امیر طاهری
آقای خامنهای با دو گزینه نادلپذیر روبرو است: کنار گود نشستن و از دست دادن باقیمانده اعتبار سیاسی یا پریدن به درون گود و پذیرفتن خطر خرد شدن استخوانها
از آغاز جنگ بین اسرائیل و حماس، تبادل آتش میان حزبالله و اسرائیل در امتداد مرز لبنان و اسرائیل ادامه دارد. این امر باعث شده تا نگرانی درباره اینکه تنش جاری ممکن است به جنگی همهجانبه تبدیل شود، پیوسته رو به افزایش باشد. دولتهای اسرائیل و لبنان دهها هزار نفر از ساکنان مناطق مرزی خود را به دلایل امنیتی به نقاط دیگر کشور منتقل کردهاند، بهویژه اینکه تبادل آتش میان دوجانب بهطور فزایندهای مرگبار شده است.
بر اساس گزارشهای متعدد، شمار قربانیان درگیری در مرز دو کشور در حال افزایش است. در حالی که درگیری هنوز از خطوط قرمز هیچ یک از طرفین عبور نکرده است، پویایی این جنگ به سمت تشدید خطر پیش میرود. علاوه برآن، حملات حزبالله چه از نظر گستره جغرافیایی و چه از لحاظ شتاب و پیچیدگی در حال افزایش است. حزبالله با حملهای که در هشتم اکتبر گذشته به مواضع اسرائیل در مزارع شبعا انجام داد، وارد صحنه درگیری شد. کشمکشی که میان دو طرف آغاز شد، از آن زمان تاکنون دامنه آن گسترش بسیاری یافته و چندین شهر مرزی را دستخوش ناآرامی کرده است. حزبالله و برخی از جناحهای مسلح فلسطینی همه روزه مواضع اسرائیل را هدف حملات موشکی قرار میدهند، در مقابل اسرائیل نیز با انجام حملات هوایی و توپخانهای به آنها پاسخ میدهد.
بر اساس گزارشهای متعدد، حزبالله علاوه بر تشدید حملات موشکی و پهپادی به مواضع اسرائیل، زیرساختهای مختلف پایگاههای نظامی اسرائیل، بهویژه سامانههای نظارتی آن، را هدف قرار داده و منهدم کرده است. از آنجا که اغلب حملات حزبالله بر منطقه جلیل در شمال اسرائیل متمرکز است، چنین بهنظر میرسد که این منطقه به نقطه عطف اصلی درگیری میان دو طرف تبدیل شده است.
در اوایل درگیری در غزه، چند تن از رهبران حماس از حزبالله بهدلیل امتناع از گشودن جبهه در مرز جنوبی بهشدت انتقاد کردند. با این حال، به گزارش رسانههای مختلف، پس از اعلام آتشبس میان اسرائیل و حماس در ماه نوامبر گذشته، حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، با رهبران ارشد حماس دیدار کرده است. این نشستها که برای بحث و بررسی درباره تحولات غزه انجام میشوند، نشان میدهند که هماهنگی میان دو جانب در حال افزایش است.
اغلب گفته میشود که هدف حزبالله از مداخله در جنگ بین حماس و اسرائیل، تلاش برای منحرف کردن توجه اسرائیل به جبهه شمالی است تا از شدت نبردی که اسرائیل علیه حماس در نوار غزه به راه انداخته است، کاسته شود. در حالی که تاکنون مشارکت حزبالله در درگیری بین حماس و اسرائیل محدود بوده است، درست همانگونه که این گروه در بیانیههایش هم این حملات را در قالب «همبستگی با حماس» توصیف میکند، بسیاری از تحلیلگران هنوز در مورد خط قرمزی که حزبالله برای جلوگیری از نابودی حماس تعیین کرده است، شک و تردید دارند.
در همین حال، شمار زیادی از شخصیتهای برجسته لبنانی و بینالمللی ازجمله سمیر جعجع، رئیس حزب نیروهای لبنان، سامی جمیل، رهبر حزب کتائب لبنان و چندین تن از اعضای مجلس نمایندگان لبنان، بر لزوم اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ که خواستار توقف کامل درگیریها در لبنان است، تاکید کردهاند. در سطح بینالمللی نیز هیئتهای متعددی از لبنان دیدار کردهاند و در گفتوگو با مقامهای ارشد این کشور، خواستار پایبندی به قطعنامه ۱۷۰۱ شدند. در حال حاضر، حزبالله با فشارهای فزاینده بینالمللی و محلی مواجه است تا با رعایت مفاد قطعنامه شماره ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد به عملیات نظامیاش در مناطق مرزی با اسرائیل پایان دهد.
در بند هشتم قطعنامه ۱۷۰۱ به تدابیر شدید امنیتی اشاره شده است که حزبالله و اسرائیل بر سر آن توافق کردهاند. این بند بر لزوم احترام کامل به خط آبی مرزی که ازسوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است و لبنان و اسرائیل را از هم جدا میکند، تاکید دارد. براساس این قطعنامه، باید در منطقه واقع بین خط آبی و رودخانه لیتانی بهغیراز افراد ارتش لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (یونیفل)، هیچ گروه مسلح دیگری وجود نداشته باشد. همچنین در این قطعنامه تاکید شده است که باید بر اساس توافقنامه طائف که در سال ۱۹۹۰ به جنگ داخلی در لبنان پایان داد، همه گروههای مسلح غیردولتی در لبنان خلع سلاح شوند.
در سطح وسیعتر و با توجه به بدتر شدن وضعیت بشردوستانه در لبنان، میتوان گفت که قطعنامه ۱۷۰۱ یک توافق سیاسی است که ایالات متحده و فرانسه به منظور پایان دادن به خصومتها در لبنان ایجاد کردهاند. با این حال، تصور اینکه یونیفل میتواند صلح و ثبات را در این منطقه حفظ کند، اشتباه محض است. براساس تحلیل موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (SIPRI)، در حالی که قطعنامه ۱۷۰۱ ماموریت صلحبانی یونیفل در لبنان را تقویت کرده است، یونیفل برای پیشبرد ماموریتش با چالشهای بسیاری، ازجمله محدودیت قانونی در استفاده از زور در خارج از حوزه استقرار و عدم شفافیت در توانایی پاسخگویی به نقض قطعنامه ۱۷۰۱، روبرو است.
بر اساس قانون اساسی لبنان، تصمیمگیری درباره جنگ فقط برعهده حکومت لبنان، بهویژه قوه مجریه، است. با این حال و با توجه به فلج بودن بیسابقه نهادهای دولتی در لبنان، خلأ ریاستجمهوری و دولت موقت ناکارآمدی که امور کشور را در دست دارد، اقدامهای حزبالله، ازجمله راهبرد تشدید تنش در امتداد مرز، تقریبا با هیچ مانعی مواجه نیست. مخالفان سیاسی حزبالله در داخل لبنان همگی اعلام جنگ یکجانبه از سوی این سازمان را بهطور قاطع رد میکنند، بهویژه اینکه مردم لبنان و حتی اعضای ردهپایین حزبالله نیز بر این امر اتفاقنظر دارند که جنگ با اسرائیل اقدامی فاجعهبار است که اقتصاد لبنان را بهسوی فروپاشی سوق میدهد.
در نتیجه، میتوان گفت اظهارات رسمی اسرائیل به احتمال حمله به حزبالله در صورت عدم تعهد لبنان به اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ اشاره میکند، افزون بر اینکه با تشدید تنش در مرز اسرائیل و لبنان، احتمال اشتباه محاسباتی افزایش بیشتری خواهد داشت. در هر صورت، تنها راهحل مطلوب تقویت تلاشهای میانجیگری و آغاز اجرای تدریجی قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است که بدون اجرای آن احتمال وقوع یک جنگ فاجعهبار بین دو طرف بیشتر میشود.
از: ایندیپندنت