فرامرز داور
مقامهای جمهوری اسلامی ایران از جمله «محمدجواد ظریف» ۲۲ سال برای افکار عمومی داخل و خارج ایران روایت میکردند که تلاش جمهوری اسلامی برای همکاری با آمریکا در دوره ریاست جمهوری «جورج بوش» پسر در «مبارزه با تروریسم» قربانی یک توطئه و نقشه ساختگی از سوی اسراییل شده که در قالب کشتی توقیفشده جنجالی، کشتی «کارینای» به آن شکل داده شد. بعد از دو دهه از آن روز، از طریق منبع مهمی در داخل ایران روشن شده که این روایت سراسر دروغ بوده است.
***
نیروی دریایی اسراییل در دی ۱۳۸۰ در عملیاتی با نام «کشتی نوح» یک کشتی به نام «کارینای» را در نزدیکی آبهای سرزمینی اسراییل و در آبهای بینالمللی توقیف و اعلام کرد که جمهوری اسلامی در این کشتی به ارزش ۱۵ میلیون دلار سلاح برای فلسطینیها به رهبری «یاسر عرفات» میفرستاده است که از لبنان خریداری و از مبدا جزیره کیش به سوی فلسطین ارسال شده است.
متعاقب این عملیات و بازتاب گسترده جهانی آن، جمهوری اسلامی که با رهبری «قاسم سلیمانی»، مشغول همکاری گسترده با آمریکا در افغانستان و عراق در طرح «مبارزه با تروریسم» بوش بود، ۲۶ روز پس از توقیف این کشتی، از سوی رییس جمهور آمریکا، همراه با عراق و کره شمالی «محور شرارت» نام گرفت.
چهرههای پرنفوذ در واشنگتن دیسی ماجرای کشتی کارینای را در اقدام بوش بسیار موثر دانستهاند اما جمهوری اسلامی موضوع را توطئه ساخته اسراییل برای «بدنام کردن» نظام اسلامی در ایران خواند و قویا آن را رد کرد.
در فلسطین، «یاسر عرفات» که از قضا روابط خوبی هم با «علی خامنهای» نداشت و رهبر جمهوری اسلامی بهدلیل پیمان صلح کمپ دیوید و مذاکرات عرفات با اسراییل با میانجیگری آمریکا، وی را «هم خائن و هم احمق» خوانده بود، مسوولیت ماجرا را پذیرفت و در نامهای به «کالین پاول» وزیر خارجه وقت آمریکا عملا ادعای اسراییل را تایید کرد.
جمهوری اسلامی ایران تاکنون موضوع را نفی کرده و آن را تلاش اسراییل خوانده است اما حالا در کتاب خاطرات سال ۱۳۸۰«اکبر هاشمی رفسنجانی» روشن شده است که آنچه که حکومت ایران تاکنون درباره آن کشتی گفته، صحیح نبوده است.
هاشمی رفسنجانی در روزنوشت ۲۰ بهمن سال ۱۳۸۰ در کتاب خاطرات خود از این سال، که با عنوان «افراط در اختلاف» اخیرا منتشر شده نوشته است: «آقای علی لاریجانی (رییس وقت سازمان صداوسیما) دیشب بخشی از متن صحبتهای پاول وزیر خارجه و تنت رییس سیا را آورده بود که صراحتا از آقای خاتمی در مقابل آیتالله خامنهای حمایت کردهاند.او گفت اطمینان دارد که کشتی کارینای توسط زیرمجموعه وزارت دفاع برای فلسطینیها ارسال شده است.»
«قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت نیروی قدس، شعبه برون مرزی سپاه پاسداران در جلسه یک ماه قبل خود با هاشمی یعنی در ۲۶ دی۱۳۸۰ گفته بود که «هیچ سابقهای از ایران در مورد کشتی سلاح مورد ادعای اسراییل نیست و احتمالا اسراییلیها برای اهداف خاص خود آن را خلق کردهاند.»
در سالهای بعد این گفته، روایت رسمی جمهوری اسلامی از ماجرای کشتی «کارینای» شد و «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه (۱۳۹۲-۱۴۰۰) بارها آن را بهعنوان واقعهای که مظلومیت حکومت ایران و دشمنی اسراییل را نشان میدهد، در داخل و خارج از ایران روایت کرده بود:
«اصل این ماجرا از چند جهت برای ما غیرقابلباور و نیز نگرانکننده بود. از طرفی ما رابطه خوبی با عرفات و تشکیلات خودگردان نداشتیم. اگر قرار بود روزی ایران به فلسطین اسلحه بفرستد به گروههای مانند حماس و جهاد اسلامی که روابط استراتژیک با ما دارند، میفرستاد. بهخاطر دارم حتی وقتی اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران تشکیل شد، تنها کسی که مقام معظم رهبری به وی اجازه ملاقات ندادند، آقای عرفات بود. از طرف دیگر عرفات و جنبش فتح اصلا نیازی به اسلحه نداشت. بنابراین در این ماجرا ممکن است اسراییل این سلاحها را از کشورهایی که ایران به آنها اسلحه صادر میکند، تهیه کرده بود یا عوامل ناآگاه داخلی در این کار با آنها همکاری داشتهاند.»
برخلاف روایت «علی لاریجانی» که بهدلیل سابقهاش در سپاه پاسداران و «عزتالله ضرغامی» که آنزمان معاون «علی شمخانی»، وزیر دفاع بود که بعدها جانشین خود لاریجانی در سازمان صداوسیما شد، روایت ظریف از محل بارگیری کشتی به کلی متفاوت بود. او گفته بود که سلاحهای توقیفشده از کشتی کارینای از بندری در امارات متحده عربی به مقصد اسراییل بارگیری شده و به گفته او «کاملا مشخص بود که برای این کار از قبل طراحی و برنامهریزی صورت گرفتهاست.»
ظریف گفته بود که پس از عملیات کشتی نوح و توقیف سلاحهای ارسالی برای عرفات، «برای اولینبار، جمهوری اسلامی ایران نامهای را از طریق سفارت سوییس به آمریکا فرستاد. این در حالی بود که همیشه آمریکا برای ایران پیام میفرستاد و ایران به آن پاسخ میداد. در این پیام ذکر شده بود که از نظر ما این اقدام بسیار مشکوک است زیرا شواهد نشان میدهد که این ماجرا حقیقت ندارد. اگر سندی در اختیار دارند برای ما بفرستند تا بررسی شود که البته هیچگاه مدرکی در این خصوص یافت نشد.»
پس از توقیف این کشتی هرچند در جمله ایالات متحده و شرکایش به عراق هم ادامه یافت اما از آن روز به وضوح علی خامنهای سیاست تنشزدایی خاتمی را به چالش گرفت و رفتار حکومت او را مایه «جسور شدن آمریکایی» خواند و دست دولت را در این زمینه کاملا محدود کرد. خامنهای در اولین سخنرانی عمومی خود در نوروز سال ۱۳۷۹ در مشهد مستقیما خاتمی را خطاب قرار داده و گفته بود مساله جمهوری اسلامی با آمریکا از نوع «خصومت» است و نه «بیاعتمادی».
روابط ایران و آمریکا پس از همکاری گسترده دو کشور در جریان حمله ایالات متحده به افغانستان، که در دوره ریاست جمهوری «محمد خاتمی» رو به پیشرفت بود و میتوانست به تعبیر او «دیوار بیاعتمادی» میان دو کشور را کوتاه کند، پس از ماجرای کشتی کارینای، به بنبست رسید.
شاید تا سالهای دورتر هم روشن نشود که چرا جمهوری اسلامی در آن مقطع که اعتمادی بین ایران و آمریکا در حال شکلگیری بود، دست به چنین اقدامی زد یا اینکه اصولا چه کسانی و در چه سطحی و با چه هدفی تصمیم به ارسال سلاح برای عرفات گرفتند. نتیجه این اقدام، حمایت از رویهای بود که سالها بعد از سوی خامنهای تبلیغ و ترویج شد: پایانناپذیری دشمنی با آمریکا و مسدود شدن راه هرگونه بهبود روابط تا زمان حیات او و البته اصرار بر یک مساله خلاف واقع دیگر که مقامهای جمهوری اسلامی خود از روز اول میدانستند آنچه به افکار عمومی درباره آن میگویند، کذب است و حقیقت ندارد.
از: ایران وایر