شهزاده سمرقندی
بی بی سی فارسی
بخش تاجیکی رادیو آزادی که این روزها هفتاد ساله شده است کمتر از دوران اتحاد جماهیر شوروی تحت فشار نیست. از زمان تاسیس آن به عنوان اولین رسانه «آزاد خارج از کشور» در سال ۱۹۵۳ میلادی و دیرتر در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی و در اوج ماجراهای فروپاشی اتحاد شوروی، این رادیو همیشه آماج حملات منتقدان بوده است.
فشارها از هر سو، از سوی دولت تاجیکستان، از سوی اسلامگرایان و در این دو دهه گذشته از سوی نخبگان تاجیک خارج از کشور بر این رادیو وجود داشته است.
بخش اعظم انتقادها شاید به دلیل این است که هریک از اقشار جامعه تاجیک میخواهد آن را به اصطلاح «منبر» خود ببیند؛ کاری که برای هیچ رسانهای که میگوید «بیطرف و آزاد» است، ممکن نیست.
نگاهی به فعالیتهای دو دهه اخیر این رسانه، چنین برداشتی را به ذهن افراد مستقل و بیطرف میآورد که گاهی این فشارها و این مخالفتها به سطحی میرسند که گویا بر اساس «یا درخدمت صدای من باشد یا همان بهتر که نباشد» عمل میکنند.
گذر از مخاطب خاص به عام

منبع تصویر،EPA-EFE/REX/SHUTTERSTOCK
«رادیو آزادی» از شروع فعالیت خود به عبارتی «صدای» روشنفکران جامعه تاجیک بوده است و تنها به تاجیکستان نیز محدود نبوده است. اما در دو دهه گذشته این رادیو رسالت اولیه خود را از این گروه خاص به عموم مردم گسترش داده است و شاید از همین جاست که به مخاطبان بسیار بیشتری دست یافته است.
اما در انجام این کار، به عبارتی و شاید ناخودآگاه تبدیل شده است به رسانه آنانی که خبرساز هستند. این توقع که رادیو آزادی جایگزین رسانه ملی تاجیکستان است، درست نیست. اما تا هنگامی که چنین رسانهای ملی، در داخل کشور شکل نگرفته است، این دیدگاه در دل نخبگان تاجیک زنده مانده است؛ نخبگانی که به خصوص در داخل کشور محدود به رسانههای جانبدارانه دولتی هستند و ترجیح میدهند بیرسانه بمانند تا در زیر چتر سوراخ دولتی، قرار بگیرند.
همزمان به نظر میرسد رادیو آزادی مثل چهار دهه گذشته بازتابدهنده صدای زنان پیشگام جامعه تاجیک نیست و یا صدای جوانانی را که در داخل کشور یه عبارتی کلافه از فضای بسته سنتی و عرفی رایج هستند، به بلندگوی خود نمیرساند.
آینده هر رسانه ارتباط دارد با حفظ مشارکت نسل آینده؛ و اگر رادیو آزادی بتواند صداهای نو و رسای این نسل رو به رشد جامعه را در محور اصلی سیاستهای خود قرار بدهد، میشود گفت که شاید آینده متداوم تامین است.
تجربه «رادیو آزادی» با تجربههای «رادیو فردا»، بخش ایرانی رادیو اروپای آزاد، فرق دارد. رسانههای خارج از کشور فارسی که بسیاری از آنها بیشتر با امور ایران سر و کار دارند، ارتباطی با دولت و سازمانهای دولتی داخل کشور ندارند و عملا گزارشها و تحلیلهایشان بدون حضور نمایندگان دولتی جمهوری اسلامی ایران مطرح میشوند. در حالی که رادیو آزادی در داخل تاجیکستان دفتر دارد و گذشته از آن در جلسههای خارج از کشور نیز صدا و نظر نمایندگان دولتی تاجیکستان را بازتاب میدهد و این نکته مهمی است که هر رسانه بیطرف باید به چنین شیوه کار دست یابد.
بی طرفی به عبارتی میدان دادن به همه احزاب و همه مخالفان و موافقان است. گاهی سرکشی احزاب مخالف از صحبت با این رادیو نیز در گزارش مطرح میشود و این میتواند نشانه حرفهای برخورد کردن یک رسانه باشد. یعنی رسانه تلاش خود را انجام داده است که صداهای مرتبط را بازتاب دهد اما موثر نشده است. این، خود امید شنونده و اعتماد او را به رسانه افزایش میدهد.
دویدن به دنبال مسائل خبرساز یکی از چالشهایی است که هیچ رسانهای از آن فراری ندارد. خبر بازداشت این فرد یا آن شخص و تماس و پیگیری وکیل مدافع یا سازمانهای مدافع حقوق بشر در مسایل گوناگون میتواند هر رسانهای را از چیدن درست و سهمبندیشده اخبار و مطالب روی صفحه اصلی خود خارج کند. در چند سال گذشته دولت تاجیکستان اسلامگرایان داخل کشور را با هر راهی از داخل کشور به بیرون رانده است و این فرصت را برای آنها فراهم کرده که از همه روزنههای موجود صدای اعتراضی خود را بلند کنند و حتی اگر خود قادر به چنین کاری نبودهاند، صدای اعضای خانواده آنها و یا صدای وکیل مدافع آنها بلند و شنوا بوده است.
این امکان را متاسفانه فعالان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی داخل کشور نداشتهاند. هر فردی بازداشت شده، مدت کوتاهی خبرساز بوده و دیگر پیگیری و حتی وضعیت آنها در بازداشتگاههای داخل کشور برای مخاطب ناروشن مانده است. نه صدای اعضای خانواده آنان و نه صدای وکیل مدافع آنان در رسانهها بازتاب یافته است. چنین روشی، فضا را چنین ساخته است که گویا رسانههای خارج از کشور، در «خدمت» اسلامگرایان است.
واقعیت این است که خاموشی نخبگان و یا مثلا سکوت ورزیدن وکیلان و مدافع آنان در داخل کشور خود خبر است اما پیگیری این موضوع متاسفانه مشاهده نمیشود. آنان که در داخل کشور از سوی دولت تحت فشار هستند سکوت ورزیدهاند و به طبع این سکوت، رسانهها هم چون مواد لازم بهروز دسترسی ندارند از پوشش دادن مسئله (که افراد مرتبط با آن سکوت کردهاند) پرهیز میکنند و به جای آن به موضوعات و مسئلههایی میپردازند که هم مواد دارد و هم دسترسی به افرادی که نظرات خود و همچنین صدای همسو و همعقیده خود را با کمال میل بازتاب میدهند.
چنین وضعیتی وقتی سالها ادامه پیدا میکند، ممکن است چنین برداشتی به مخاطب دهد که گویا رسانه طرفدار آنانی است که صدای بلند دارند. تنظیم و توازن این نوع فضا برای هر رسانهای کار آسان نیست، اما ناگزیر باید این خالیگاه اطلاعاتی را جبران کرد.
رسانهای که مخاطب میلیونی دارد، در الگوسازیهای جامعه هدف خود نقش مهمی دارد. ممنوع بودن دینداری در دوران شوروی باعث از حد عادی افزونتر شدن دینداری و مذهبگرایی در کشورهای سابق اتحادیه شوروی شده و این برای همگان روشن است و تاجیکستان هم از آن استثنا نیست. رشد اسلامگرایی و برخوردهای دولتی با آنان چنین درکی را به سازمانهای مدافع حقوق بشر بینالمللی داده است که گویا قویترین حزب مخالف در تاجیکستان حزب نهضت اسلامی است. اما این دولت تاجیکستان است که با خارج کردن اسلامگرایان از داخل کشور صدای آنها را بلندتر کرده است و آنها در کشورهای امن اروپایی از تمام فرصت و شرایط استفاده میکنند تا نظرات خود را مطرح کنند. و این در حالیست که نخبگان تاجیک و روشنفکران بدون منبر و رسانه، که قشر عمده جامعه را تشکل میدهند، جدی گرفته نشدهاند.
«دانشگاه آزاد آزادی»
شاید بتوان گفت که «رادیو آزادی» در طول هفت دهه فعالیت خود هزاران روزنامهنگار، روشنفکر و چهرههای برجسته تاجیک را تربیت کرده است که امروز در جامعه سهم خود را دارند که برخی از آنان نیز در کمک به بهبود و پیشرفت «زبان فارسی تاجیکی» قلم میزنند.
زمانی بود که در رسانهها و در دانشگاههای تاجیکستان جوانان برای برجسته کردن تفاوت خود از مردم عادی، فارسی تاجیکی را با لهجه روسی صحبت میکردند و به جای «ه» مثلا «خ» تلفظ میکردند. در دو دهه گذشته فضا اما تغییر کرده است و بسیاری از اسلامگرایان تلاش میکنند تا کلمات را با تلفظ نزدیک به عربی بیان کنند. مانند دقت بر ادای حروف «ح» و یا «ع». به نظر میرسد که دستکم رسانه باید از بازتاب دادن اینگونه به اصلاح «مدهای» گذرا خودداری کند و به اصلاح در دام آن نیافتد.
در تمام جریانهای به عبارتی «پالایش» زبان نوشتاری تاجیکان بویژه از اصطلاحهای روسی، رادیو آزادی هم شاید به مانند برخی دیگر از رسانههای مشابه، تحت فشار و انتقاد مردم عامی و مخاطب عام بوده است.
رسانه «آینه» جامعه است

منبع تصویر،REUTERS
میگویند که رسانه آینه جامعه است و ممکن است برخی بگویند بازتاب این «مدهای» زبانی هم بخشی ازهمین آینه بودن است؛ اما سوال این است که رسانه تا چه حد باید دنبالهرو باشد؟
جامعه سنتگرای تاجیک با تمام آهستگی در تغییرپذیری در روند اسلامی شدن عجله بسیار داشته است و نخبگان و روشنفکران جامعه را متاثر کرده است؛ برخی را به شگفتی آورده است و برخی را نیز آزرده است.
هفتاد سال تجربه کار حرفهای رادیو آزادی، ناگزیر موردهایی هم داشته است که محافظهکار باشد. از زمان نوجوانی تا دانشجویی، شاهد بازداشت شدن و دعوت به گفتوگو شدن دانشجویان و روشنفکرانی در سمرقند بودهام که به رادیو آزادی گوش میدادند. در سفر اخیر به سمرقند، باعث تاسف بود دیدن اینکه سایت رادیو آزادی فیلتر است و اینکه این نکته در سایت رادیو آزادی مطرح نشده است.
از زمانی که پخش رادیو از بخش بیبیسی فارسی متوقف شد و رادیو زمانه در هلند نیز صفحه ویژه تاجیکستان خود را تعطیل کرد، میتوان گفت که مسئولیت و انتظارها از رادیو آزادی افزایش یافته است و بسیاری از مخاطبان اکنون انتظار دارند بازتاب صدا و نظر و عقیده خود را در رادیو آزادی ببینند و بشنوند و بخوانند.
اینکه این رسانه تا چه انداره در این زمینه موفق بوده است جای بحث دارد اما به هر حال پرسشهای زیادی را می توان مطرح کرد: آیا رادیو آزادی توانایی پر کردن این فضای خالی را دارد؟ و آیا میشود از رادیو آزادی که با بودجه آمریکا اداره میشود، انتظار داشت که نقش فعالتری در توجه به مسائل ملی داشته باشد؟
پرسشهایی از این دست ادامه خواهد داشت و نیازمند پاسخ است تا زمانی که دولت تاجیکستان سرانجام فضا را برای نخبگان داخل کشور آماده کند و امکان بنیاد نهادن رسانههای مستقل و آزاد فراهم بشود؛ نکته ای که خود جای بحث و پژوهش دارد.
ببینید؛ نگاهی به کارنامه رادیو آزادی در هفتاد سالگیاش – صفحه دو: