علی افشاری
صدور حکم تعلیق از تحصیل برای چهار تن از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی نشانگر تهاجم شدید جمهوری اسلامی به دانشگاهها است. طبق گزارش روزنامه “هممیهن”، بعد از جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی” ۱۷۶حکم انضباطی شامل محرومیت موقت از تحصیل، خوابگاه، ۸ اخراج و ۳۰۱ ترم تعلیق از سوی کمیتههای انضباطی دانشگاهها و مرکزی صادر شده است. آستانه تحمل حکومت در برابر کنشهای نقادانه و اعتراضی در دانشگاهها به نزدیک صفر رسیده است. تهاجم جدید حکومت برای اعمال موج جدیدی از انقلاب فرهنگی، علاوه بر دانشجویان، اساتید منتقد و معترض را نیز هدف قرار داده است.
تشدید فضای امنیتی باعث شده تا علاوه بر اخراج، قطع همکاری و بازنشستگی تحمیلی، عملا برخی از اساتید زبده کشور ناگزیر ایران را ترک کرده و برای تدریس به دانشگاههای خارجی بروند. عبدالرضا سیمچی، محمدعلی مداحعلی و نیما از اساتید سابق دانشگاه شریف، نمونههایی هستند که بی سر و صدا ایران را ترک کردهاند.
تشکلهای دانشجویی مستقل، منتقد و ناهمسو نیز تحت فشار شدیدی به سر میبرند. بسته به میزان دوری و تقابل آنها مجازاتهای متفاوتی اعمال شده است. مجوز برخی لغو شده، تعدادی تعلیق شدهاند و صلاحیت برخی از اعضای تشکلها برای حضور در انتخابات شورای مرکزی با مداخله نهادهای امنیتی رد شده است. شوراهای صنفی نیز تحت فشار مدیران دانشگاهها قرار داشته و رد صلاحیتهای زیادی در انتخاباتهای آنها در شماری از دانشگاههای کشور رخ داده است.
در ۱۶ آذر امسال (۱۴۰۲) تحت سیطره فضای پلیسی شدید و گسترش محدودیتها، محرومیتها و افزایش کنترلها، دانشجویان مجالی برای سازماندهی اعتراضات میدانی پیدا نکردند. کنشهای انتقادی در اشکال صدور بیانیه از سوی جمعی از دانشجویان، برگزاری کنفرانس مطبوعاتی توسط فعالان دانشگاههای تهران، فعالیت در فضای مجازی و نصب پوستر و تراکت در بردها و مکانهای دانشجویی بروز پیدا کرد. از روزهای قبل از ۱۶ آذر کارزار “از تعلیق بگو” در دانشگاه شروع به کار کرد که هنوز ادامه دارد.
نهادهای مختلف سرکوب در جمهوری اسلامی همه تلاششان را انجام دادند تا مراسم روز دانشجو کمفروغ شود. در روزهای نزدیک به روز دانشجو احکام محرومیت موقت از تحصیل برای شماری از فعالان دانشجویی صادر شد.
کمیتههای انضباطی دانشگاهها و مرکزی وزارتخانههای علوم و بهداشت با صحنهگردانی نهادهای اطلاعاتی بیمحاباتر از قبل و با نادیده گرفتن شیوهنامهها و قوانین خود جمهوری اسلامی به دنبال ارعاب و برقراری مناسبات حاکمیت پادگانی در دانشگاهها هستند. استفاده فزاینده از دوربین و سیستمهای کنترلی برای رصد کردن فعالیت دانشجویان در خوابگاهها، کلاسها و صحن دانشگاهها و شناسایی و مجازات دانشجویان دختری که تن به حجاب اجباری نمیدهند، نشانگر استیصالی است که در گذر زمان محکوم به شکست است.
از بعد از دهه ۹۰ خورشیدی تاکنون، شمار احکام صادرشدهی مرتبط با محرومیت از تحصیل هیچگاه به اندازه سال تحصیلی گذشته و فعلی نبوده است. علاوه بر این، اقدامات تنبیهی جدیدی چون محرومیت از خوابگاه و ممانعت از شرکت در امتحانان پایان ترم نیز اضافه شده است.
حکومت در مراسم روز دانشجوی امسال کارگزاران و نیروهایش را در سایه اختناق شدید به دانشگاه فرستاد تا کنترل خود را به نمایش گذاشته و در پنداری متوهمانه تصور کند که سیلی سخت دریافتی از دانشجویان و اساتید در جریان جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی” را جبران کرده است. ولی سخنرانیهای سطحی و مبتدل روسای قوای مجریه، مقننه، وزیر علوم و فرماندهان سپاه جو نارضایتی و بیزاری از حکومت در دانشگاهها را تشدید کرد. برگزار نشدن دیدار خامنهای با دانشجویان دستچینشده حکومتی نیز نکته قابل تاملی بود.
اکنون دانشجویان و اساتید مستقل و منتقد در مواجهه با یکی از خفقانآلودترین ادوار تاریخ حیات دانشگاه در ایران رویکرد هوشمندانهای را در پیش گرفتهاند. آنها با درک درست از شرایط، حفظ موجودیت خود و خنثیسازی تهاجم جدید حکومت به دانشگاه را برگزیدهاند.
“قهر فعال” که در بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به عنوان راهبرد جدید جنبش دانشجویی طرح شده بود، به درستی بنیاد سیاسی و نظری مواجهه دانشجویان منتقد و مخالف را بازتاب میدهد. این راهبرد بر مقاومت گسترده و فعال استوار است که در آن، ضمن پرهیز از مشارکت در ساختار و روندهای رسمی، حضور فعال در فضاهای دانشجویی و دانشگاهی توصیه میشود.
برنامه نهاد ولایت فقیه بعد از ناامیدی از تسلط ایدئولوژیک و گفتمانی بر دانشگاهها، ایجاد فضای پادگانی و یاسپراکنی است تا محیط دانشگاه از نشاط و پویایی زایل شده و انزوا و انفعال گسترش پیدا کند. فعالان دانشجویی به درستی دریافتند که برخورد عقلانی و واقعبینی متعهد به آرمانگرایی، پادزهر این سیاست سلطهآمیز است.
امیدآفرینی در پرهیز از شتابزدگی، نزدیکبینی سیاسی و برخورد ژرفکاوانه همراه با ارزیابی درست از تهدیدها و فرصتها ممکن است. تجربه سال گذشته برای دانشجویانی که نخستین تجربه کنشگری بزرگ خود را از سر گذراندند، باعث بلوغ و رشد آنها شده است. حفظ شکیبایی و تبیین درست فعالیتها بر اساس ضرورت هر مرحله و نگاه فرایندی که پیوستگی را بر موجسازیهای مقطعی ترجیح میدهد، کمک بزرگی به حفظ نشاط و سرزندگی در دانشگاهها است.
حوزههای صنفی، فرهنگی و سیاسی، هر یک جداگانه بستر کنشگری نقادانه، جنبش دانشجویی را تشکیل میدهند که پسامدهای آنها باعث همافزایی کلیت فعالیتهای جنبش میشود. جنبش دانشجویی در حوزه مقابله با حجاب اجباری و نگاه واپسگرایانه تفکیک جنسیتی توانسته است در قالب جنبش پادفرهنگ موفقیتهای قابل اعتنایی به دست آورد.
امروز هیمنه حجاب اجباری در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی فروریخته است. علیرغم همه مجازاتها، تهدیدها و هراسافکنیها شمار دانشجویانی که حجاب اجباری را رد کرده و با پوشش انتخابی در محیط دانشجویی و دانشگاهی حضور پیدا میکنند بالا بوده و در حال گسترش است.
در حوزه صنفی مبارزه با سیاستهای تجاریسازی آموزش و تبدیل دانشگاه به بنگاه مدرکفروشی و رشد نامتوازن دورههای تحصیلی و به هم زدن موازنه تقاضا و عرضه در بازار کار، دیگر نمود مبارزات دانشجویی است. تلاش برای دفاع از استقلال دانشگاه به عنوان پشتوانه توسعه، دانش و سرمایه انسانی در کشور توسط اساتید مستقل و دگراندیش و متعهد به آزادیهای آکادمیک و سنت روشنگری دانشگاه حلقه پیوند دانشجویان و اساتید است.
در حوزه سیاسی نیز در امتداد هشت دهه فعالیت مستمر جنبش دانشجویی در دانشگاههای ایران، مقاومت در برابر استبداد دینی و انسداد سیاسی در داخل و بیرون از دانشگاه وجود دارد. دانشجویان کنونی علیرغم همه فشارها سنت تاریخی دفاع از مطالبات عمومی مردم، اقشار و جنبشهای اجتماعی را ادامه دادهاند. هر ظلم و ستمی که در جای جای ایران رخ میدهد، مورد مخالفت و برخورد انتقادی دانشجویان قرار گرفته و از حقوق ستمدیدگان دفاع میشود.
علاوه بر اینها، در حوزه تبیین مواضع راهبردی و گفتمانسازی نیز فعالان دانشجویی حضور فعالی دارند. تجزیه و تحلیل بیانیههای صادرشده نشان میدهد که تبیین ابتکارات خلاقانه و برنامه موثر برای شکستن انسداد سیاسی، ظرفیتسازی در جنبش و تعریف جدیدی از هویت ملی و کاهش شکافهای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه کنشگران دانشجویی قرار دارد.
اکنون فعالان جنبش دانشجویی با رویکرد انقلابی و درک مناسب از شرایط در جایی ایستادهاند که از جنبش دانشجویی بر اساس سوابق تاریخیاش انتظار میرفت. وجه مشترک موضعگیریهای انجامشده در روز دانشجو، مخالفت با فضای پلیسی، حمله به روسای خائف دانشگاهها، دفاع از مطالبات دانشجویان و مخالفت همهجانبه با همه اشکال اقتدارگرایی و دفاع از آزادی، عدالت و دمکراسی بود.
تداوم مقاومت و حضور فعال در عرصه کنشگری باعث فرسایش دستگاه سرکوب در درازمدت و تغییر موازنه قوا در دانشگاه به نفع جنبش دانشجویی میشود. حکومت ماموریت دشواری در حفظ فضای پلیسی داشته و گذشت زمان به ضرر آن است. بعید به نظر میرسد در آینده فرصت ترمیم و بازسازی اقتدار و مشروعیت زوالیافته را پیدا کند. افزایش هزینه حداکثر میتواند سیطره شکننده موجود را حفظ کرده و در عوض وضعیت انقلابی در دانشگاهها را تعمیق کند.
از: دویچه وله