بی بی سی فارسی
محمد رسولاف، کارگردان ایرانی، که فیلمهای توقیفشدهاش در ایران بارها نامزد و برنده جوایز بینالمللی شده، در گفتوگویی اختصاصی با بیبیسی فارسی از تجربیات فیلمسازی در ایران، بازداشت و زندان، و تصمیم خود برای خروج از کشور صحبت کرد.
رسولاف ۵۲ ساله که موضوع فیلمهایش عمدتا بازتابی از مشکلات و معضلات اجتماعی در ایران است، بارها با محدودیتها و فشارهای حکومتی روبرو شده است؛ از ممنوعالخروجی تا ضبط تجهیزات و زندان.
مریم زهدی، خبرنگار بیبیسی فارسی، در گفتو گو با محمد رسولاف از شیوه خروجش از ایران و چالشهایی پرسیده که در مسیر کار او در ایران و مسیر خروجش با آن مواجه شده است.
«کارهایی بود که باید انجام میدادم»
«همیشه فکر میکردم تا لحظهای که بتوانم دوربینم را در ایران روشن نگه دارم، در ایران میمانم.» محمد رسولاف میگوید دلبستگی عمیقش به فرهنگ و فضای زندگی روزمره در ایران باعث شده بود حتی با وجود محدودیتهای شدید و بازداشتهای مکرر، به دنبال راههایی برای ادامه «کار خلاقه» خود باشد.
اما بعد از قطعی شدن حکم زندان، بالاخره تصمیم میگیرد ایران را ترک کند. دو هفته پیش دادگاه تجدید نظر حکم هشت سال حبس او را – که پنج سال از آن قابل اجرا بود – تایید کرد؛ شلاق، جزای نقدی و ضبط مال هم در این حکم بود.
او میگوید بعد از ساخت فیلم شیطان وجود ندارد (۱۳۹۸)، قصد داشته انیمیشنی درباره عباس نعلبندیان، نمایشنامهنویس و مترجمی بسازد که بعد از انقلاب آزار بسیار دیده بود. اما دستگیری او مانع انجام این کار شده و بارها لوازم فیلمسازیاش ضبط شده است. با تشدید محدودیتها حتی تلاش کرده داخل خانهاش با کارهای خمیری، فیلم استاپموشن تولید کند. اما در نهایت با تایید حکم زندان بلندمدت تصمیمش را گرفته است.
«برای آدمی مثل من که وابسته به کار خلاقه هستم، زندان میتواند خیلی فرسایشی باشد. بنابراین با یک محاسبه ساده فکر کردم که فیلمهایی هست که باید بسازم و چند ایده و کار خیلی مهم هست که باید انجام بدهم. فکر کردم اینها را باید انجام بدهم و تصمیم گرفتم از ایران خارج شوم».
او میگوید وقتی داستانهایش را تعریف کرد و فیلمهایش را ساخت میتواند به ایران برگردد، حتی اگر قرار باشد حکمش اجرا شود. «من زندان را تجربه کردهام و تحملش را دارم.»
گفتگوی کامل مریم زهدی با محمد رسولاف را در لینک زیر و کانال یوتیوب بیبیسی فارسی ببینید:
«در عرض دو ساعت تصمیم گرفتم»
محمد رسولاف روز ۲۴ اردیبهشت امسال (۱۳ مه) ویدیویی از لحظه خروج خود از مرز زمینی ایران در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت از این پس «ساکن ایران فرهنگی» خواهد بود. او گفت با این که از قبل، بهویژه در زندان، به این موضوع فکر میکرده اما تصمیم نهایی را در مدت بسیار کوتاهی گرفته است.
«به مجرد این که دادگاه حکم هشت سال را تایید کرد به این فکر افتادم که دیگر الان باید امیدم را عملی کنم. فقط دو ساعت طول کشید که تصمیمم را گرفتم و تمام دستگاههای الکترونیک را در خانه رها کردم و رفتم… این که میگویم اصلا کار آسانی نیست.»
در پاسخ به سوال بیبیسی فارسی درباره چگونگی خروج از ایران، میگوید «از طریق چند تا از دوستان منتقل شدم به یک جای امن. مدتی کوتاه آنجا بودم. بعد منتقلم کردند به یک شهر مرزی. مدتی هم آنجا بودم و چند تا از دوستان دیگر کمک کردند که از مرز عبور کنم».
او تعریف میکند که در آن سو هم چند روز در یک شهر مرزی اقامت داشته و در نهایت توانسته با کنسولگری آلمان ارتباط برقرار کند. «من هیچ اوراق هویتی نداشتم. بنابراین به دلیل اینکه قبلا مدتی در آلمان زندگی کرده بودم به آنها گفتم که من آنجا اوراق هویتی دارم و از طریق انگشتنگاری توانستند به مدارک شناسایی من دست پیدا کنند.»
میگوید از این راه توانسته یک گذرنامه کوتاهمدت یک ماهه از آلمان بگیرد که هنوز هم از آن استفاده میکند.
پیش از خروج آقای رسولاف از ایران، جشنواره فیلم کن در فرانسه اعلام کرده بود که «دانه انجیر معابد»، آخرین فیلم او در ایران، که مخفیانه فیلمبرداری شده، در بخش مسابقه جشنواره به نمایش در میآید. روز دهم اردیبهشت (۲۹ آوریل) وکیل آقای رسولاف اعلام کرد که عدهای از عوامل فیلم احضار و ممنوعالخروج شدهاند.
خودش میگوید عوامل فیلمهایش در ایران در حال حاضر با فشار زیادی روبرو هستند: «به عنوان مثال به دفتر فیلمبردار فیلم ریختند و پاسپورت صدابردار را ضبط کردند. این رفتارهای عصبی برای ساختن یک فیلم که فقط دارد یک قصه تعریف میکند، واقعا قابل توجیه نیست».
در بازجویی از عوامل فیلم از آنها خواسته شده بود از کارگردان بخواهند فیلمش را از جشنواره کن خارج کند. اما نه تنها فیلم از جشنواره خارج نشد، بلکه محمد رسولاف، کارگردانش هم توانست برای نمایش فیلمش در کن حاضر باشد.
او درباره سفرش به این شهر میگوید بعد از گرفتن مدارک سفر از آلمان «با سفارت فرانسه تماس گرفتم و گفتم فیلمم در بخش مسابقه جشنواره کن حضور دارد. خود فستیوال هم بسیار کمک کرد و فرانسویها اجازه ورود به فرانسه را به من دادند و توانستم خودم را به اینجا برسانم».
نگاهی به چند فیلم رسولاف:
- جزیره آهنی (۱۳۸۳): این فیلم که به مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم جنوب ایران میپردازد، توانست جوایز متعددی در جشنوارههای بینالمللی کسب کند، اما در ایران توقیف شد.
- به امید دیدار (۱۳۹۰): داستان یک وکیل جوان ایرانی است که تلاش میکند برای خروج از ایران ویزا بگیرد. این فیلم برنده جایزه بهترین کارگردانی در بخش «نوعی نگاه» جشنواره فیلم کن شد.
- دستنوشتهها نمیسوزند (۱۳۹۲): این فیلم که نقدی تند بر سانسور و محدودیتهای آزادی بیان در ایران است، در چند جشنواره معتبر از جمله کن و تورنتو به نمایش درآمد.
- لِرد (۱۳۹۵): این فیلم هم که به موضوع فساد و نابرابریهای اجتماعی در ایران پرداخته، جایزه اصلی بخش نوعی نگاه جشنواره کن را به دست آورد.
- شیطان وجود ندارد (۱۳۹۸): موضوع این فیلم اعدام در ایران است و برنده جایزه خرس طلایی بهترین فیلم در جشنواره برلین شد.
مخاطب ایرانی یا خارجی؟
او در پاسخ به این سوال بیبیسی فارسی درباره این که تا چه حد نگران است بعد از خروج از ایران نتواند مسیر فیلمسازی خودش را دنبال کند، گفت که این تغییر میتواند در این مسیر تاثیرگذار باشد اما بر این باور است که در چند سال گذشته با پیشرفت فناوریهای نو و دیجیتال، شرایط تغییر چشمگیری کرده است.
از دیدگاه او این فناوریها تا حدی زیادی امکان بهروز ماندن در ارتباط با مسائل مردم ایران را ایجاد کرده و میگوید باور دارد که ایران به یک مفهوم فرهنگی فراتر از مرزهای جغرافیایی تبدیل شده و ایرانیان در سراسر جهان میتوانند با فرهنگ خود ارتباط برقرار کنند.
او میگوید: «آن چیزی که ایرانیها را به هم پیوند میدهد، حاکمیت سیاسی نیست، بلکه آن فرهنگی است که مردم به آن باور دارند؛ از آن تغذیه میکنند و با آن بزرگ شدهاند.»
از محمد رسولاف که بارها فیلمهایش در جشنوارههای جهانی نمایش داده شده، پرسیدیم بعد از خروج از ایران، بیشتر به مخاطب ایرانی فکر خواهد کرد یا مخاطب خارجی.
او گفت که هرگز نتوانسته مرز خیلی مشخصی بین این دو ترسیم کند: «مخاطب ایرانی آیا فقط داخل مرزهای جغرافیای ایران زندگی میکند؟ مخاطب غیر ایرانی کجاست؟ من کجا میتوانم پیدایش کنم؟ من فکر میکنم با کسانی صحبت دارم که دغدغههایم با آنها مشترک است. آنها مخاطب من هستند.»
میگوید هیچوقت دنبال مخاطب وسیع نبوده و همیشه تلاش کرده تا داستانهایی را که مورد علاقه خودش بوده، با تماشاگرانی که دغدغههای مشابه دارند به اشتراک بگذارد.
جایزه اصلی
محمد رسولاف با اشاره به اینکه نسل جوان سینماگران ایرانی در حال کار کردن و فیلم ساختن هستند، گفت که فشارهای حکومت تا مدتی میتواند ادامه داشته باشد، ولی در نهایت ناکارآمد خواهد شد. او از سینماگران مستقل خواست تا به «وحشتآفرینیهای حکومت» اهمیتی ندهند و به کار خود ادامه دهند.
او گفت: «خیلی از نسل جوان دارند کارشان را میکنند. خیلیهایشان دارند با دقت و وسواس فیلمهایشان را میسازند. معلوم است که سخت است، اما چیزی که مهم است این است که ما چقدر از پیش فکر کنیم که سینما یک محصول حکومتی نیست و باید کار خودمان را بکنیم.»
رسولاف میگوید بیش از ۵۰ کشور قبل از نمایش فیلم تازهاش حق پخش آن را خریدهاند. «این مسئله مرا خیلی خوشحال میکند اما راستش را بخواهید جایزه اصلی برای من این است که این فیلم بهزودی به دست مردم ایران میرسد. این برای من خیلی اهمیت دارد.»