سایت ملیون ایران: زن ستیزی و سرکوب زنان یکی از پایه های فکری و موجودیت جمهوری اسلامی بوده و هست. بی منطقی، عقب ماندگی و نادانی این جماعت بار دیگر از جنجال آنها در مورد حضور لیلا حاتمی در شصت و هفتمین جشنواره کن آشکار میشود. مثل اینکه پس از ۳۵ سال فشار بر زنان و شکست در این زمینه هنوز متوجه نشده اند که به بن بست رسیده اند.
اقدامات حاکمان جمهوری اسلامی برای جهانیان امروز خنده آور شده است. مقایسه عکس احمدی نژاد در بولیوی و لیلا حاتمی در فستیوال کن، مسخره بودن ادعاهای این جماعت را به معرض نمایش میگذارد.
مساله آنقدر بی پایه و مسخره است که حتی برخی سایت های جمهوری اسلامی مانند تابناک نیز زبان به شکوه گشوده اند.
تابناک مینویسد تحت عنوان “پس از نامه تازه و پوزش، تلاش برای پیگیری شلاق خوردن لیلا حاتمی چه ضرورتی دارد؟!” مینویسد:
ماجرای لیلا حاتمی و اتفاقی نادر مشابه را که به سرعت به فراموشی سپرده میشود را میتوان با تذکر و برخوردهای اینچنین برطرف ساخت و نباید هزینه هنگفت و بلندمدتی برای چنین اتفاقاتی به کشور تحمیل کرد. باید بپذیریم حضور در برنامههای بین المللی -به واسطه عدم آشنایی و یا عادت مسئولان کشورهای غربی و شرقیِ غیرمسلمان با آداب اسلامی- ممکن است با موارد نادری همچون این اتفاق همراه شود…
پس از اتفاقات رخ داده برای لیلا حاتمی در جشنواره شصت و هفتم کن، روز گذشته این بازیگر با انتشار نامهای، ضمن بیان این مسئله که اتفاق رخ داده به دلیل عدم رعایت ملاحظات توسط طرف مقابل -رئیس کهنسال جشنواره کن- بوده، از اشخاصی که به واسطه این اتفاق ناراحت شدهاند، عذرخواهی کرد. با این اوصاف آیا استمراربخشی بر این ماجرا همچنان ضرورتی دارد و اگر برخی بر ضرورتش تاکید میکنند، هزینه هایش را سنجیدهاند؟
به گزارش «تابناک»، هرگاه جشنوارهای برگزار میشود، دلهره برای سینماگران کشورمان و مدعوین افزایش مییابد. آیا سینماگر ایرانی در موقعیتی ناخواسته قرار میگیرد و رفتاری شتابزده یا برآمده از دستپاچگی انجام میدهد که علاوه بر ایجاد هزینه سنگین برای خودش، زمینه هجمه به کلیت سینمای ایران را فراهم سازد؟ این اتفاقات در سالهای اخیر هزینههای فراوانی را در پی داشته که ابعادش را نمیتوان از نظر پنهان داشت و به تصویری کامل برای ارزیابی واقعی دست یافت.
آخرین اتفاق از این جنس درباره لیلا حاتمی بازیگر زن سینمای ایران و در شصت و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کن رقم خورد که حاتمی به عنوان عضو هیات داوران بخش اصلی جشنواره در مواجهه با ژیل ژاکوب رئیس هشتاد و چهارساله جشنواره کن اقدام به مصافحه کرد. اتفاقی که به سرعت واکنشهایی را در پی داشت و هرچه پیش میرود، ابعاد این واکنشها رو به افزایش گذاشته و علی رغم آنکه این اتفاق پیش از این نیز رخ داده، این بار ابعاد بیسابقهای یافته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد درباره این رفتار گفته است: «در مجموع خانم حاتمی تلاشش بر این بود که نوع پوشش او به گونهای متین و حضورش مطابق با معیارهای ارزشی ما باشد. احساسم این بود که او در این قضیه غافلگیر شد اما در هر صورت قابل قبول و دفاع نیست.» این گفتار جنتی از آن منظر است که واقعاً اگر لیلا حاتمی قائل به آداب اسلامی نبود، میتوانست بدون رعایت قوانین کشورمان در خارج از مرزهای ایران حجاب را نیز رعایت نکند و اینکه با حفظ پوشش در چنین موقعیتی چنین اتفاقی رخ داد، با تعبیر جنتی سازگار است و نامه لیلا حاتمی نیز موید همین مسئله است. روز گذشته نیز نامه لیلا حاتمی در همین رابطه منتشر شد که موید همین گفتار بود.
او در این نامه آورده بود: «در این سال ها پیشنهادات مختلفی را برای بازی در فیلم های خارج از ایران را به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است. در جشنواره های بین المللی که در طول این سال ها حضور داشته ام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی میکرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنواره هاکه صرفا به عنوان شخصیتی مستقل در آن ها حضور داشته ام، سعی کرده ام موازین و اصول را رعایت کنم؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است.
چرا باید از اتفاقی که برای لیلا حاتمی در کن رخ داد، گذشت؟
این بار نیز طی مکاتباتی که با مسوولین فستیوال داشتم به تفصیل تمام نکات را توضیح داده بودم و خواستار همکاری آن ها شده بودم لذا در مراسم افتتاحیه و غیره؛ آن ها همه مقررات را میدانستند و با همکاری و درک متقابل هیچ مورد خاصی پیش نیامد. اما در مورد آقای ژیل ژاکوب که با قریب نود سال سن آخرین سال حضورش در فستیوال را میگذراند باید توضیح دهم که ایشان به علت کهولت و از یاد بردن همه تاکیدات؛ که معمول این سن و سال است؛ ضوابط یادشده را فراموش کرد و اقدام پیشگیرانه من برای دست دادن با ایشان هم موثر واقع نشد. مسلما ایشان برای من حکم پدربزرگ کهنسالی را داشت که میزبان من هم بود.
هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمیتوانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم. با این حال از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.»
این در حالی است که در روزهای اخیر، جمعی از زنان که خود را خواهران دانشجوی حزب الله نامیدهاند، از لیلا حاتمی شکایت رسمی کردند که در بخشی از این شکواییه که ۳۱ اردیبهشت ماه با شماره با شماره پرونده ۹۳۰۹۹۸۲۶۸۷۴۰۰۰۳۳ ثبت شده، خواستار اعمال مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی شدهاند. با این اوصاف اگر قرار باشد لیلا حاتمی بر اساس این دو ماده قانونی محکوم شود، میتواند به حداقل ده روز حبسِ قابل تبدیل به جزای نقدی و حداکثر ده سال و دو ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و همچنین ممنوع الفعالیتی برای چند سال به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شود؛ اتفاقی که رخ نداده، با انعکاس جهانی همراه شد و اتفاقاً رسانههای جهانی بر روی شلاق زدن به عنوان بدیع ترین بخش محکومیت دست گذاشتهاند.
ماجرای لیلا حاتمی و اتفاقی نادر مشابه را که به سرعت به فراموشی سپرده میشود را میتوان با تذکر و برخوردهای اینچنین برطرف ساخت و نباید هزینه هنگفت و بلندمدتی برای چنین اتفاقاتی به کشور تحمیل کرد. باید بپذیریم حضور در برنامههای بین المللی -به واسطه عدم آشنایی و یا عادت مسئولان کشورهای غربی و شرقیِ غیرمسلمان با آداب اسلامی- ممکن است با موارد نادری همچون اتفاقی که برای لیلا حاتمی رخ داد همراه شود و این مسئله نه تنها برای او بلکه برای مسئولان دیگر حوزه ها نیز قابل وقوع است، به خصوص آنکه پروتکل مشخصی در اجلاسی در زمینه تشریفات مطرح نباشد و یا طرفین غربی از آن اطلاعی نداشته باشد. بر همین اساس شاید گذر از ماجرا لیلا حاتمی به نفع همه باشد.
در عین حال اگر همچنان عدهای پیگیر آن شکایت و روند مجازات هستند، ضروری است متذکر شد که پیش از هر نوع واکنشی هزینههایش را بسنجند. «لیلا حاتمی» و چهرههایی چون او در سطح بین الملل به عنوان نمایندگان سینمای ایران شناخته میشوند و به طور خاص حاتمی، جزو ده چهره مطرح سینمای ایران در سطح بین الملل قابل طبقه بندی است و بنابراین هر نوع مواجهه از این جنس با او، انعکاس بینالمللی سنگینی خواهد داشت که هزینههایش برای کشور و به خصوص فرهنگ ایران، بسیار بیش از اتفاقی است که در کن رخ داد.
نباید فراموش کنیم در دنیایی قرار داریم که یک دستگیری عوامل یک کلیپ میتواند چنان به سرعت انعکاس جهانی بیابد که سه روز، بخش اعظم رسانههای جهان به آن بپردازند و بدترین تعابیر ممکن را از آن انجام دهند و لجبازی گروهی را در کشورمان خودمان در پی داشته باشد و با این اوصاف مشخص است که برخورد با حاتمی چه تبعاتی در پی دارد و بنابراین ضمن احترام به دغدغهها، باید پیش از هر واکنشی، آثار بلندمدتش نه برای یک بازیگر، نه برای فرهنگ کشور، بلکه برای کلیت کشور در نظر گرفته شود؛ کما اینکه همین ماجرای لیلا حاتمی در کن و واکنشها داخلی و همچنین نامه عذرخواهی روز گذشتهاش انعکاس وسیع در رسانه های بین المللی داشت و بهتر است این پوزش را پذیرا بود و به این غائله خاتمه داد.