محسن زینلیپور
شگفتیهای این انتخابات
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری تقریبا به طور بیسابقهای، رفتار سیاسیکاران حاضر در صحنه، بر هیچ عرفی استوار و با هیچ منطقی سازگار نیست.
تقریبا همگی ثبت نام کنندگان از مردم و دغدغهها و نگرانیها و خواست و ارادهی آنان کاملا غافل بوده و تمامی تلاش خود در بیانیهها و گفتگوهای پس از ثبتنام را معطوف به خوشایند حاکمیت کرده (تا نشان بدهند که سوراخ دعا را به درستی پیدا کردهاند) و جز مشتی شعارهای پوپولیستی و استفادهی تزئینی از نام مردم، هیچ نگرانی و راهکاری برای بحرانهای کشور و کاهش رنج مردم ندارند.
بنا بر خواست حاکمیت هیچ نشانی از کار حزبی و سازمانمحور مشاهده نمیشود و الزامات ابتدایی کار تشکیلاتی و سازمانی بر رفتار افراد ثبتنام کرده، حاکم نیست، چرا که از یک طیف یا مرام سیاسی چندین نفر ثبت نام کرده و حتی بر علیه همفکران خود نیز موضعگیری میکنند. امری که در عرصهی حرفهای و کلان سیاسی، مرسوم نیست.
تقریبا همگی آنان پرنسیب و ویژگیهای ضروری یک کاندیدای ریاست جمهوری را نداشته و صرف حضور در محل ثبتنام و استقبال خبرنگاران از خود را، کاری کارستان قلمداد کرده و برای لحظاتی ژست رئیسجمهوری میگیرند. اما از تیم همراهان خود در دولت احتمالی و توان و تخصص نیروی انسانی که برای ادارهی دولت و مملکت در نظر گرفتهاند و برنامه های کلان خود برای چرخاندن حداقلی امور جاری کشور، حرفی نمیزنند و در واقع چیزی نمیگویند که به کار آید.
تقریبا همه آنها بر نابسامان بودن اوضاع فعلی کشور و مردم و لزوم تغیر و تحول تاکید دارند اما هیچ کدام از آنها پس از مبالغی شعار و اظهارات بیسروته، نمیگویند که در سیستم و ساختار فعلی اصولا چه کار مفیدی در از دستش برمیآید؟
یکی مثل احمدی نژاد (که حتما صلاحتیش رد خواهد شد) با علم به ردصلاحیت قطعی خود، آمده تا به زعم خود هزینه ایحاد کند و در واقع، هزینهی ردصلاحیت دیگر افراد مورد نظر مانند لاریجانی را کاهش دهد.
یکی مانند حقانیان، صرفا برای مقدمهچینی برای ورود به کابینه یا جایی در بدنه اصلی دولت آمده و حتما ردصلاحیت خواهد شد. بنابراین هم ژست بیطرفی و بی غرضی دستگاه استصواب را به حاکمیت میبخشد که معاون امور ویژه بیت را هم بی هیچ ملاحظه و سیاسیکاری، رد کرده است و هم راه برای نشستن بر سر پست و منصبی در کابینهی بعد هموار میشود و چه بسا معاونت اولی نیز به دست آید.
جمعیت زیادی از شبهنامزدهای پوششی و روکشی و سوپرپوششی هم مانند همه ی دورهها آمده اند که برخی از آنان با اوجه با سوابق داشته یا نداشته و طرز رفتار و گفتارشان، واقعا مایهی آبروریزی و تاسف هستند.
اما نتیجهی کلی اینکه هنوز تا رسیدن به سیاستورزی و سیاستمداری به معنای واقعی کلمه و حسب عرف معمول دنیای سیاست، راه دور و درازی در پیش است. افسوس که آنچه میگذرد را حتی نمیتوان تمرین صحیح و موثری در این راه دانست و بیش از هر چیز شاهد تمرین ناشیانهی پوپولیسم و نمایی از غوغاسالاری هستیم.
راه گذار از چنین وضعیتی نیز بیش از هر چیز از دل آگاهی تکتک افراد جامعه به حق و حقوق و جایگاه فردی و گسترهی آزادیهای فردی و اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی میگذرد که رسانههای دنیای حاضر تا حد زیادی آن را ممکن و دستیافتنی ساخته است. مردم ایران دیرزمانی است که دعواهای سیاسی را وقعی ننهاده و دل در گرو دانستن بیشتر برای داشتن ایران آباد دارند. در یک کلام: “جز علم دوای این پریشانی نیست”
از: گویا