی انتخاب «بد» است. آزادی‌ی «خوب» آزادی نیست؛ آزادی نیک پادآزادی و تکاپویی برای برچیدن با‌ل‌ها‌ی آزادی است. (۲) آزادی کرپ‌تاب پوشیدن است؛ و سیاست‌ورزی به‌روز در ایران‌ ام‌روز کرپ‌تاپ پوشیدن در پهنه‌ی سیاست و انگاره‌سازی برای دفاع از آن است.

پانویس‌ها
۱)rahmani.jpg

۲) سال‌ها پیش در «برهنه‌گی دماسنج دمکراسی است.» به بهانه‌ی عریانی «علیا ماجده المهدی» به این موضوع و اهمیت آن‌پرداخته‌ام. این مقاله را در کتاب «سکس و‌ دمکراسی» بخوانید.
پی‌دی‌اف کتاب سکس و دمکراسی
https://t.me/KaramiAk/486

اکبر کرمی

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.