پیام یونسیپور
با اعلام رسانههای ایران، دو شرکت دولتی، خریداران ۵۱ درصد از سهام باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند. «شستا» (شرکت سازمان تامین اجتماعی) و «پتروشیمی خلیج فارس»، به ترتیب قرار است به خریداران عمده و مالکان آینده باشگاههای پرسپولیس و استقلال تبدیل شوند.
در هفتههای گذشته، حساسیت دوباره کنفدراسیون فوتبال آسیا روی موضوع مالکیت مشترک باشگاههای استقلال و پرسپولیس توسط وزارت ورزش و جوانان، باعث شد این وزارتخانه در همکاری با سازمان خصوصیسازی کشور، اقدامات اولیه برای واگذاری این دو باشگاه به دو شرکت دولتی را آغاز کند.
سازمان خصوصیسازی با اعلام خبری رسمی مبنی بر فروش ۵۱ درصد از سهام هر دو باشگاه در بهمن سال جاری، قیمت ۵۱ درصد از سهام باشگاههای پرسپولیس و استقلال را به ترتیب ۲۱۰۰ میلیارد و ۱۸۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده است.
***
از اعتراضات کارگران و بازنشستههای این دو شرکت چه میدانیم؟
«اعتراضات کارگری» از سال ۱۳۹۸ تبدیل به بخشی از واکنشهای مدنی جامعه ایران در قبال نابرابریهای اقتصادی شد. در این بین، اعتراضات بازنشستگان تامین اجتماعی، به بخشی لاینفک از این اعتراضات بدل شده است.
در سال ۱۴۰۱ تحصنها و تجمعات بازنشستههای تامین اجتماعی، صاحب شناسنامه شد؛ از ۲۵اردیبهشت تا ۱۰بهمن۱۴۰۱، بیش از ۱۰۰ تجمع در شهرهای تبریز، اهواز، قزوین، اراک، مشهد، اصفهان، همدان، ایلام، شوش، دزفول، کرج، رشت، کرمانشاه و دهها شهر دیگر برگزار شد.
این اعتراضات، در تمامی سال ۱۴۰۲ نیز برپا بود. بازنشستههای تامین اجتماعی که مسوولیت معیشت آنها بهصورت مستقیم متوجه «شستا» است، به موضوعاتی ازجمله «پرداخت نشدن مطالبات»، «وضعیت نامناسب معیشتی» و «عدم رسیدگی به خواستههایشان در سالهای گذشته» معترض بودند.
شستا حالا قرار است ۲۱۰۰ میلیارد تومان برای خرید باشگاه پرسپولیس هزینه کند. شرکتی که مدعی شده توانایی تامین حقوق بازنشستههای تحت قرارداد خود را ندارد.
سوی دیگر هم وضعیت متفاوت نیست. شرکت پتروشیمی خلیج فارس که قرار است باشگاه استقلال را به قیمت پایه ۱۸۰۰ میلیارد تومان خریداری کند، از خرداد ۱۴۰۰ درگیر اعتراضات کارگران خود، برای حقوق اولیهشان بود.
فروردین۱۴۰۱، کارگران شرکت پتروشیمی خلیج فارس در ماهشهر، دست به اعتصاب و تحصن زدند. آنها ۸ خواسته رسمی خود ازجمله «عدم پرداخت سنوات قدیمی»، «عدم اجرای ترفیعات مطابق چارت سازمانی از بدو استخدام» و «عدم رسیدگی و پیگیری جهت انعقاد قرارداد» اعتراض داشتند. این اعتراضات تا آبان۱۴۰۲ ادامه داشته است.
با انتشار اخباری از احتمال خریداری شدن باشگاههای استقلال و پرسپولیس، دو موضوع، پررنگتر میشود.
اگر شستا و شرکت پتروشیمی خلیج فارس، صاحب ثروتی اضافه برای سرمایهگذاری در پرسپولیس و استقلال هستند، چرا کارکنانشان از حقوق اولیه برخوردار نمیشوند؟
موضوع دوم؛ آیا قرار است سرنوشت بازنشستههای شستا و کارگران پتروشیمی خلیج فارس در انتظار این دو باشگاه باشد؟
از کارنامه شستا در فوتبال ایران چه خاطراتی داریم؟
شستا، در سالهای اخیر، نامی آشنا برای رسانههای اجتماعی و ورزشی شده است. بهمن ۱۳۹۹ بازنشستههای تامین اجتماعی، که حق و حقوق معوقهشان پرداخت نمیشد، پس از شنیدن خبر «پرداخت ۲ میلیون یورو» از دستمزد «مارک ویلموتس»، سرمربی وقت تیم فوتبال جمهوری اسلامی توسط شستا، مقابل ساختمان این شرکت تجمع کردند.
تابستان ۱۳۹۹ شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی، با درخواست «مهدی تاج»، رییس وقت و کنونی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی، مبلغ دو میلیون یورو از مطالبات اولیه مارک ویلموتس را به حسابی در ترکیه واریز کرد. پس از پرداخت نشدن این مبلغ از سوی فدراسیون فوتبال به شستا، تا دی همان سال، ساختمان باشگاه پرسپولیس و ساختمان فدراسیون فوتبال توسط این شرکت مصادره شد.
از همان زمان نام شستا، با لابیهای مهدی تاج برای دور زدن تحریمها پیوند خورد. مهدی تاج در بخشی از صحبتهایش برای توجیه هدر دادن ۸ میلیون یورو از سرمایههای کشور برای قرارداد مارک ویلموتس مدعی شده بود که شستا با مصوبه هیات دولت، وظیفه تامین ارز برای شرکتها یا اشخاص در خارج از کشور را برعهده دارد. او گفته بود: «این پول براساس نامه شورای عالی امنیت ملی به فدراسیون داده شد.»
در حقیقت یک رونمایی مختصر از ماهیت متفاوت شرکتی شد که وظیفهاش، تامین زندگی بازنشستههای تامین اجتماعی است؛ اما تحریمها را دور میزند.
شستا حالا برای خرید ۵۱ درصد از سهام باشگاه پرسپولیس باید مبلغی در حدود ۳۹ میلیون یورو (با احتساب قیمت کنونی ارز) هزینه کند. همچنین شرکت پتروشیمی خلیج فارس نیز باید برای خرید همین میزان درصد از سهام باشگاه استقلال، حدود ۳۳ میلیون یورو بپردازد. آیا این هزینهها، برای چنین شرکتهایی سودآوری نیز خواهد داشت؟
شستا و پتروشیمی، باری روی دوش پرسپولیس و استقلال میشوند؟
برآوردهای تقریبی نشان میدهند که دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، در مجموع بیش از ۴۵ میلیون هوادار در داخل کشور دارند. یک حساب ساده نشان میدهد که اگر فقط ده میلیون از این جمعیت، یعنی پنج میلیون هوادار برای هر یک از دو تیم، مبلغ ۵۰۰ هزار تومان در سال به باشگاههای خود از طریق راههای قانونی و رایج در سراسر جهان ازجمله خرید کارت هواداری، خرید پیراهن و پرچم یا عضویت سالیانه در باشگاه هواداران این تیمها پرداخت میکردند، هر یک از این دو باشگاه به ثروت ۲۵۰۰ میلیارد تومانی میرسیدند.
صداوسیما جمهوری اسلامی، سالهاست که موضوع «حق پخش تلویزیونی» را کنار گذاشته و سهم باشگاهها را پرداخت نمیکند. نه اینکه تصور کنیم باشگاههای ایران سهمی به اندازه باشگاههای عربستانی، ژاپنی، کرهای یا استرالیایی ببرند، که حتی اگر سهم فوتبال باشگاهی ایران به اندازه حق پخش تلویزیونی قطر بود، باید میان ۱۶ تیم لیگ برتری، مبلغی به ارزش بیش از ۶ میلیارد دلار ثروت بهعنوان حق پخش تلویزیونی تقسیم میشد.
یک حساب ساده نشان میدهد که سهم استقلال و پرسپولیس از حق پخش تلویزیونی براساس چنین قراردادی، حداقل سالیانه «۱۹هزار میلیارد تومان» بود.
اگر پرسپولیس و استقلال حداقل نیمی از حق بلیت فروشی خود را به دست میآوردند، با احتساب میانگین قیمت بلیتها در فصل جاری و تصور اینکه هر «بازی خانگی» فقط ۱۰ هزار نفر به تماشای مسابقاتشان میرفتند، به درآمد خالص ۳ میلیارد تومانی میرسیدند.
این درآمدها که از مرز ۲۲هزار میلیارد تومان درآمد قطعی برای این باشگاهها عبور میکند، امروز نهتنها «صفر» است، که حتی این باشگاهها از مقروضترین شرکتهای داخلی ایران نیز محسوب میشوند.
شستا و شرکت پتروشیمی خلیج فارس، قرار است چه بار تازهای روی دوش این دو باشگاه و همینطور کارگران و بازنشستههای خود بگذارند؟
از: ایران وایر