ار اف ای – ناصر اعتمادی
تورج اتابکی: از جمله دلایل کشتار تروریستی اخیر در مسکو ضعف دستگاههای اطلاعاتی روسیه است. این ضعف بعضاً در ستیز با غرب و اولویت این ستیز در دستگاههای اطلاعاتی روسیه و در تصورات شخص ولادیمیر پوتین ریشه دارد که باعث شده خطر داعش یا اسلام رادیکال نادیده یا دستکم گرفته شود. شکست در خارج از مرزهای ملی قدرتهای بزرگ و متوسط را به تجدیدنظر و تغییر در سیاستهای خارجی وادار میکند. این تغییرات در روسیه نخست در بالا شکل میگیرد و سپس ناراضیان را به خیابانها میکشاند.
در پاسخ به این پرسش و پرسش های دیگر تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد در پژوهشکده بینالمللی تاریخ اجتماعی آمستردام از جمله گفته است :
“به گمان من، اتهامات کرملین دو علت اصلی دارند : اول این که جنگ در اوکراین بسیار بیش از آنچه پوتین و دستگاه تبلیغاتی او میگفت به درازا کشیده است. جنگی که قرار بود ظرف یک هفته به پایان برسد اکنون بیش از دو سال است که جریان دارد. بنابراین، دیگر نمیتوان به چنین جنگی، آنطور که پوتین و دستگاه تبلیغاتی او میگفتند، “عملیات ویژه نظامی” گفت. آخرین چرخش را هم در زمینه نامگذاری آقای دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، انجام داده است. او حالا از جنگ اوکراین به عنوان جنگ تمامعیار علیه غرب یاد میکند. پس بی دلیل نیست که میکوشند در پرتو جنگ جاری در اوکراین و تصویری که از آن ارایه میدهند به مردم روسیه بقبولانند که در این جنگ با دشمنی روبرو هستند که برای به زانو درآوردن روسیه از هیچ اقدام تروریستی فروگذار نیست.
اما، دومین علت در تلاش روسیه برای نسبت دادن کشتار اخیر در مسکو به اوکراین و کشورهای غربی، خود ناتوانی دستگاههای اطلاعاتی روسیه است که نتوانستند برغم هشدارهای غرب و مشخصاً دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و تجارب تلخ مشابه در خود روسیه مانع از وقوع چنین رویداد هولناکی در بیست و دوم مارس گذشته شوند. فراموش نکنیم که بیست و چهار ساعت پیش از این کشتار ولادیمیر پوتین همچنان خطاب به مردم روسیه بر اهمیت و اولویت امنیت برای او و جامعۀ روسیه و توانایی وی برای تأمین آن تأکید می کرد.
در هر حال، ماههای آینده نتایج این واقعه هولناک را بیشتر آشکار خواهند کرد. در واقع، میخواهم بگویم که دولت روسیه آنطور که مدعی است سرویسهای اطلاعاتی منظم و مؤثری ندارد، هر چند نمیخواهم قدرت آنها را نادیده یا دست کم بگیرم یا انکار کنم که دستگاه های اطلاعاتی روسیه بازوان درازی دارند و می توانند در دوردستها مخالفان را از میان بردارند.
ستیز با غرب و ارجحیت آن در دستگاه های امنیتی روسیه باعث شده که این کشور متوجه تهدید داعش و یا تهدیدهای مشابه نشود و حتا خطر آنها را ناچیز جلوه دهد. چرا؟ چون آقای پوتین گمان می کند که وجود جمعیت بزرگ مسلمانان در روسیه و کشورهای همسایه یا هم پیمان مسکو در جنوب خلیج فارس و حتا رژیم طالبان در افغانستان خودبخود نگرانی از خطر اسلام رادیکال را در اذهان عمومی کم میکند…
یکی از دلایل ناتوانی دستگاههای اطلاعاتی روسیه این است که اولویت فعلی آنها و شخص رئیس جمهوری این کشور مقابله با غرب، ناتو، کشورهای عضو سابق پیمان ورشو و البته مخالفان داخلی است که قدرت ولادیمیر پوتین را به چالش میکشند. به همین دلیل، دستگاه های اطلاعاتی روسیه به خود اجازه نمی دهند که توجه خود را در این کشور پهناور به خطرات دیگری معطوف کنند که میتوانند زندگی و امنیت مردمان روسیه را به خطر بیندازند : از جمله این خطرات تهدید داعش است که در افغانستان، آسیای میانه و قفقاز حضور دارد.
ستیز با غرب و ارجحیت آن در دستگاه های امنیتی روسیه باعث شده که این کشور متوجه تهدید داعش و یا تهدیدهای مشابه نشود و حتا خطر آنها را ناچیز جلوه دهد. چرا؟ چون آقای پوتین گمان می کند که وجود جمعیت بزرگ مسلمانان در روسیه و کشورهای همسایه یا هم پیمان مسکو در جنوب خلیج فارس و حتا رژیم طالبان در افغانستان خودبخود نگرانی از خطر اسلام رادیکال را در اذهان عمومی کم میکند…
تغییرات در روسیه نخست در بالا شکل میگیرند و بعد باعث می شوند که مردم به خیابانها سرازیر شوند. اگر جنگ کنونی در اوکراین به تضعیف پوتین منجر شود و عده ای در حلقۀ کرملین کوچک ناخرسندی خود را از اقدامهای پوتین نشان بدهند، آنوقت مطمئناً پروندۀ تازه ای برای روسیه و تعامل آن با غرب گشوده خواهد شد.
با این همه بسیاری از قدرت های بزرگ و متوسط وقتی که خارج از مرزهای خود با شکست روبرو شده یا از پای درآمدهاند، ناچار شدهاند که سیاستهای خارجی خود را تغییر بدهند. فدراسیون روسیه مثلاً شبیه جمهوری اسلامی ایران نیست که در آن تغییرات مهم از پائین شکل بگیرد و آغاز شود. این را به عنوان یک مورخ و کارشناس مسائل روسیه می گویم : تغییرات در روسیه نخست در بالا شکل میگیرند و بعد باعث می شوند که مردم به خیابانها سرازیر شوند. اگر جنگ کنونی در اوکراین به تضعیف پوتین منجر شود و عده ای در حلقۀ کرملین کوچک ناخرسندی خود را از اقدامهای پوتین نشان بدهند، آنوقت مطمئناً پروندۀ تازه ای برای روسیه و تعامل آن با غرب گشوده خواهد شد. ولی تا این احتمال هنوز راه طولانی در پیش است.