فرامرز داور
در تاییدی کمسابقه، جمهوری اسلامی اعلام کرده یک پیمان دفاعی شبیه «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) با شبهنظامیان مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نظیر «حماس» در فلسطین و «حوثی» در یمن دارد.
***
«امیرسعید ایروانی»، نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در مصاحبه با شبکه «انبیسینیوز» امریکا گفته روابط جمهوری اسلامی با گروههای به گفته او «محور مقاومت» یا شبهنظامیان و گروههای ستیزهجو در منطقه، همانند «حماس» در فلسطین، «حوثی» در یمن، «کتائب حزبالله» در عراق و «حزبالله» در لبنان، مشابه «پیمان ناتو» است.
او برای اولین بار به صراحت اعلام کرده است که جمهوری اسلامی ایران به حماس سلاح میدهد و آن را توانمند میکند. اما گفته است این نفوذ را بر حوثیهای یمن ندارد و آنها با سلاحهای خود به کشتیها در دریای سرخ حمله میکنند.
اظهارات نماینده دائم ایران در سازمان ملل در تشبیه روابط جمهوری اسلامی و گروههای شبهنظامی منطقه به اعضای ناتو، به معنی یک همکاری نظامی و امنیتی گروهی و یک پیمان دفاع جمعی است که منظور از آن، حمایت اعضا از یکدیگر در زمان تهدید شدن است.
حمله حوثیهای یمن به کشتیها در دریای سرخ که او میگوید مرتبط با اسراییل هستند یا حملات روزانه شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی در عراق و سوریه به منافع امریکا با هدفی که «علی خامنهای» آن را اخراج ایالات متحده از منطقه عنوان کرده، صورت عملی شده پیمانی است که ایروانی از آن خبر داده است.
«حسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان بارها اعلام کرده است که اگر اسراییل دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند، این گروه مواضع اسراییل را هدف قرار میدهد؛ رفتاری در تشابه ظاهری با پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که اعضای آن در برابر تهدید دیگر دولتهای عضو مسوول هستند و باید از دولتی تهدید شده، ولو با ارسال تسلیحات و اقدام نظامی دفاع کنند.
اما در اینجا تفاوتهای بسیاری میان ناتو مورد نظر جمهوری اسلامی با گروههای شبهنظامی و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی وجود دارد. مهمترین تفاوتها این است که اعضای پیمان واقعی ناتو، دولتهای رسمی و حکومتهای مسوول در نظام بینالمللی هستند و در برابر مقررات بینالمللی و قوانین داخلی مسوولیت دارند.
در برابر دولتهای رسمی، شبهنظامیان مورد حمایت ایران، بازیگران غیررسمی بیتعهد و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی هستند که اتفاقا با هدف این که اقداماتشان متوجه جمهوری اسلامی نشود، با این کیفیت تاسیس و پرورده شدهاند. این گروهها همه غیررسمی و بعضا بدون رضایت دولتهای میزبان تشکیل شدهاند و جملگی مورد حمایت مالی و نظامی سپاه پاسداران قرار دارند.
اولین این گروهها در اوایل دهه ۱۳۶۰، در زمان «روحالله خمینی» توسط سپاه در لبنان تشکیل شد. با این که حالا بیش از ۴۰ سال از آن گذشته، هنوز مورد پذیرش کامل دولت میزبان قرار نگرفته است و از سوی دولتهای مختلف لبنان و سیاستمدارانش، مانعی برای صلح و ثبات این کشور خوانده میشود؛ خصوصا که حزبالله به عنوان گروه تروریستی از سوی کشورهای اروپایی و امریکایی شناخته شده و هرگونه تماس نهادهای رسمی لبنان، از جمله دولتمردان این کشور با حزبالله به معنی این است که آنها در مظان اتهام همکاری با سازمان تروریستی و خطر تحریم شدن قرار گیرند.
گروههای متنوعی که جمهوری اسلامی در عراق و سوریه تاسیس کرده است هم مشابه همین وضعیت را دارند؛ مثلا کتائب حزبالله که مسوول حملات مداوم پهپادی به تاسیسات و مراکز امریکا در عراق و منافع آن در سوریه و حتی اردن است.
جمهوری اسلامی در اقدامی بیسابقه، در یک دهه اخیر گروههای مزدور خارجی شامل اتباع مهاجر افغانستان و پاکستان در ایران را هم به شکل گروه های شبهنظامی با عناوینی همچون «لشکر فاطمیون» و «تیپ زینبیون» تاسیس و از آنها در نبرد در سوریه استفاده کرده است.
وضعیت حوثیهای یمن کمی متفاوت است. این گروه دولت قانونی یمن را ساقط کرد و کنترل برخی از مناطق کشور را به دست گرفت. به جز جمهوری اسلامی ایران، حکومت دیگری در جهان حوثیها را به عنوان دولت رسمی یمن نپذیرفته است. حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال سلاح و تبادلات نظامی با آن را تحریم کرده است.
با این همه، جمهوری اسلامی ایران بر اساس گزارشهای ارایه شده به شورای امنیت و شواهدی از جمله کشتیهای توقیف شده حامل سلاح که ایالات متحده آنها را توقیف و مصادره کرده، به ارسال سلاح به حوثیها ادامه داده است.
حتی پیش از این، فرماندهان سپاه هم از توانمند کردن حوثیها برای ساخت سلاح به صراحت توضیح داده بودند. اما امیرسعید ایروانی که احتمالا از عواقب پذیرش ارسال سلاح به حوثیها و منع آن از سوی شورای امنیت آگاه است، این اقدام را تایید نکرده اما از «پیمان دفاعی» با حوثیها گفته است؛ عملکردی که جمهوری اسلامی تصور میکند از سوی سازمان ملل منع نشده اما برای اولین بار از «پیمان دفاعی محور مقاومت» با حضور حوثیها خبر داده است.
زمانی که جنگ میان حماس و اسراییل با حمله ستیزهجویان حماس آغاز شد، علی خامنهای تهدید کرد اگر عملیات اسرییل در غزه ادامه پیدا کند، محور مقاومت بی طاقت میشود و آن وقت جمهوری اسلامی نمیتواند جلوی حملات آنها را بگیرد.
این دقیقا تعریف گروه نیابتی است. تهدید میکند و عملیات نظامی انجام میدهد اما حکومتی که از آن حمایت مالی و تسلیحاتی میکند، در مواقع ضروری سعی دارد این ارتباط را انکار کند.
خامنهای از عملیات حوثیها در حمله به کشتیها در دریای سرخ هم حمایت و آرزو کرده است که این حملات تداوم یابند؛ شکلی از فرماندهی علنی که دستور نمیدهد اما نیت خود را برای گروه نیابتی به شکل علنی مشخص و ادامه عملیات آن را تایید میکند.
وبسایت رسمی خامنهای حدود چهار سال پیش در نوشتاری کم سابقه گفته بود: «رزمندگان یمنی هر سید بزرگواری از نسل امام حسن و امام حسین را که در راه حق قیام کند، امام مفترضالطاعه (یعنی کسی که واجب است از او اطلاعات شود) میدانند و اعلام رسمی و علنی این اعتقاد از سوی جنبش انصارالله یمن، اقدامی هدفمند بوده که اهمیت خود را در تحولات آینده منطقه نشان خواهد داد.»
این از نظر «قطعنامه ۲۲۱۶» شورای امنیت، درباره منع همکاری نظامی با حوثیها، تخلف از امریه مهمترین نهادی است که بر اساس منشور ملل متحد، «حافظ صلح و امنیت جهانی» است.
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حوثیها را به هیچوجه دولت قانونی یمن شناسایی نکرده و همکاری نظامی با آنها را خلاف صلح جهانی دانسته است. حال آن که جمهوری صرفا با تکذیب ارسال سلاح برای آنها میگوید حوثیها از اعضای ناتو محور مقاومت هستند و از ایران مشورت میگیرد. اما خود آنها در حمله به کشتیها در دریای سرخ مسوولیت دارند.
ایالات متحده بر اساس همین قطعنامه، کشتیهای مرتبط با جمهوری اسلامی را به مقصد حوثیهای یمن بازرسی، توقیف و مصادره میکند و به دلیل همین ارتباط است که دایره تحریمهای امریکا علیه ایران به واسطه حمایت از حوثیها گسترده شده است.
حکومت ایران تصور میکند با به کار بردن تعابیری همچون پیمان دفاعی و تشبه آن به ناتو، میتواند از عواقب این حمایت، خود را مصون نگه دارد.
از: ایران وایر