شکستهای بزرگ و فاجعهبار همواره و در هرکجا از راس هرم قدرت سرچشمه میگیرند
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیلــ عکس از AFP
در همه کشورهای دموکراتیک جهان، سازمان اطلاعات مانند سایر نهادهای دولت تابع اوامر رهبری سیاسی است و فعالیتها و برنامهریزیهای آن با دستور مقامهای اجرایی هماهنگ میشود.
روسای سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا گزارشهای سالانهشان را به کنگره ارائه کردند. در این گزارشها به مسائل متعددی اشاره شد که مهمترین آنها عبارتاند از: در نظر گرفتن چین بهعنوان دشمن راهبردی آمریکا، نگرانی از افزایش قدرت نظامی روسیه و اینکه جمهوری اسلامی ایران تهدید امنیت خاورمیانه را کنار نگذاشته و همچنان به دنبال استفاده از گروههای مسلح وابسته به آن در کشورهای منطقه است تا نیروهای آمریکایی را به عقبنشینی از عراق و سوریه وادار کند.
در این گزارشها خاطرنشان شده که رژیم ایران از یک سو به غنیسازی اورانیوم تا سطح ۹۰ درصد که برای ساخت سلاح هستهای به کار میرود، ادامه میدهد و از سوی دیگر، به دنبال خرید هواپیماهای جنگی و موشک از روسیه، کره شمالی و چین است. علاوه بر آن، در گزارشهای مزبور آمده است که جمهوری اسلامی ایران افزون بر تلاش برای ساخت رآکتورهای هستهای جدید درصدد راهاندازی جنگهای سایبری است.
برخلاف گزارشهای قبلی که تهدید جمهوری اسلامی ایران علیه آمریکا را رد میکرد، در این گزارش از رژیم ایران به عنوان تهدیدی قابلتوجه یاد شده است. واشینگتن از آغاز دوره ریاستجمهوری اوباما در سال ۲۰۰۹ تا پایان آن در سال ۲۰۱۷ و سپس از ابتدای دوره ریاستجمهوری بایدن، به جای مقابله با تهدیدهای جمهوری اسلامی برای مهار رژیم ایران تلاش میکرد. در واقع، سیاست حزب دموکرات آمریکا تحت تاثیر لابی وابسته به جمهوری اسلامی قرار دارد، به همین دلیل، واشینگتن به جای مقابله با رفتار تهدیدآمیز منطقهای رژیم ایران، به دنبال ایجاد روابط اقتصادی و تجاری با آن است.
زمانی که سرویسهای اطلاعاتی تسلیم خواستههای سیاستمداران میشوند، از مسیر موفقیت دور میشوند و کلیه تلاشهای آنان به شکست میانجامد.
در سال ۱۹۷۹، سفیر آمریکا در تهران با استناد به گزارش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، اعلام کرد: «واشینگتن میداند که در ایران چه میگذرد، زیرا ساواک پیوسته با ما در تماس است». با این حال، سه ماه بعد حکومت شاه سقوط کرد و رژیم خمینی با حمایت برخی سازمانهای اطلاعاتی غرب جایگزین آن شد و حکومت آن تا به امروز ادامه دارد.
عمدهترین عامل تداوم رفتار رژیم جمهوری اسلامی در منطقه اصرار دولتهای آمریکا بر لزوم اذعان به نفوذ رژیم ایران در منطقه است؛ درست همانگونه که اوباما اعلام کرد: «کشورهای همسایه باید به نفوذ ایران در منطقه عادت کنند و برای همکاری با تهران تلاش کنند». اتخاذ این سیاست به گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه منجر شد و جمهوری اسلامی توانست در تعیین سرنوشت عراق، سوریه، یمن، لبنان و نوار غزه نقشآفرینی کند.
از سوی دیگر، سازمان اطلاعات اسرائیل در پیشبینی عملیات طوفانالاقصی چنان شکست فجیعی خورد که از شکست در پیشبینی جنگ اکتبر ۱۹۷۳ هم بزرگتر بود. موساد نهتنها گزارش سربازان ردهپایین را نادیده گرفت، بلکه از تمام دادههای دریافتی از غزه نیز غفلت کرد، زیرا گزارشهای مزبور با اعتماد دولت اسرائیل در مهار حماس از طریق محاصره تنبیهی و استفاده از کمک و پول به عنوان وسیلهای برای آرام کردن حماس در تضاد بود. همچنین، تلآویو متقاعد شده بود که حماس حملهای انجام نخواهد داد که بیدرنگ به بروز جنگ منجر شود. افزون بر آن، سیاستمداران اسرائیلی بر این باور بودند که حماس به دنبال اجتناب از هر گونه جنگ و رویارویی است.
غفلت رهبری سیاسی اسرائیل از جبهه غزه و تمرکز بر کرانه باختری به کاهش توجه سازمان اطلاعات اسرائیل از تحرکات حماس در نوار غزه منجر شد؛ بهویژه اینکه رهبران اسرائیل غافل از آنچه حماس به دنبال آن بود، در تلاش برای گسترش دامنه شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری بودند تا جایی که از سرویس امنیت داخلی (شینبت) خواسته شد توجهش را بر امنیت شهرکهای کرانه باختری متمرکز کند.
معطوف شدن توجه دولت اسرائیل به کشمکش سر اصلاحات قضایی به سرویسهای اطلاعاتی این کشور آسیبهای مهلکی وارد کرد و باعث شد توجه آنها از آنچه حماس به دنبال آن بود، منحرف شود. در واقع، پرداختن به منافع سیاسی محدود و غفلت از دادههای اطلاعاتی به قربانی شدن هزاران انسان در نوار غزه، کرانه باختری و لبنان انجامید.
از سوی دیگر، اتکای بیش از حد بر دستگاههای نظارتی پیشرفته و ابزارهای هوشمند به کاربردهشده در دیوار امنیتی، باعث شد دولت اسرائیل تحرکات حماس را نادیده بگیرد و بر این عقیده باشد که دیوار امنیتی که در ساخت آن میلیاردها دلار هزینه کرده است، میتواند امنیت لازم را برای ساکنان اسرائیل تامین کند.
مارتین ایندیک، سفیر سابق ایالات متحده در تلآویو، شکست امنیتی اسرائیل را ناشی از غرور و خودشیفتگی میداند و بر این باور است که اسرائیل با استفاده از ابزارهای جاسوسی پیشرفتهای که در دست داشت، مطمئن بود حماس جرئت راهاندازی حمله بزرگ را نخواهد داشت. ایندیک در مصاحبه با نشریه «فارن افرز» (Foreign Affairs) گفت: «در سال ۱۹۷۳، غرور بیجا باعث شد اسرائیل خود را شکستناپذیر و ابرقدرت خاورمیانه بداند. اکنون اسرائیل بار دیگر دچار همان توهم شد و همه محاسباتش اشتباه از آب درآمد.»
در نتیجه، میتوان گفت نادیده گرفتن نگرانی سازمانهای اطلاعاتی و تمرکز بر منافع سیاسی محدود باعث شد اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ اعتبارش را به عنوان یک قدرت اطلاعاتی بزرگ از دست بدهد. تردیدی نیست که شکستهای بزرگ و فاجعهبار همواره و در هرکجا از راس هرم قدرت سرچشمه میگیرند.
از: ایندیپندنت