فرامرز داور
ایالات متحده آمریکا یک هفته پس از کشته شدن سه نظامی آن در اردن در عملیات پهپادی شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران، تهدید خود را در واکنش به این حمله به اجرا گذاشت و در شب ۱۴بهمن۱۴۰۲، در عملیاتی هوایی ۸۵ نقطه در سوریه و عراق را که متعلق به به نیروهای مرتبط با جمهوری اسلامی بودند، هدف قرار داد. عملیات صورت گرفته به نظر می رسد که گستردهترین حمله به مواضع مرتبط با ایران پس از عملیات «آخوندک» در سال ۱۳۶۷ است.
***
«جو بایدن»، رییس جمهور آمریکا گفته است که هدف قرار دادن مواضع شبه نظامیان مرتبط با جمهوری اسلامی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت عنوان «محور مقاومت» آنها را تاسیس و پشتیبانی میکند، شروع واکنش ایالات متحده به کشته شدن سه نظامی آن در اردن در مرکزی به نام «برج ۲۲» است که عملیات نظامی علیه داعش را هدایت میکند.
بعد از عملیات آخوندک که بزرگترین درگیری نیروی دریایی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بود، نیروهای ایالات متحده به تلافی حملات ایران به کشتیهای تجاری و نظامی در خلیج فارس و حملات نیابتی آنها به نفتکشهایی که در این پهنه آبی در حال عبور و مرور بودند، عملیات بهمن ۱۴۰۲، گستردهترین حمله به مواضع مرتبط با جمهوری اسلامی بوده است.
در عملیات آخوندک به دلیل اینکه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقیما درگیر هدف قرار دادن کشتیها در خلیج فارس بودند و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی هم از آنها پشتیبانی میکرد، آمریکا هم بهطور مستقیم وارد درگیری شد و ضمن هدف قرار دادن سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس که از آن استفاده نظامی میشد، خسارت بسیار گستردهای به توان دریایی جمهوری اسلامی زد.
«اکبر هاشمی رفسنجانی»، در خاطرات خود در سیام فروردین ۱۳۶۷ از قول دریادار «محمدحسن ملکزادگان»، فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش جمهوری ایران نوشته است: «۶۴ نفر شهید شدند، یک ناو و یک ناوچه از دست رفت.»
حملات گسترده آمریکا به نیروهای نیابتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۳۵ سال پس از عملیات آخوندک در حال انجام است. جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بابت حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کرد اما دیوان در رای خود اقدام آمریکا را عملی مغایر با حقوق بینالمللی و تعهدات دولت آمریکا تشخیص نداد.
بنابراین بر اساس رای قضات دیوان و استدلال صورت گرفته در آن که درباره موقعیتی مشابه وضعیت فعلی ایران و آمریکا صادر شده است، به سختی بتوان حملات آمریکا به مواضع شبهنظامیان مورد حمایت سپاه در سوریه و عراق را یکسره غیرقانونی خواند.
این حملات گسترده شدن دامنه نبردهای نیابتی در منطقه است که جمهوری اسلامی تحت حکمرانی «علی خامنهای» سرمایهگذاری وسیعی روی آن کرده است. ایران پس از ساقط کردن «صدام حسین»، رهبر وقت عراق در سال ۱۳۸۲ توسط آمریکا و نیروهای ائتلافی با این کشور و اشغال نظامی عراق، حضوری طولانیمدت در آن را آغاز کرد که در نهایت به توافق امنیتی با دولت قانونی عراق منجر شد که از قضا روابط گرمی هم با ایران داشت.
همزمان با تهدیدهای نظامی ایالات متحده علیه ایران در دوره «جورج بوش»، جمهوری اسلامی شروع به تاسیس گروههای شبه نظامی در عراق کرد که با حمله به آمریکاییها و منافع آن، سیاست خود را به اخراج نیروهای ایالات متحده از منطقه عنوان میکردند. خامنهای و فرماندهان نظامی هم در تهران به صراحت همین خواسته را مطرح میکردند.
هسته اصلی گروههای شبهنظامی که سپاه پاسداران در عراق تاسیس کرده است، معارضان شیعه عراقی بودند که در جنگ هشت ساله، با پناه آوردن به ایران، علیه حکومت صدام مبارزه میکردند و الگوی آن هم حزبالله لبنان -اولین گروه نیابتی جمهوری اسلامی – بود که سپاه در اوایل دهه ۱۳۶۰ به آن شکل داد.
گروههای شبهنظامی متعددی که با هدایت خامنهای و مدیریت «قاسم سلیمانی» فرمانده کشته شده نیروی قدس شعبه برون مرزی سپاه، در عراق تاسیس شد، پس از بهار عربی و سرکوب خونین اعتراضات شهروندان سوری به «بشار اسد»، در سوریه هم با همان الگو تکرار شد.
این ساختار شبهنظامی و غیررسمی به جمهوری اسلامی فرصت میداد که نفوذ خود در سوریه و عراق را بالا ببرد و با ضربههای محدود اما پیدرپی و ادامهدار، نبردی فرسایشی با آمریکا در پی بگیرد بدون آنکه رسما مسوولیت و تبعات این حملات را بپذیرد یا آمریکا بتواند بهراحتی آن را به حکومت ایران نسبت دهد.
هرکجا که لازم بوده – همانند وضعیت اخیر و پس از کشته شدن سه نظامی آمریکایی در اردن- جمهوری اسلامی، با عقبنشینی لفظی، مسوولیت اعمال گروههای شبه نظامی را متوجه خود این گروهها اعلام کرده و هربار که خطر نظامی آمریکا کاهش پیدا کرده، مجددا حمایت مالی و تسلیحاتی و لفظی از شبهنظامیان نیابتی را از سرگرفته است.
با اینکه عملیات علیه سلیمانی در دی ۱۳۹۸ و کشته شدن او و یکی از رهبران گروه های نیابتی به نام «ابومهدی المهندس» به تلافی کشتهشدن یک پیمانکار مرتبط با آمریکا در عراق بود، جمهوری اسلامی پس از این عملیات، «انتقام اصلی» از آمریکا را «اخراج» نظامی ایالات متحده از منطقه عنوان کرد و خامنهای در سخنرانی خود در تهران وعده داد که این امر محقق میشود.
از آن زمان تاکنون شدت حملات گروههای نیابتی به مواضع آمریکا فراز و فرود داشته اما هرگز متوقف نشده و در تداوم آن وقفهای نیفتاده است.
اینک جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده در آخرین ماههای ریاست جمهوریاش اعلام کرده که حملات هوایی گسترده به عراق و سوریه و مواضع مرتبط با ایران، تازه آغاز راه است.
هرچند مسایل خارجی از کماهمیتترین موضوعات مورد توجه رایدهندگان آمریکایی است، اما مساله کشته شدن آمریکاییها، صورت مساله را متفاوت میکند.
از آنجایی که انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در حدود ۱۰ ماه دیگر در پیش است، مساله حملات گروههای نیابتی ایران، عملا وارد مناظرههای انتخاباتی خواهد شد و اگر رییس جمهور کنونی پاسخ درخوری برای آن نداشته باشد، بر وضعیت او و حزباش در انتخابات پیش رو اثر منفی خواهد داشت.
اینکه سرانجام عملیات فعلی آمریکا در عراق و سوریه چه خواهد بود و چه میزان بازدارندگی برای ایالات متحده ایجاد کند، از هم اکنون روشن نیست اما دو حقیقت در این ارتباط وجود دارد.
اول اینکه سیاستهای ویرانگر علی خامنهای در نبردهای نیابتی در منطقه، عراق و سوریه را محل تاخت و تاز دولتهای خارجی کرده است. اسراییل از یک دهه پیش بهطور هفتگی مواضع سپاه در سوریه را هدف نظامی قرار داده و حملات نیابتیها، حضور نظامی آمریکا در عراق و سوریه را موجه کرده است. تعداد اتباع کشتهشده جمهوری اسلامی ایران که از فرماندهان و درجهداران سپاه بودند، به مراتب از کشتهشدگان عملیات آخوندک بیشتر شده است. جمهوری اسلامی نظامیان خود را از دست میدهد بدون اینکه بتواند پاسخ متناسبی به آن بدهد.
به بیان دیگر بر خلاف آنچه جمهوری اسلامی میگوید که گروههای نیابتی یا «محور مقاومت» برای خارج کردن نیروهای نظامی امریکا از منطقه است، اتفاقا ستیزهجویی و بیثباتسازی منطقه به دست این گروهها، نه تنها هدف خامنهای را محقق نکرده، بلکه سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی باعث شده خاک دو کشور همسایه بهطور مدام محل حملات نظامی آمریکا و اسراییل باشد و تعداد نظامیان کشته شده سپاه، به رقم قابل توجهی برسد.
و دوم اینکه پس از ۳۵ سال ایالات متحده را در نزدیک حالت به نبرد مستقیم نظامی با ایران قرار داده است. جمهوری اسلامی هم اکنون فرماندهان ارشد نظامی خود را از سوریه و عراق فراخوانده و احتمال دارد که برای آرام شدن وضعیت و رفع خطر، مدتی از تنشها کم شود اما این یک وضعیت باثبات در منطقه نیست.
هرچند بایدن اعلام کرده به دنبال نبرد گسترده دیگری در خاورمیانه نیست اما واکنشهای بعدی گروههای نیابتی و متغیرهای پیشبینی نشده در جمهوری اسلامی، ممکن است هر آن شکل این جنگهای نیابتی را تغییر دهد.
از: ایران وایر